مقالات

پیر کُشی کرونا و سرمایه داری آذر ماجدی

در این بحران کرونا سیستم سرمایه داری بیش از پیش افشاء شد. ضد انسانی بودن آن در مقابل چشمان همگان قرار گرفت. عدم کارآیی آن در قرن بیست و یک، علیرغم پیشرفت علم و تکنولوژی در مقابله با یک ویروس جدید، و عدم احساس مسئولیت دولت های سرمایه داری در مقابل جامعه و شهروندان عادی چشمان متوهم ترین انسان ها را نیز به حقایق این نظام گشود. بعلاوه، نظامی که ایدئولوگ ها و دولت ها بعنوان کارآترین و مناسب ترین نظام اقتصادی از آن یاد می کنند، چند هفته پس از مقابله با یک ویروس کشنده وارد یک بحران شدید شد و انستیتوهای بین المللی اقتصادی و آکادمیک از یک بحران عمیق بیکاری و قحطی جهانی سخن می گویند. این واقعیت نظام سرمایه داری در پیشرفته ترین سرمایه داری های تحت دموکراسی است. کشورهای عقب مانده تر و تحت دیکتاتوری دارای وضعیتی بمراتب تراژیک تر هستند.

پیر کشی سیاست اعلام نشده ولی نه چندان پوشیده دولت های سرمایه داری در بحران کرونا است. هر روز صدها نفر در خانه های سالمندان از کرونا جان می بازند. طبق گزارشی از بی بی سی ٤٥ درصد مرگ و میر بر اثر کرونا در بریتانیا در خانه های سالمندان بوده است؛ در نروژ و دانمارک ٦٥ درصد. ظرف دو هفته بیش از ٤٠٠٠ نفر در بریتانیا در خانه های سالمندان بر اثر کرونا جان باخته اند. طی دو بخشنامه در ١٩ مارس و ٤ آوریل دولت بریتانیا به سازمان درمان ملی (ان اچ است) دستور داده است که سالمندانی که در بیمارستان بستری هستند را به خانه سالمندان باز پس بفرستد؛ باز پس فرستادن سالمندانی که ناقل ویروس کرونا بوده اند یک علت اصلی مرگ و میر بالا در خانه سالمندان در بریتانیا ارزیابی می شود. در هفته دوم آوریل مرگ و میر در میان ساکنین خانه سالمندان بیش از دو برابر شده است.

مدیر بخش اروپایی سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که نیمی از مرگ و میر بر اثر کرونا در اروپا در خانه سالمندان بوده است. در مجموع ارقام رسمی مرگ و میر در اروپا صد هزار نفر است. در نیویورک دو درصد ساکنین خانه سالمندان بر اثر کرونا جان باخته اند. در هفته دوم آوریل مرگ و میر در خانه سالمندان بر اثر کرونا در آمریکا دو برابر شد و حدود ٥٧٦٠ نفر جان باختند.

این ارقام فقط بخشی از تصویر بحران مرگ و میر سالمندان بر اثر کرونا را برملا می کند. از همان ابتدا بی توجهی و عدم تقبل مسئولیت دولت های دموکراسی سرمایه داری در قبال هجوم این ویروس موجب ارقام بسیار بالای مرگ و میر شده است. سازمان بهداشت جهانی در ماه سپتامبر به دولت ها هشدار داده بود که یک پاندمی در راه است. هیچیک از دولت ها اقدامی در این رابطه انجام ندادند. یک علت رقم بالای مرگ عدم وجود وسایل حمایت کننده، از جمله ماسک است. این دولت ها وقت کافی برای تهیه ماسک و وسایل حمایتی داشتند اما هیچ اقدامی نکردند. هنوز نیز اقدام موثری انجام نمی دهند. پرسنل درمانی بدون وسایل حمایتی موثر در جبهه مبارزه با کرونا در جنگ اند. در آمریکا، اسپانیا و چند کشور دیگر پرسنل درمانی دست به اعتراض زده اند.

بهترین و موثرترین راه مقابله با یک اپیدمی یا در این مورد پاندمی پیشگیری است. وجود وسایل پیشگیری موثر و باندازه کافی می توانست میزان مرگ و میر را به میزان زیادی کاهش دهد. قرنطینه یک راه موثر دیگر است. در یک مستند تلویزیونی اعلام شد که اگر چین هشدارهای سازمان بهداشت جهانی را جدی گرفته بود و بلافاصله دست بکار می شد یا حتی دو هفته زودتر دست به همان اقدامات می زد اکنون ابعاد بحران و فاجعه بسیار کمتر میبود. دولت ایتالیا کشوری که با هجوم شدید ویروس کرونا مواجه شد تا اواسط مارس اقدامی نکرد؛ تنها پس از مواجهه با ارقام بالای مبتلایان و مرگ و میر اعلام قرنطینه کرد. دولت بریتانیا دو سه هفته پس از ایتالیا دست بکار شد. دولت سوئد هنوز طبق سیاست فاشیستی “مصونیت گله ای” عمل می کند. وضعیت آمریکا از اروپا وخیم تر و میزان مرگ و میر در آن بسیار بالا تر است.

مصونیت گله ای که نخست وزیر بریتانیا نیز ابتدا بعنوان سیاست دولت اعلام ولی پس از چند روز تحت فشار مجبور از عقب نشینی از آن شد، هیچ نیست جز داروینیسم اجتماعی یعنی تز بقای قوی ترین؛ با اتخاذ این سیاست انسان هایی که به هر دلیلی، کهولت، بیماری های دیگر از جمله قلبی، ریوی، مرض قند یا سرطان سیستم دفاعی ضعیف تری دارند، می میرند؛ اما جامعه در برابر ویروس مصونیت می یابد. باین ترتیب دولت های سرمایه داری با یک تیر دو نشان می زنند هم برای مقابله با کرونا هزینه کمتری صرف می کنند و هم با از بین رفتن سالمندان و دیگر انسان های ضعیف مخارج بیمه و درمان را در مجموع کاهش می دهند؛ حقوق بازنشستگی و هزینه های مربوط به نگهداری از سالمندان را نیز پرداخت نمی کنند. بقول انگلیسی: “یک موقعیت بُرد بُرد” برای دولت!

اما مساله اینجاست که دکترها و دانشمندان بسیاری این سیاست را ناکارا خوانده اند؛ نه بخاطر غیر انسانی بودن آن، بلکه از اینرو که تز مصونیت ثابت نشده است و در همین مدت مواردی بوده که کسانی که یکبار مبتلا شده و بهبود یافته اند بار دیگر مبتلا شده اند.

این سیاست شرم آور و ضد انسانی سریعا با اعتراض روبرو شد و در اروپای غربی بغیر از سوئد سایر دولت ها رسما از این سیاست عقب کشیدند ولی عملا بطور پوشیده آنرا پی می گیرند. عدم تامین وسایل پیشگیری، عدم تهیه ونتیلیتور (دستگاه کمک تنفسی) عدم گسترش تخت های مراقبت ویژه در بیمارستان ها (ICU) عملا تداوم همان سیاست است اما بشکلی پوشیده.

انسان های بسیاری مثل برگ خزان بر زمین می افتند و این سیاستمداران ریاکار و دروغگو مشغول رفع و رجوع امور هستند؛ ارقام واقعی مرگ و میر را پنهان می کنند؛ فاکت های مربوط به بیماری و وسایل پیشگیری را اعلام نمی کنند؛ بعضا رسما دورغ می گویند و دو روز بعد بدون آنکه بروی خود بیاورند حرفهای پیشین خود را منکر می شوند. اینست دولت سرمایه داری. و اینها همه تحت دموکراسی انجام می گیرد. در ایران که در دست یک عده دزد سرگردنه و جنایتکار اسیر است وضعیت بسیار فلاکت بار تر است و هنوز ابعاد فاجعه کاملا برملا نشده است. یک از فرماندهان سپاه چند روز پیش در کمال وقاحت گفته است: “تعدادی دکتر و نرس و آدم های پیر مرده اند اینها که عددی نیستند!”

این سیاستمداران و آکادمیسین های نان به نرخ روز خوری که در خدمت این دولت ها از هر شرف علمی – انسانی تهی هستند با اعلام آمار و ارقام و کشیدن تعدادی منحنی سعی می کنند همه چیز را عادی یا اجتناب ناپذیر جلوه دهند. آمار و ارقام و درصد و منحنی قادر است انسانیت و حقیقت انسانی و وجدانی را از واقعیت سلب کند. ده درصد بنظر رقم بالایی نیست! اما ده درصد ده میلیون نفر یعنی یک میلیون نفر، و اینها یک میلیون انسان هستند که احساس می کنند، درد می کشند، دوست دارند، عده ای دوستشان دارند؛ تمام این وجوه در منحنی ها گم می شود. ٥٠ هزار سالمندی که طبق آمار رسمی در اروپا جان باختنه اند (ارقام واقعی از این بالاتر است و شاید بعدا رو شود) پدر و مادر کسانی و پدر بزرگ و مادر بزرگ کسان دیگری بوده اند. وقتی به این ارقام پوست و گوشت می دهید، است که تراژدی با تمام شوک بر وجودتان سنگینی می کند.

سرمایه داری می کشد! سرمایه داری دون بشریت است! سرمایه داری بیش از حد دوام آورده است. این نظام دیگر در شان انسان قرن بیست و یک نیست. باید آنرا سرنگون کرد. باید دنیا را بر قاعده اش قرار داد. وقت آن رسیده است. باید برای نابودی سرمایه داری سازمان یافت.

٣٠ آوریل ‌٢٠٢٠