مقالات

در افشای سیاست واهداف ناسیونالیسم کرد سعید یگانه

ناسیونالیسم ئیدیولوژی بورژوازی ، مغایر با آزادی و برابری و حقوق جهانشمول انسانها است که در قالب سیاست ،افکار ، ایده وفرهنگ ونهایتا در برنامه احزاب و جریانات ناسیونالیست نمایندگی و عملی می شود.جنبش ناسیونالیستی کرد با سیاست ، فرهنگ و تمایلات وخواستگاه آن، عکس العملی است به سرکوب و ستم دولت مرکزی وجواب دادن به نیازهای جنبش بورژوازی کرد در مقابل بورژوازی حاکم است که پرچم این جنبش را احزاب و سازمانهای ناسیونالیست این جنبش با قرار دادن هزمونی وقالب زدن اهداف سیاسی خود برآن نمایندگی می کنند.
جنبش ناسیونالیستی در جامعه کردستان ریشه داراست و احزاب این جنبش ازستم ملی که توسط دولت مرکزی بر مردم اعمال می شود ، تغذیه می شوند و ستم ملی در واقع نردبان ترقی، رسیدن آنان به قدرت ،بدون انکه رفع ستم ملی هدف واقعی و بلاواسطه آنها باشد. .این احزاب با تبلیغ و ترویج تمایلات وعرق ملی”کردایتی” و با تکیه بر افکار ارتجاعی و مذهب و کهنه پرستانه در جامعه کردستان ،پایگاه خود را در میان اقشارمختلف مردم تحت نام “ملت کرد”گسترش داده و آنها را درپیشبرد اهداف خود که نهایتا”سهیم شدن درقدرت محلی ” است به کار می گیرند.انها مدعیند که ” خلق کرد” را از ستم ملی نجات می دهند ، اما تمام سیاست و رفتار و تجارب تا کنونی این احزاب به ما می گوید که آنها نه تنها احزاب جدی مبارزه برای رفع ستم ملی نیستند و اعتراضی جدی به مناسبات موجود ندارند ، بلکه خود عامل تنزل و تقلیل دادن خواست و مطالبات واقعی مردم کردستان مطابق اهداف نازل و سازشکارانه خود ومحدود کردن آن تنها به”مسئله کرد ” است و جایی که به قدرت رسیده اند ،خود عامل تشدید انواع و اقسام ستمهای بر همان مردمی هستند که داعیه دفاع از آنان را به سینه می زنند.
اگر برای بورژوازی کرد و احزاب آن “ستم ملی” ابزاری برای معامله وشریک شدن در قدرت محلی و داشتن سهمی از دسترنج کارگران و زحمتکشان “ملت کرد”است ، برای دولت مرکزی و بورژوازی حاکم، اعمال ستم ملی ابزاری برای سیادت طبقاتی و اعمال ستم طبقاتی و استثمارکارگران و زحمتکشان و مردم تهیدست است . به این دلیل است که علارغم تخاصم و جنگ بین این دوبخش از بورژوازی ،همیشه تمایل و نزدیکی به سازش و توافق بر سرمنافع خود و اعمال حاکمیت بر مردم و تقسیم قدرت ما بین خود وجود داشته ومردم کردستان تجارب زیادی در این زمینه دارند. بطور نمونه سیاست و نزدیکی با رژیم جنایتکاراسلامی بارها از جانب این احزاب تجربه شده است ونا کام مانده اند. همین دو سال پیش بود که مذاکرات پشت پرده چهار حزب و جریان ناسیونالیسم در ” مرکز همکاری کرد”با نمایندگان جمهوری اسلامی افشا شد و معلوم نیست هنوز پشت پرده ادامه داشته باشد..یکی از خصوصیات بارز ناسیونالیسم و احزاب ناسیونالیستی ، انکار وجود طبقه کارگرو اختلاف طبقاتی ، نقض آزادی بیان و ضدیت آشکار با کمونیسم و آزادیخواهی و برابری طلبی در جامعه کردستان است که این سیاست در مقطعی منجر به جنگ تحمیلی حزب دمکرات علیه کومله شد و شکست خورد.
در نتیجه برای کارگر و زحمتکش کردستان ، برای زنان تحت ستم ،مبارزه برای رفع ستم ملی و کوتاه کردن دست دولت مرکزی از ستم و سرکوب بر مردم کردستان ،باید هم زمان به مبارزه و تلاش برای رهایی از ستم طبقاتی ، از بین بردن فقر و نابرابری اقتصادی ترجمه شود و به آینده ای عاری از انواع ستمها برای مردم کردستان تبدیل شود.تجاربی که تا کنون از این احزاب در مناطق مختلف کردستان وجود دارد خلاف این را نشان میدهد .
نمونه بارز آن کردستان عراق و حاکمیت بیشتراز دو دهه احزاب بورژوا – ناسیونالیست ، اتحادیه میهنی و حزب دمکرات بر مردم کردستان است .اکنون در کردستان عراق . “حکومت کردی” برقرار است و “احزاب کرد” قدرت حکومتی را در دست دارند و امورات مردم را رفق و فتق می کنند.ستم طبقاتی ، فقر و تبعیض اقتصادی ، نقض آزادیهای سیاسی ، ترور مخالفین، تبعیض علیه زنان و میدان دادن به ارتجاع و اسلام و آخوند ،شاخص بر جسته جامعه امروزکردستان عراق است .شما نگاه کنید این جامعه به چه روزی افتاده است. فقر و نابرابری و بیکاری بیداد می کند.ماهها حقوق مردم پرداخت نمی شود.وقتی دردلهای مردم را گوش می کنید ، اکثریت مردم کارگر و زحمتکش که زندگی روزانه شان به فروش نیری کار آنان در بازار سرمایه گره خورده است ،از فقر و نداری به تنگ امده اند.اعتراض دارند که اینها بی لیاقتند . در فکر مردم نیستند . پول مردم و سرمایه زندگی مردم را می دزدند و حیف و میل می کنند. در همین جامعه اما اقلیتی سرمایه دارودولت و آنهایی که از قدرت مافیایی این دو احزاب ارتزاق می کنند در ناز و نعمت به سر می برند و ثروت هنگفتی را به تصاحب خود در آورده اند.تردیدی نباید داشت که احزاب و جریانات ناسیونالیست در کردستان ایران در صورت دستیابی به قدرت، نسخه ای بهتر از برادرانشان در کرد ستان عراق برای مردم ندارند و همین اهداف را تعقیب می کنند.طرح تشکیل”سپاه ملی کرد” از جانب عبداله مهتدی رهبر یکی از سازمان زحمتکشان ،اگر مورد توافق سایر احزاب قرار گیرد که با واقعیت بسیار فاصله دارد، به همین منظوربه میان آورده است و هدفی جزحاکمیت و اعمال زوردر مقابل اراده مردم ندارند.
حل ستم ملی یک راه حل سراسری می طلبد
جمهوری اسلامی در تنگنا و بحرانهای شکننده ای دست و پا می زند.اکثریت مردم از فقر و فلاکت و بیکاری دارند نابود می شوند.در دو سال گذشته جنبشهای اجتماعی برای پایان دادن به این شرایط جهنمی گامهای بلندی بر داشته اند. در کردستان از انجایی که مردم دشمن درجه یک خود را حکومت اسلامی و سرمایه داری حاکم میدانند،همگام با مردم و کارگران و تهیدستان سایر نقاط ایران در مقاطع مختلف این مبارزه به صف اعتراضی سراسری علیه فقر و فلاکت و بیکاری و اختناق پیوسته اند. احزاب و جریانات ناسیونالیست در طی دو سال گذشته با شروع خیزشهای انقلابی ازدی ماه ۹۶ به این سونه تنها روی خوش و علاقه ای به آن نشان نداده اند ، بلکه خود عامل بازدارنده و نقش منفی در روحیه اعتراضی مردم علیه جمهوری اسلامی داشته و در دل این جدال و مبارزه سخت نهاد “مرکز همکاری احزاب کرد”پنهانی مشغول بند و بست و معامله با جمهوری اسلامی بودند.
مردم کردستان منفعتی جدا از منفعت مردم در سایر نقاط ایران ندارند. راه حل نه تنها رفع ستم ملی ، که هر نوع ستمی در گرو مبارزه متحدانه سراسری و پیوستن به جنبشهای انقلابی و سرنگونی طلبانه علیه جمهوری اسلامی برای رفاه و آزادی و زندگی انسانی است.نقشه احزاب و جریانات ناسیونالیست برای حل “مسئله کرد” نقشه ای برای تفرقه و جدایی و در ضدیت آشکاربا منفعت کارگر و زحمتکش و مردم ستمدیده در کردستان است.
با این حال ما معتقدیم وهمچنانکه در برنامه یک دنیای بهترما به روشنی به آن اشاره شده است .”ما حق جدایی از ایران و تشکیل دولت مستقل از طریق یک پروسه انتخاب آزاد و عمومی را برای مردم کردستان به رسمیت میشناسیم و هر نوع اقدام قهرآمیز و نظامی برای جلوگیری از این انتخاب آزادانه را قریا محکوم میکنیم .ما خواهان حل فوری مسئله کرد در ایران از طریق یک رفراندوم آزاد در مناطق کرد نشین غرب ایران ، زیر نظارت مراجع بین المللی است . این رفراندوم باید با خروج بیروهای نظامی دولت مرکزی و تضمین یک دوره فعالیت آزادانه کلیه احزاب سیاسی در کردستان به منظور آشنا کردن توده مردم با برنامه وسیاست و نظرشان در رفراندوم انجام شود.
حزب ما در هر مقطع تنها در صورتی به جدایی کردستان رای موافق میدهد که قویا محتمل باشد چنین مسیری کارگران و زحمتکشان در کردستان را از حقوق مدنی و پیشرو تر و موقعیت اقتصادی و مناسبات اجتماعی برابرتر و ایمن تری بر خوردار خواهد ساخت .
حزب ما هر نوع ترتیباتی در مورد آینده سیاسی کردستان را بدون مراجعه به آرا عمومی خود مردم کردستان و صرفا بر مبنای تصمیمات دولت مرکزی و با توافقات از بالا میان دولت و احزاب محلی به اجرا گذاشته شود ، فاقد مشروعیت و غیر قانونی است ” هر چند ما این توصیه را به مردم کردستان نمیکنیم . به عقیده ما ماندن در چهار چوب کشوری و قائل شدن حقوق شهر وندی مساوی و برابر برای همه آحاد مردم ایران ،انتخابی درست و انسانی برای مردم کردستان می باشد.
مردم آزادیخواه ، فعالین و مبارزین آگاه و انقلابی جامعه کردستان نباید اجازه دهند که سرنوشت جامعه کردستان در تحولات آینده آیران به دست این احزاب رقم بخورد . احزاب چپ و کمونیست در کردستان وظیفه دارند ، ضمن مبارزه قاطع با جمهوری اسلامی در جهت تقویت جنبش سرنگونی طلبانه مردم ، همکاری و تقویت صف ازادیخواهی و برابری طلبی در کردستان ، از افشای اهداف و سیاست احزاب و جریانات ناسیونالیست در کردستان در دفاع از منفعت کارگرو زحمتکش غافل نباشند .
حاکمیت شورایی در کردستان
از نظر ما یک راه حل موثرو ابزارکارآمد در جهت ممانعت از حاکمیت احزاب و جریانات ناسیونلیست و یکه تازی آنان در آینده تحولات کردستان ، اعمال حاکمیت مستقیم مردم کردستان از طریق شوراهای مردمی و کارگری در محل زیست و کار کارگران و زحمتکشان و مردم تهیدست است .هر درجه از پیشروی و قدرت گیری اعتراض و مبارزه توده ای و تغیر تناسب قوا به نفع مردم تا سرنگونی جمهوری اسلامی ،مردم و نیروهای انقلابی با استفاده ازدستاوردهادر تدارک تشکیل شوراهای مردمی برای به دست گرفتن امورات و اعمال حاکمیت مستقیم و اراده جمعی بر سرنوشت خود باشند . جنبش سوسیالیستی و احزاب چپ و کمونیست در کردستان حامی و پشتیبان جنبش شورایی و حاکمیت مستقیم مردم بر سرنوشت آنان است ودر این زمینه تجارب درخشانی را در جامعه کردستان به اسم خود ثبت کرده اند .
سعید یگانه