۲۵نوامبرروزجهانی مبارزه برای منع خشونت علیه زنان ، مناسبت دارد با تجلیل از سه خواهرمبارز”میرابل” که در دیکتاتوری کشوردومینیکن در امریکای لاتین در۲۵ نوامبرسال ۱۹۶۰ به دلیل مبارزه در دفاع از حقوق زنان، توسط مزدوران دولت دیکتاتوری وقت ،به طرز وحشیانه ای به قتل رسیدند. ۲۵نوامبرسالروزجان باختن این خواهران مبارزه وبه نماد مبارزه با خشونت و تبعیض و نابرابری علیه زنان تبدیل شده است.
ستم کشی زن و محروم کردن زنان ازابتدایی ترین حقوق انسانی خود یکی از مشخصات زمخت جهان امروز است . واقعیت این است که علارغم تلاشها و مبارزه آزادیخوان و برابری طلبان و سوسیالیستها وجنبش آزادی زن در جهان در طی قرون گذشته تا کنون،برای رفع تبعیض جنسیتی و خشونت و ستم کشی علیه زن ، و با وجود دستاوردهای آشکاری درزمینه حقوق زن ، هنوزدنیای پیرامون ما ، از خشونت و تبعیض جنسی علیه زنان ، تبعیض و نابرابری اقتصادی و فرهنگی علیه نصف انسانهای موجود جوامع بشری رنج می برد و هنوز این تبعیضات زمخت و آشکاردر حاکمیت ، درقوانین و در فرهنگ و مناسبات جامعه عمل می کند و از زنان در خانواده واجتماع قربانی می گیرد . هنوز در بسیاری از کشورها زنان از حقوق ابتدایی خود محرومند وهنوززنان ،اولین قربانیان شرایطهای بحرانی اقتصادی و اپیدمی هستند ، وسیعا بیکارمی شوند و خشونت و بی حرمتی علیه آنان اوج می گیرد.
خشونت و نابرابری و تبعیض علیه زنان به عنوان یک پدیده اجتماعی تاریخ طولانی دارد و انقیاد زنان در هر دوره از حیات جامعه بشری ،بخصوص با شکل گیری مناسبات اقتصادی در جوامع طبقاتی، خشونت و تبعیض علیه آنان در اشکال مختلف ادامه داشته ، نهادینه شده وبوسیله حاکمیت و قوانین اعمال شده است . مابه ازای فرهنگی و سنن این مناسبات در جوامع ریشه دوانده است و تبعیض و خشونت علیه زنان ، آشکار و پنهان عرصه زندگی را برآنان تنگ کرده و محدویتهای آقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی برآنان تحمیل کرده است .
تبعیض ، خشونت ،نابرابری ، جنگ ، فقر، گرسنگی جملگی ،محصول مناسبات سرمایه داری و بردگی مزدی مسلط برجوامع امروزبشری است ،که همانند زنجیره ای به هم متصل است و در اشکال مختلف نمایان می شود. تداوم این مناسبات و در انقیاد نگه داشتن اکثریت مردم کارگر و زحمتکش این جوامع ،نیازبه اعمال این خشونت و نهادینه کردن بی حقوقی و تبعیض و نابرابری دارد.خشونت و تبعیض علیه زنان در نتیجه اگرچه تاریخی طولانی دارد اما امروزبه وجود این مناسبات واعمال تبعیض و بی حقوقی به بخش اعظم مردم کارگر و زحمتکش واکثریت زنان گره خورده است .
خشونت جنسی علیه زنان ،محصول این مناسبات و دولت و قوانین و قدرتهای اقتصادی با تکیه بر این مناسبات و فرهنگ و سنن جاری و دستگاههای سرکوب خود ازآن محافظت می کنند .در نتیجه برای پایان دادن به خشونت و تبعیض علیه زنان ، و بطورکلی پایان دادن به همه تبعیضها و نابرابری ها و خشونتها باید به ریشه این مناسبات دست برد و تغیرات بنیادی در این مناسبات ایجاد کرد.نگاهی گذرا به اوضاع جهان ،به فقر و گرسنگی و جنگ و آوارگی گویای این واقعیت است و زنان در این مناسبات بیشترین رنج و تبعیض رامتحمل می شوند.
درایران تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری اسلامی زنان بیشترین رنج و تبعیض و نابرابری را در طول حاکمیت ننگین آن تجربه کرده است وهمواره مورد خشونت جنسی و انواع تبعیضها قرار گرفته اند .یکی از پایه های سلطه رژیم اسلامی و بقای آن بر جامعه ایران، سازماندهی خشونتهای آشکارو زمخت دولتی علیه زنان است . این خشونت و تبعیض درشکل قانونی و ترکیبی از قوانین اسلامی و قرون وسطایی عرصه رابر زنان تنگ کرده و محرومیتهای بیشماری را بر آنان تحمیل کرده است. جمهوری اسلامی بر تکیه بر مناسبات اقتصادی و اجتماعی تبعیض آمیزو به کار گیری قوانین وسنن و فرهنگ غیر انسانی علیه زنان ، نه تنها به خشونت جنسی و عنوان تبعیضهای اجتماعی علیه زنان دامن زده است ، موجب اعمال خشونت و قتل زنان و دختران درخانواده ، شوهر، پدر و برادرشده است.
۲۵نوامبرروزجهانی مبارزه علیه خشونت بر زنان ، مناسبتی است ، برای یادآوری این مسئله مهم و تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی تاریخ خونین و ننگینی ازاعمال خشونت و تبعیض علیه زنان دارد و باید به این خشونت و تبعیض پایان داد. زنان بیشترین رنج و مشقت را در دوره حیات ننگین رژیم اسلامی تجربه کرده و با روح و روان و شخصیت و حرمت انان بازی شده است.زنان در ایران به یمن بیشتراز چهاردهه عملکرد تبعیض آمیز و سرکوبگرانه رژیم اسلامی تحقیرشده و بی حقوقی و محرومیت کشیده اند.برای نابودی تبعیض وخشونت علیه زنان باید به عمررژیم اسلامی پایان داد.برای رفع هر گونه قوانین تبعیض آمیزو نابرابر علیه انسانها بخصوص زنان در جامعه ایران باید به عمر ننگین رژیم اسلامی پایان داد. برای هر درجه از بهبود ، رفاه و خوشبختی انسانها از جمله زنان ، کودکان و مردم کارگر و زحمتکش باید دست جمهوری اسلامی را از زندگی مردم کوتاه کرد و زندگی نوینی را آغاز کرد.خوشبختی مردم و در درجه اول زنان در گرو جارو کردن کلیت رژیم اسلامی و پایان دادن به فقرو نابرابری و تبعیض است . تنها را رهایی از ویروس جمهوری اسلامی ، انتخاب دیگری جز سرنگونی و پایان دادن به عمرننگین رژیم سرمایه داری اسلامی در مقابل جامعه قرار ندارد.رهایی زنان از خشونت ، تحقیر ،تبعیض و نابرابری در گرو رهایی کل جامعه ازمناسباتی است که بر پایه تبعیض ونابرابری اقتصادی و بی حقوقی اکثریت طبقه کارگرو اردوی کاربنیادگذاشته شده است .
سعید یگانه
26 نوامبر 2020