ریزش سینه چاکان رژیم اسلامی شتاب گرفته است. سربازان خط اول “سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی”، منتقدین امروز حکومت اسلامی شده اند. خامنه ای را “شر زمانه” می نامند و از استبداد سخن می گویند. این تغییر ریل به خاطر مردم نیست. روزهای اولی که “سفره انقلاب” پهن بود و همه می خوردند، حکم اعدام و شکنجه و زندان می دادند. روزها که گذشت و جایشان تنگ شد و کم کم به حاشیه رفتند، فیلشان یاد هندوستان کرد. ابوالفضل قدیانی یکی از این “ریزشی ها” است. با اینحال هنوز “خودی” هستند و نان دوره سابق شان را می خورند.
امثال قدیانی در حکومت اسلامی به وفور پیدا می شود. جستجویی کوتاه در اینترنت و پیدا کردن منتقدین “حکومت” این لیست را پر از آدمهایی می کند که زمانی پونز بر سر زنان می زدند، تیر خلاص می زدند، شکنجه می دادند و تا پایان جنگ در کردستان چکمه هایشان را از پا در نیاوردند. چهار دهه از ظلم و جورشان به مردم که گذشت، تازه به یاد آوردند که چه کرده اند. تازه پشت سر خود را نگاه کردند و فجایع خود را دیدند. ستونهای پلی که از رویش گذشتند، گوشت و استخوان مخالفین رژیم است. جامعه را به لجن کشاندند، فقر و فلاکت و بیکاری را به اوج رساندند، تن فروشی را به داخل دبستانها بردند، کارگر را به خودسوزی وا داشتند. چهل سال لازم بود تا ببینید که چه بر سر جامعه می آورید؟ باور همین هم مشکل است، مگر میشود کسانی که خود را متفکرین یک جریان میدانند چند دهه برای فهمیدن مسائل ساده و مثلا مفهوم جنایت وقت لازم داشته باشند؟! آینها مردم را چه فرض کردند؟ طنز ماجرا اینجاست که این “مجاهد انقلاب” دم از “سکولاریسم” می زند. دیگر دکان دینشان، خریدار ندارد. ریل عوض می کنند و پیشنهاد می کند که رفراندومی هم برگزار شود. آنقدر در دنیای هپروتی شان غرق اند که بازهم از سر اسلام و اسلامی بودنشان بیانیه های “چهارده” نفری می دهند.
به قدیانی و قدیانی ها
مگر کورید و نمی بینید که مردم این جامعه چهل سال است از هر فرصتی برای مبارزه علیه شما بهره می گیرند. دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ را ندیدید. اعتراضات و اعتصابات کارگری در هفت تپه و فولاد و جای جای این جغرافیا را نمی بیند. مردم از دست شما، از حکومت شما، از رهبر شما و از رژیم شما تنفر دارند. یک روز سرنگونی زودتر شما برابر با یک روز درد و رنج کمتر برای این جامعه است. مگر کورید و کارتن خوابها و گورخوابها، پشت بام خواب و کانکس خواب را نمی بیند. فقر و تنگدستی و فلاکت در جامعه بیداد می کند. نماینده مجلس شما همین امروز گفت که مردم دیگر توان خرید نان و پنیر را هم ندارند. این برکت و سفره نکبت اسلامی تان بود. این آب و برق رایگان از مجاهدتهای شما “مجاهدین انقلاب اسلامی” نشات می گیرد.
مگر کورید و نمی بینید که دانش آموزان بی بضاعت برای نداشتن پول خرید موبایل و اینترنت و حضور در “مدارس رایگان” رژیم اسلامی، دست به خودکشی می زنند. کشته شدن روزانه دهها کولبر را در مرزهای شرق و غرب نمی بینید؟ مگر کورید و تجمع بازنشستگان و کارگران و زحمتکشان جامعه برای حداقل حقوقشان را نمی بینید؟ مگر کرید و صدای اعتراضات جامعه را نمی شنوید؟ صدای شعار مرگ بر دیکتاتور، پایان ماجرای اصلاح طلب و اصولگرا را نشنیده ای؟ صدای زجه هزاران بیمار کرونا که به خاطر بی کفایتی و بی مسئولیتی رژیم اسلامی، از کمبود اکسیژن رنج می برند را نمی شنوی؟ صدای گریه هزاران مادری که تابستان ۶۰ و ۶۷ را با چشمانشان دیدند، با گوشت و پوست و استخوان لمس کردند و با گوشهایشان صدای تیرباران را شنیدند، نمی شنوید؟ صدای تک تک تیرهای خلاصی که “برادران مجاهدت” شلیک کردند را فراموش کردی؟ “سفره انقلاب” هم کور و هم کر و هم لالتان کرد. چهل سال، لام تا کام صحبت نکردید. جیک تان درنیامد. حالا که خروش دی و آبان را دیدید، معترض شدید. این دیگر خریدار ندارد!
دوباره برای قدیانی و قدیانی ها
ما می دانیم که چه می خواهیم. متوهم هم نیستیم. سکولاریسمی که پرچمدارش شاگرد دیروز خامنه ای و خمینی باشد، روی دیگر اسلام سیاسی است. چیزی شبیه مجاهدین خلقی که تا رسیدن به قدرت میخواهد اسلام را میک آپ کند. اعتراضات و تظاهراتهای باشکوه آبان و دی، اعتراضات کارگری هفت تپه و فولاد، اعتراض سراسری معلمان، تجمعات پرستاران در سراسر کشور و تجمعات بازنشستگان به صورت روزانه نشان از یک افق دارد. جامعه از جمهوری اسلامی عبور کرده است، حتی اگر کماکان جمهوری اسلامی سر کار باشد. این عبور از رژیم اسلامی و با تجربه دوره پهلوی، انتخاب هایی را در برابرمان قرار می دهد. ما خواهان یک جامعه برابر و بدون تبعیض هستیم. نه تبعیض قومی و نه تبعیض دینی برای نسل من، برای اکثریت جامعه قابل پذیرش نیست. رژیم اسلامی و امثال شما با باد زدن این بخش از هویتهای کاذب برای مردم و قدرتگیری نیروهایی از این سیاست، جامعه را چند پاره کرده اید. برای ما، هیچ کدام از این هویتها نمی تواند جای هویت انسانی را بگیرد. برابری انسانها بدون نگاه به عقیده، زبان، فرهنگ و … اولین ویژگی دوران بعد از رژیم اسلامی خواهد بود. ما خواهان تعیین سرنوشت تمام لحظات زندگیمان هستیم و برایش مبارزه می کنیم. آبان و دیماه محصول این خواست است. مبارزات کارگری آبانماه و دیماه برای یک زندگی “شورایی” بود. برای حق تعیین سرنوشت و تصمیم برای زندگیمان.
جناب دیروز خشکه مقدس و فالانژ حزب اللهی و بعد اصلاح طلب و حالا تازه سکولار نیمبند! شما بروید و دنبال عکس امامتان در ماه بگردید و مشغول راز و نیاز با خدای سرمایه باشید، کارهای زمینی را به ما زمینی ها و سازندگان هر روز جامعه واگذار کنید!
١٢ نوامبر ٢٠٢٠