مصاحبه اکتبر با رحمان حسین زاده :
کارنوال “انتخابات” را به گسترده ترین اعتراضات علیه رژیم اسلامی تبدیل کنیم!
اکتبر:مضحکه “انتخابات” مجلس اسلامی در دوم اسفند در چه شرایطی برگزار میشود؟ اینبار جمهوری اسلامی چه هدفی را از برگزاری این نمایش تعقیب میکند؟
رحمان حسین زاده: جمهوری اسلامی در بدترین موقعیت حیات سیاسی و حکومتی نکبت بار خود بسر میبرد. از دی ماه ۹۶ تا دی ماه ۹۸ مداوما زیر ضرب اعتراضات توده ای گسترده و کوبنده و تداوم مستمر اعتصابات کارگری و اعتراضات حق طلبانه مردم معترض قرار دارد. نبردهای قهرمانانه آبان واعتراضات ۱۶ آذر سرخ و دی ماه ۹۸ حلقه های اوج گرفته جنبش سرنگونی در مقابل سرکوبگری خشن و ددمنشی نیروهای سرکوبگرو صحنه های درخشان آمادگی مردم سرنگونی طلب برای پا گذاشتن به مرحله تعیین تکلیف قطعی با جمهوری اسلامی است. جمهوری اسلامی این اولتیماتیوم را شنیده است و سران آن هر شب و هر روز با کابوس چگونگی مقابله با مردم سرنگونی طلب شب را به روز میرسانند. جمهوری اسلامی به لحاظ اقتصادی تماما ورشکسته و راه علاجی برای آن ندارد. به لحاظ سیاسی و اجتماعی تماما آبروباخته نه تنها در میان مردم، بلکه حتی در میان بخشهای وسیعی از لایه های سنتا طرفدار خود و در میان “اصلاح طلبان و اعتدالیون” همیشه سوپاپ اطمینان و یاورش است. در افکار عمومی جهانی و در سطح بین المللی و منطقه به دنبال قتل عام هولناک آبانماه و گرفتن جان ۱۵۰۰ نفر و هزاران زخمی و دستگیر شده، و به دنبال شلیک به هواپیمای مسافربری اوکرایین و فاجعه مرگ ۱۷۶ سرنشین امیدوار به زندگی، رژیمی منفور و منزوی است. در سطح منطقه حضور تروریستی و نظامی اش در لبنان و سوریه و عراق به سرازیری افتاده و مشخصا در لبنان و عراق با موج اعتراض مردم روبرو است. در چنین موقعیتی بساط انتخابات مجلس اسلامی را برگزار میکنند. این موقعیت باعث شده، اولا این نمایش حتی در صفوف خودشان بی رونق تر از هر دورانی باشد، ثانیا به وضوح پیدا است با تنفر و انزجار و عدم شرکت وسیع مردم روبروشده و میشود.
جمهوری اسلامی در دوره های قبل با انواع ترفندها به دنبال کشاندن مردم پای صندوق رای به منظور کسب مشروعیت فرمال نظامش بود. این بار این هدف را ندارد. این بار دنبال فشرده کردن صف ارتجاعی خود در مقابل جنبش سرنگونی و مردم جان به لب رسیده ایست که تصمیم گرفته اند، جمهوری اسلامی را جارو کنند. خامنه ای و سران سپاه و دیگر جانیان متکی به گانگستریسم و قتل عام میدانند، مسیر مبارزه مردم به طرف نبرد نهایی با نظامشان است. لذا خود را برای مقابله با این نبرد آماده میکنند. در نتیجه همانند تمامی حکومتهای استبدادی خشن، فقط و فقط به سرکوب فکر میکنند. برای اینکار لازم می بینند، کل دم و دستگاه اداری و سیاسی و نظامی و سه قوه را برای این مقابله آرایش دهند و به زعم خود یکدست کنند. از این سر حتی مجلس اسلامی همیشه دستگاه فرمال و پادوی رهبر که گاها نق زدنی در آن وجود داشته باشد، دیگر جوابگوی همگامی قاطع با جنایات و سرکوبگریهای مورد نظر آنها نیست. این بار میخواهند یک ارتجاع جان سخت همگام چیزی که خود به آن میگویند “هسته سخت قدرت” را در مجلس اسلامی، داشته باشند. حذف وسیع “اصلاحیون و اعتدالیون” و از هم اکنون تامین اینکه حلقه بگوشان درجه اول خامنه ای و نزدیکانش در طویله اسلامی بر کرسی می نشینند، هدف این دوره جمهوری اسلامی است. به همین دلیل حتی مثل گذشته به بازارگرمی احتیاج ندارند. ترفندهای شناخته شده برای کشاندن مردم پای صندوق، به منظور پروپاگاند را احتیاج دارند. مردم نمیخواهند و نباید به ابزار تا مین این هدف ضد مردمی جمهوری اسلامی تبدیل شوند.
اکتبر:هدف جمهوری اسلامی را در این مضحکه به اصطلاح انتخابات چگونه باید خنثی کرد؟ چه اقداماتی در این رابطه لازم است؟
رحمان حسین زاده: اولین نکته اینست توده مردم و شهروندان جامعه متوجه هستند و باید باشیم در تناسب قوای مبارزاتی بعد از دی ماه ۹۶ تا دی ماه ۹۸ خنثی کردن و حتی مقابله اعتراضی جدی علیه کارنوال انتخابات و کلیت جمهوری اسلامی کاملا ممکن است. این را اعتراضات و مبارزات جسورانه کارگران و زنان و جوانان و مردم معترض در این دو ساله به خوبی نشان داده است. در نتیجه اگر چنین امکانی ممکن است، اکنون رهبران و فعالین و پیشروان مبارزات توده ای و کارگری و نیروهای چپ و کمونیست و از جمله حزب ما موظفیم راه و روش ممکن کردن نمایش “انتخابات” را به ضد جمهوری اسلامی تبدیل کردن را طرح و پیگیری کنیم. به نظرم ساده ترین اقدامی که میتوان انتظارداشت تمامی شهروندان جامعه منهای عمله و اکره جمهوری اسلامی به انجام آن همت کنند، اینست که در این بساط شرکت نکرد و به سیاهی لشکر صف بی آبروی صندوقهای رای تبدیل نشد. ترفندها و تهدیدها و تطمیع های جمهوری اسلامی را در این بساط بی پایه است. اوضاع رژیم از آن ویرانتر است که اهمیتی به ویژه به تهدیدها و گروکشی هایش داد. هر شهروند شرافتمند جامعه باید بداند، شرکت کردن در این بساط یعنی دهن کجی آشکار به مبارزات دوساله اخیر و به فداکاری جانباختگان، زخمی ها ، دستگیر شده ها و صد مه دیده ها . جمهوری اسلامی طبق آمار کذایی و قلابی خود دو سال قبل گفت در سراسر کشور چهل درصد شرکت نکرده اند و در تهران بزرگ پنجاه درصد شرکت نکرده اند. تازه میدانیم آمارهای دولتی واقعی نیست و بسیار بیشتر شرکت نکرده اند. بعد از این دو سال مبارزات درخشان و هوشیاری و جسارت بالا چه چیز طبیعی تر از آن است که درخواست کرد، منهای عوامل سرسپرده که سرنوشت شان به حیات جمهوری اسلامی گره خورده که به نظرم سه چهار درصد بیشتر نیستند، بقیه مردم در حرکتی هماهنگ در این بساط نباید شرکت کنند.یعنی شرکت نکردن بالاتر از ۹۰ درصد. همین این اقدام ساده مشت محکمی به دهن خامنه ای و کل جمهوری اسلامی و خنثی کردن این بساط است. اما این هنوز کافی نیست. به نظرم در شرایط کنونی لازم است این مناسبت را به تداوم اعتراض کوبنده علیه جمهوری اسلامی تبدیل کرد. روز دوم اسفند صرفا شرکت نکردن در این بساط و نرفتن پای صندوق جواب محکم ما مردم به سران قاتل جمهوری اسلامی و مهره های کمر بسته به شرکت در مجلس اسلامی و تداوم حاکمیت سیاه آن نیست. بلکه میتوان تلاش کرد در هر شهری با ابتکار و خلاقیت متنوع تحرک اعتراضی را با شعار “نه به نمایش انتخابات، نه به جمهوری اسلامی” سازمان داد. با صدای رسا باید گفت “انتخاب ما ، سرنگونی جمهوری اسلامی است” . در این سطح اقدامات همطراز تظاهراتهای دی ماه ۹۶ تا دی ماه ۹۸ و تعهد به ادامه مبارزه همه جانباختگان این دوساله و به ویژه ۱۵۰۰ عزیز نبردهای آبانماه امسال است. اما از هم اکنون تا روز دوم اسفند بسیاری ابتکارات مبارزاتی دیگر را باید سازمان داد، از جمله در و دیوار همه شهرها را با شعارها و بنرهای قاطع علیه جمهوری اسلامی و نمایش انتخاباتش پرکرد. در میان مردم و در هر جمع و محفل و اجتماع و گردهمایی مستدل و روشن علیه بساط صندوق چرخانی جمهوری اسلامی و مهره های کاندید شده افشاگری کرد. به هر شکل ممکن عناصری که خود را کاندید کرده و میخواهند در خدمت این حکومت ظلم و ستم و استثمار و سرکوب و جنایت باشند، قرار است تایید کننده و تداوم دهنده این همه قتل عام و جنایت و خونریزی باشند، زیر فشار و تنگنا قرار داد، به آنها هشدار داد که در تداوم جنایات جمهوری اسلامی شریک نشوند. از کاندیداتوری انصراف دهند. در غیر اینصورت آنها هم در کنار سران جمهوری اسلامی در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی باید در دادگاههای عادلانه و مردمی به سزای اعمالشان برسند. در کمپینهای انتخاباتی این وابستگان به جمهوری اسلامی نباید نظاره گر بود، هر جا میایند و اراجیفی ارائه میکنند، همانجا صحنه را بر سر آنها باید خراب کرد. بیرونشان کرد و نشان داد با خشم مردم جان به لب رسیده روبرو هستند. پوستر و پلاکارد و بنرهای پروپاگاند این مزدوران به طور مداوم لازمست توسط گروههای جوانان رزمنده و پر شور از درو دیوار و اماکن کنده شود و به سطل اشغالها ریخته شود. ستادهای انتخاباتی آنها را میتوان بر سرشان خراب کرد و به آتش کشید. میتوان و باید کاری کرد که احساس کنند در محاصره خشم مردم و در تنگنا هستند و دارند با خود و زندگی شان بازی میکنند. به علاوه مناسبت مضحکه “انتخابات” مثل هر رویداد سیاسی صحنه گسترش اتحاد و همبستگی و همسرنوشتی مبارزاتی برای امروز و فردای مبارزه در سطح محله و شهر و مراکز کارگری و کارخانه و دانشگاه و در میان کارگران، زنان، جوانان و مردم است. میتوان و باید شبکه های مبارزاتی را گسترش داد و محکم کرد. میتوان بر تجارب مبارزاتی برای نبردهای تعیین کننده پیش رو افزود. جمهوری اسلامی با هر ترفند و تهدیدی این بساط را هم پشت سربگذارد، نمیتواند گسترش خودآگاهی و اتحاد و همبستگی مبارزاتی را از مردم بگیرد و نهایتا مجددا تاکید کنم، روز دوم اسفند، روز کارناوال “انتخابات” را به روز گسترده ترین تحرک اعتراضی علیه کلیت جمهوری اسلامی تبدیل کنیم. اعلام کنیم، “انتخاب مردم، سرنگونی جمهوری اسلامی است” .
اکتبر:در چهاردهه گذشته جمهوری اسلامی باشرایط سیاسی متفاوت و موقعیت ضعیف تری در جامعه کردستان حکمرانی کرده و در همین شرایط متفاوت بساطهای انتخاباتی را برگزار کرده است. امسال نیز به همین شکل این نمایش را برگزار میکند. در میان مردم کردستان بحث شرکت نکردن وسیع مردم از هم اکنون مطرح است، حتی احزاب ناسیونالیست “مرکز همکاری احزاب کردستان” با زبان الکن این بساط را تحریم کرده اند. عده ای کاندید شده اند. در چنین وضعیتی با این نمایش در کردستان چه باید کرد و انتظار و توقع شما از رهبران و پیشروان کارگری و توده ای مبارزه در جامعه کردستان چیست؟
رحمان حسین زاده: شرایط سیاسی و مبارزاتی متفاوت به درست مورد اشاره شما این امکان و این توقع را مطرح میکند، مبارزه ای را که علیه نمایش “انتخابات” جمهوری اسلامی در سراسر ایران، انتظار داریم، در اینجا ده چندان و بسیارگسترده تر علیه این مضحکه و عناصر کاندید شده سازمان داده و به سرانجام برسانیم.
این توقع دلبخواهی ما نیست. این انعکاس واقعیت مبارزاتی به طور مشخص علیه نمایشهای انتخاباتی جمهوری اسلامی است. به شاهدی آمار و ارقامهای جعلی و قلابی خود جمهوری اسلامی در چهاردهه اخیر یکی از مناطقی که نمایشهای انتخاباتی جمهوری اسلامی همیشه کمترین شرکت کننده را داشته است، جامعه کردستان بوده است. نسل جوان حتما شنیده اند، اولین رفراندوم “آری یا نه به جمهوری اسلامی” در فروردین ۵۸ با بایکوت یکپارچه مردم کردستان روبرو شد. در اولین انتخابات به اصطلاح پارلمان، که هنوز اسمش “مجلس شورای ملی” بود، و حاکمیت دست نیروهای اپوزیسیون مسلح در کردستان بود، اثری از کاندیداهای جمهوری اسلامی نبود، و کاندیداهای مورد تایید کومه له و حزب دمکرات کردستان ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق و پیکار رقابت کردند و انتخاب شدند. در جایی مثل مریوان کمونیست شناخته شده ای مثل فاتح شیخ رای آورد. در سنندج و کامیاران که مسجل بود رفیق جانباخته صدیق کمانگر و همچنین یوسف اردلان کاندیداهای مورد تایید کومه له و کمونیستها رای میاورند، جمهوری اسلامی از ترس و هراس آن انتخابات را منحل کرد. در ادامه تا سال ۶۴ که هنوز مناطق آزاد تحت سیطره اپوزیسیون مسلح وجود داشت، بساطهای انتخاباتی جمهوری اسلامی بسیار ناقص و نیمه کاره برگزار میشد. در ادامه و همه این سالها تاکنون با عدم استقبال مردم روبرو بوده است. زیر فشار این واقعیت در بیشتر موارد حتی احزاب ناسیونالیستی همیشه چشم براه مذاکره، مجبوربوده اند با تردید و شرمگینانه این بساط ضد مردمی را به قول خودشان “تحریم” کنند. تازه بعضی از آنها مشخصا حزب دمکرات کردستان با مسئولیت خالد عزیزی و سازمان زحمتکشان با مسئولیت عبدالله مهتدی مواردی به بهانه “انتخابات” شورای شهر و روستاها این بساط را تایید کرده اند. امسال زیر فشار عروج جنبش سرنگونی و چپ گرایی بالا در فضای تحولات سیاسی همین احزابی که به دریوزگی سازش و مذاکره با جمهوری اسلامی رفته بودند، مجبور شدند، تحریمش کنند. این واقعه از سر نزدیکی آنها به منافع مردم و غیره نیست، بلکه از سر اپورتونیسم و به بازی نگرفتن شان توسط جمهوری اسلامی به وجود آمده است و طبعا شامل حال بخشی از احزاب بورژوایی در سراسر ایران هم هست. برای مثال “جبهه ملی و حزب ملت ایران” و بعضی نهادها و چهره های ملی مذهبی دیگر در تهران و سراسر کشور هم برای اولین باربه طرف “تحریم” چرخیده اند. در شرایطی که جمهوری اسلامی “اصلاح طلبان و اعتدالیون” خودیش را راه نمیدهد و به بازی نمیگیرد، این جریانات اپورتونیست بورژوا در سراسرکشور و در کردستان هم میخواهند “منت” بگذارند، که انتخابات را “تحریم” میکنند. طبعا “تحریم کردنشان” بهتر از شرکت کردنشان است، اما ما کمونیستها و صف چپ و آزادیخواه جامعه ایران و کردستان اجازه نمیدهیم در چشم مردم خاک بپاشند و اپورتونیسمشان را قایم کنند.
به اصل پاسخ سئوال شما برگردم، وقتی که در سراسر کشور جمهوری اسلامی زیر ضرب است و توقع اینست که پروسه بساط انتخابات و روز انتخابات در کردستان به روز اعتراض گسترده تبدیل شود، به دلیل شرایط مساعدتر مبارزاتی توقعم اینست بساط صندوق چرخانی جمهوری اسلامی بر سر برگزار کنندگانش خراب شود. در تقابل با این نمایش گسترده ترین تظاهرات و اعتراضات در شهرها سازمان داده شود. همه آن اقداماتی را که بالاتر اشاره کردم در تقابل با کمپینهای انتخاباتی و علیه مهره های مزدور کاندید شده در شهرهای کردستان با قدرت بیشتر سازمان داده شود. به علاوه کمیته کردستان حزب ما به کاندیداهاهم اولتیماتیوم و هم فرصت داده، تا از شرکت در این بساط انصراف دهند. این مهره ها اولتیماتیوم ما و صف آزادیخواه و نیروهای چپ جامعه کردستان را جدی بگیرند و از شریک شدن در ادامه حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی پشیمان شوند. در غیر اینصورت به قول تراکت رسای کمیته کردستان حزب ما، “مردم کاندیداها را از شهرها بیرون برانید” و به علاوه اعلام میکنیم اکنون و در آینده هم آنها را به سزای اعمالشان میرسانیم.
در خاتمه توقعم از مبارزین کمونیست و آگاه و پیشرومبارزات انقلابی و رادیکال اینست با همفکری و همگامی مشترک تحرک مبارزاتی گسترده علیه جمهوری اسلامی و مضحکه انتخاباتش را سازمان دهیم.
با سپاس از شما!
***