مقالات

در یک نگاه تحریم اقتصادی را توجیه نکنید! رحمان حسین زاده

قطعنامه ای به امضای ۱- انجمن صنفي کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، ۲-سندیکای نقاشان البرز، ۳- کانون کارگران ساختمانی کردستان، ۴- گروهی از کارگران و فعالین کارگری سقز، در تاریخ ۲۷ آوریل در رسانه های اجتماعی منتشر شد. این قطعنامه به درست در ۹ بند خواسته ها و مطالبات فوری در اول مه امسال را طرح کرده و به این لحاظ نه تنها دارای ایرادی نیست، بلکه فصل مشترک زیادی با دیگر قطعنامه ها مثل قطعنامه اتحادیه آزاد کارگران و یا قطعنامه کارگران سنندج و … را دارد. اما قطعنامه مورد اشاره در توضیح مقدماتی و در تبیین اوضاع در دو محور حاوی لغزشهای سیاسی و طبقاتی جدی است. امیدوارم نقد اصولی آن به درک و تفاهم مشترک درست با عزیزان تهیه کننده و حمایت کننده این قطعنامه که در شرایط سخت تحت حاکمیت جمهوری اسلامی زحمت انتشار آن را به عهده گرفته اند، کمک کند.
قطعنامه مورد اشاره مینویسد: “در مدت چهل و یک سال گذشته مردم ایران به خاطر وجود باندهای مافیائی، رانت خواری و دزدیهای سازمانیافته، ثروت و اموال اجتماعی غارت و چپاول گردیده است. پولهای سرسام آوری هزینه بنیادها و مؤسسات زائد، هزینه آخوند پروری هم برای داخل و هم برای کشورهای منطقه و آسیای شرقی و آفریقا شده است. منابع مالی عظیمی مدام صرف نیروهای نیابتی و هم پیمانان حکومت در سوریه، عراق، لبنان و یمن و غیره گردیده است. به خاطر ماجراجوئی های سران، تحریم اقتصادی بر کشورتحمیل گردیده و به همین خاطر برای مردم جامعه امکان برخورداری از یک زندگی حداقلی و حتی بخور و نمیر باقی نمانده است. طبق اظهارات سران دولت و حکومت قرار است به فرصتی برای وادار نمودن دولت آمریکا به لغو تحریم ها، نه برای هزینه معیشت مردم، بلکه برای مقاصد خود تبدیل کنند.”
در شروع این پاراگراف قطعنامه نقد خود را از سرمایه داری مستبد و خشن و ضد کارگر حاکم بر ایران، از جمهوری سرمایه اسلامی را به کارکرد “باندهای مافیائی، رانت خواری و دزدیهای سازمانیافته، ثروت و اموال اجتماعی غارت و چپاول گردیده است” تقلیل داده است. امیدوارم تهیه کنندگان قطعنامه بپذیرند، آنها که “ثروت و اموال اجتماعی” را در کنترل دارند، اقلیت انگل سرمایه داران و حاکمیت و دولت منبعث از آنها است و استبداد خشن شان در خدمت سازماندهی استثمار کار ارزان و کسب سود نجومی و انباشت سرمایه (و نه غارت) است. سرمایه داری حاکم بر ایران چه در دوره سلطنت و شنیع تر در دوره جمهوری اسلامی برای کسب سود نجومی به نیروی کار ارزان محتاج است و به منظور اینکه نیروی کار را ارزان نگه دارد، به استبداد و سرکوبگری خشن علیه طبقه کارگر و صف آزادیخواه و برابری طلب روی میاورد. علت استثمار شدید و بیحقوقی مطلق طبقه کارگر و بخش عظیم شهروندان جامعه ایران در این کارکرد سرمایه داری حاکم بر ایران است. تخفیف دادن این کارکرد تماما ضد کارگری سرمایه داری به وجود “باندهای مافیائی، رانت خواری و دزدیهای سازمانیافته” پرده پوشی ماهیت شدیدا ضد کارگری و ضد انسانی سرمایه داری حاکم و هیئت حاکمه جمهوری اسلامی است. تهیه کنندگان این قطعنامه خود میدانند که جناحهای جمهوری اسلامی در مقابل هم و برای از زیر فشار بیرون بردن کل سیستم و نظامشان در مقابل نقد و اعتراض کارگری و برحق اتفاقا همدیگر را به “اختلاس و دزدیهای سرسام آور و مافیا بازی” متهم میکنند. بخشهای متعدد اپوزیسیون بورژوایی برای “اعاده حیثیت” نظم سرمایه شان در ایران، جمهوری اسلامی را به عنوان یک حاکمیت بورژوایی تمام عیار به یک مشت “باند مافیایی، غارتگر و دزد و مافیای غیر مدیر” تشبیه میکنند. در این چهارچوب بعضی از مفسرین سطحی چپ، اعتراضشان به سرمایه داری را به “کلیپتوکراسی، یعنی دزد سالاری” نظم سرمایه تخفیف میدهند، متاسفانه آنچه در این قطعنامه و ظاهرا به نیابت از کارگران بیان شده، مرز روشنی با چنین تبیین هایی که در اساس پرده پوشی اساس ماهیت استثمارگرانه و ضد کارگری کلیت سرمایه داری است، ندارد. چنین تفسیر و تعبیرهایی شایسته نیست توسط کارگران آگاه تکرار شود.
نقد اصلی تر من به این قطعنامه آنجا است که سیاست جنایتکارانه تحریم اقتصادی آمریکا و متحدینش در رابطه با ایران و به بهانه تقابلهایش با جمهوری اسلامی را توجیه میکند. قطعنامه در این رابطه نوشته است.”به خاطر ماجراجوئی های سران، تحریم اقتصادی بر کشور تحمیل گردیده و به همین خاطر برای مردم جامعه امکان برخورداری از یک زندگی حداقلی و حتی بخور و نمیر باقی نمانده است. طبق اظهارات سران دولت و حکومت قرار است به فرصتی برای وادار نمودن دولت آمریکا به لغو تحریم ها، نه برای هزینه معیشت مردم، بلکه برای مقاصد خود تبدیل کنند.”
تحریم اقتصادی آمریکا و متحدینش چه در دورانی که در قبال دولت فاشیست بعث اجرا کردند و چندین سال است در مقابل جمهوری اسلامی ادامه میدهند، عملا و به طور واقعی ماهیت جنایتکارانه و ضد انسانیش را به اثبات رسانده است. دوازده سال تحریم اقتصادی رژیم فاشیست بعث اساسا دودش به چشم کارگر و مردم عراق رفت و باعث مرگ و میر وسیع به ویژه در میان کودکان شد. تداوم همین سیاست در مقابل جمهوری اسلامی به غیر از تشدید رنج و محنت بیشتر کارگران و مردم، خاصیت دیگری نداشته است. در نتیجه این سیاست بیمارگونه با عنوان کردن “ماجراجوییهای نظامی سران جمهوری اسلامی” قابل توجیه نیست. جمهوری اسلامی زمانی نه ماجراجویی نظامی، بلکه عامل اصلی یک جنگ بزرگ هشت ساله به قیمت تباهی وسیع بر مردم بود و منفعت آمریکا و قدرتهای بزرگ ایجاب نمیکرد، که آن را تحریم کنند. در نتیجه آمریکا و متحدینش در راستای اهداف جنایتکارانه خود هر جا منفعتشان ایجاب کند، سیاست تحریم اقتصادی به قیمت تباهی مردم را پیش میکشند. این سیاست بیمارگونه اولا مستقیما معیشت مردم را به گرو میگیرد و دردناکتر به بهانه ای در دست رژیمهای جنایتکاری مثل بعث و جمهوری اسلامی تبدیل شده که سبعانه ترین تعرض معیشتی را به طبقه کارگر و بخش عظیم مردم محروم به بهانه “تحریم هستیم” توجیه کنند. در نتیجه چنین سیاست جنایتکارانه ای جایز نیست، توسط کارگرن و آنهم در قطعنامه ای در روز کارگر توجیه شود. حاصل این توجیه گری در ادامه در این قطعنامه به این شکل خود رانشان میدهد که “طبق اظهارات سران دولت و حکومت قرار است به فرصتی برای وادار نمودن دولت آمریکا به لغو تحریم ها، نه برای هزینه معیشت مردم، بلکه برای مقاصد خود تبدیل کنند”. گویی این قطعنامه از لغو تحریمها در این شرایط ناخشنود است، چون “رژیم برای مقاصد خود” از آن استفاده میکند. واضح است جمهوری اسلامی از هر مساله ای اهداف ضد انسانی خود را تعقیب میکند، همانطور که شنیع تر از ادامه تحریم اقتصادی بیشتر به نفع خود استفاده میکند. در نتیجه این استدلال نمیتواند قانع کننده باشد. تحریم اقتصادی هر زمان و هر وقت و بی قید و شرط لازمست لغو شود. چنین اتفاقی به نفع معیشت و زندگی و حتی مبارزه کارگران و مردم و بزرگترین بهانه برای تعرض معیشتی علیه کارگر و مردم را از دست سرمایه داران و جمهوری اسلامی میگیرد. واضح است اساسا ستم و رنج و محنت طبقه کارگر و مردم ایران نه ناشی از تحریم اقتصادی، بلکه ناشی از خود حاکمیت سرمایه و جمهوری اسلامی است و لازمست سرمایه و جمهوری اسلامی را از اریکه قدرت به زیر کشید و این دستور کار مهم طبقه کارگر و ما کمونیستها در ایران است.
ایرادات دیگری هم بر همین پاراگراف نقل شده از این قطعنامه وجود دارد، اما در یک نگاه فشرده نقدم را بر این دو محورمحدود میکنم. امیدوارم به تفاهم سازنده ای با تهیه کنندگان قطعنامه تبدیل شود.
در خاتمه باید تاکید کنم اگر این قطعنامه این ایرادات اساسی را دارد، با خرسندی باید گفت چند قطعنامه دیگر از جانب فعالین و نهادهای کارگری منتشر شده که به نحو شایسته جنبش رادیکال کارگری را نمایندگی کرده اند. به همه آنها و کوشندگان طبقه کارگر که در شرایط سخت امسال و با وجود فاجعه کرونا، اول مه روز جهانی کارگر را گرامیداشتند، درود میفرستم.
***