قبل ازعلنی شدن اختلافات سیاسی در سطح رهبری حزب حکمتیست ،منتقدان سیاستهای کورش مدرسی بدلیل انتقاد از مواضع و سیاستهای ایشان قبل از 14 دسامبر در جلسات حزبی مورد هجمه و دشنام طرفدارن ایشان قرار میگرفتند.پس از اقدام انحلال طلبانه ی جمع 5 نفره دفتر سیاسی در 14 دسامبر این گونه برخوردهای نازل سیاسی ابعاد گسترده تری پیدا کرده است.اکنون فحاشی و توهین به بخش غالبی از ادبیات علنی و رفتارهای سیاسی این دوستان تبدیل شده است.اگر قبلا در جلسات حزبی از “آرزوی” خود برای عکس گرفتن با فعالین جنبش”سندیکالیستی” داد سخن میدادند و در همان جلسه به اعضای دفتر سیاسی و کمیته مرکزی توهین میکردند!
اکنون و پس از رسانه ای شدن اختلافات برخی از قلم بدستان جمع 4 نفره و هوادارانشان بدلیل انتقاد ما از سیاستهای کورش مدرسی این مسئله را دستاویزی برای عقده گشایی و توهین و تمسخر رهبری حزب و مخالفان سیاسی خود قرار داده اند.نکته جالب برخورد دوگانه این دوستان به موافقان و مخالفان سیاسیشان است در مکاتبات و ایمیل هایشان به اعضای کمیته مرکزی هم خطی و هم جهتی با محفل بهمن شفیق مایه “افتخارشان” است و در مقالات و نوشته های علنی اکثریت کمیته مرکزی و مخالفان خود را “مش قاسم” ،”دن کیشوت” و… خطاب میکنند!متاسفانه این دوستان هنوز جرات و جسارت لازم را پیدا نکرده اند که نظرات سیاسی خودشان را سرراست و بدون ابهام بصورت علنی بیان کنند.مشخص نیست تا چه زمانی خود را پشت “دفاع از سیاستهای رسمی” یا “خط رسمی” پنهان میکنند.
رفتارهای پرخاشگرانه و برخوردهای توهین آمیز کنونیشان برآیند موقعیت و فضایی است که در آن به سر میبرند. جمع 5 نفره دفتر سیاسی و هوادارنشان تصور میکردند میتوانند با “شورش” و طغیان علیه رهبری منتخب و کنترل خزانه داری و عوض کردن رمز سایتها و در نهایت با پیوستن رسمی و علنی سازمانده این حرکت یعنی کورش مدرسی از طریق صدور بیانیه “حزب حکمتیست یک دفتر سیاسی دارد”علاوه بر جذب اکثریت تشکیلات و کمیته های اصلی، مخالفان سیاسی خود را حذف و در نهایت به سکوت وادار کنند، اما با توجه به سیر رویدادها در همان روزهای آغازین و استعفای چند تن از رفقایشان به اشتباه محاسباتی و مهلک خود پی بردند و به انتظار فرجی در موقعیت غیر منتظره و نامساعدی که ثمره اقدام نامسئولانه و غیرقانونی خودشان بود چشم به روزهای آینده و برگزاری به اصطلاح کنگره اشان دوختند.شواهد نشان میدهد که در بسیج نیرو برای برگزاری نشست خروج از حزب تحت نام “کنگره 5” ناکام مانده اند. به همین دلیل عصبی و پرخاشگر شده اند! اما این تنها مشکل این جمع نیست با انتشار حقایق و مقالات منتقدان و مقالات رفیق فاتح شیخ حول مسایل محوری اختلافات فی مابین ،بر مشکلات دوستان افزوده شده و زیادی احساساتی شده اند.واقعیت این است که این جمع چند نفره بدلیل عجز و ناتوانی در دادن پاسخ سیاسی به مسایل مطروحه و مشکلات پیش رو با عقب گردی تاسف برانگیز به کیش شخصیت و دشنام و توهین روی آورده اند!البته برای این جمع نظرات کورش مسئله محوری نیست بلکه خود کورش و شخص ایشان است . بارها اعلام کرده اند “کورش خط قرمز است” و توجهی ندارند که این روش، روشی مذموم ،فرقه ای و سکتی است و برای هیچ کمونیستی قابل قبول و پذیرش نیست.این گونه عملکرد باعث شده این خط به خطی پاسیو،غیرکمونیستی و بی ربط به سنت کمونیسم کارگری باشد،و دقیقا به علت همین ویژگیها در حزب ما مجال پیشروی پیدا نکرد و هوادارانش در اقلیت قرار گرفتند.
به دلایلی که گفته شد این روزها شاهد ادعاهای عجیب و غریبی از طرف این دوستان هستیم. جای تردید جدی دارد که خودشان هم به آن باور داشته باشند.بهرام مدرسی از کسانی است که در تولید ادبیات جدل آنلاینی بر رفقایش پیشی گرفته است.ایشان این بار در مطلبی تحت عنوان “در جستجوی سایه” به قصد فرا فکنی به ترور شخصیت فاتح شیخ پرداخته است.بنظرم ایشان باید دهها کپی از این توهین نامه بگیرد و نام دهها تن دیگر از کمونیستهای باسابقه و شناخته شده این حزب را بجای نام فاتح شیخ در مطلبشان بنویسد چون تعداد مخالفان بسیار بیشتر از آنی است که نوشته اند.در ضمن شخصا در اندازه و ابعاد سایه کورش مدرسی تردید دارم که آن چنان گسترده و پهناور بوده باشد که همه ما زیر آن جا گرفته باشیم یا جا بگیریم!اما بهرام جان در مورد خود شما معلوم است که همیشه در زیر این سایه قرار داشته و دارید و البته این امر برای شما طبیعی است اما همه کسانی که با دنیای سیاست ایران و بویژه کمونیستها آشنا هستند. این ادعای شما برایشان غیر قابل باور و مضحک است،دوست عزیز، مخاطبان شما فاتح شیخ و بهرام مدرسی و کورش مدرسی و اعضای کمیته مرکزی از هر دو جناح را می شناسند و بدون شک بر اساس همان دانسته ها نه ادعاهای غیر واقعی در مورد شما و بقیه قضاوت می کنند.پس لطفا قدری واقع بین باشید و شعور مخاطبان خود را دست کم نگیرید.طرح این سخنان از جانب شما به شهادت وقایع اخیر و گذشته اتان،اثبات می کند شما سالها است که در زیر این سایه لم داده اید طرح چنین موضوعاتی از طرف شما بسیار ناشیانه و ساده لوحانه است.شما قبل از طرح چنین صحبتهایی باید به حال و روز خود فکر کنید و قدری از این سایه فاصله بگیرید تا شاید بر وسعت دیدتان مقداری اضافه شود.
13-02-2012
24 بهمن ماه 1390
منتشره در نشریه کنگره دوره پنجم شماره 3