مقالات

ترور محسن فخری زاده و واکنشها سعید یگانه

ترور محسن فخری زاده آنهم درست بعد از انتخابات امریکا و پیروزی بایدن و نگرانی اسرائیل و کشورهای رقیب جمهوری اسلامی در منطقه در باره از سرگیری مذاکره با امریکا برسر توافق برجام، حواشی متفاوتی داشته و گمانه زنی بیشتر این است که دولت اسرائیل پشت ماجرای این ترور قرار دارد تا بدین وسیله شرایط سختری را به بازگشت آمریکا برسر مذاکره با جمهوری اسلامی تحمیل و یا غیر ممکن کند. صرف نظر از تفاوتها، هر دو رژیم ارتجاعی و سرکوبگر اسرائیل و جمهوری اسلامی برای پیشبرد اهداف ارتجاعی خود در منطقه، به تنش و ترور و ناامن کردن منطقه نیاز دارند و نقش هر دو در این ماجرا محتمل به نظر می رسد.

مسئول ترور پاسدارفخری زاده هر کسی باشد، ذره ای از این حقیقت کم نمی کند که دولت جمهوری اسلامی به عنوان دولتی تروریست، قاتل و جنایت پیشه، بلافاصله پایش در این ماجرا به میان می آید و انگشت اتهام به طرف او نیز نشانه می رود. مضافا اینکه جمهور اسلامی نه تنها ترور، که هر نوع اعتراض و نارضایتی مردم را در داخل به نقش اسرائیل و عوامل خارجی نسبت می دهد تا به این بهانه به سرکوب مردم بپردازد. به هر حال دنیا بدون وجود این آدمهای مخرب، دنیای قابل تحملتری خواهد بود. حتی اگر این ترور نه کار خود جمهوری اسلامی، که نتیجه تنشها و رقابت ارتجاعی بین دولتهای جمهوری اسلامی و اسرائیل و امریکا و سایر کشورها باشد، کوچکترین ربط و نفعی به حال و روز واقعی مردم ندارد بلکه باید ضرر و زیان آنرا تحمل کنند.

ترور فخری زاده نیز واکنشهای متفاوتی را ایجاد کرده است. مواضع جانبدارانه توده ای و اکثریتی ها از رژیم اسلامی و محکوم کردن ترور فخری زاده یکی از واکنشها به این ترور بوده و انتظاری بیشتر از اینها نباید داشت. اعلام عزاداری و واکنش طیفی از باصطلاح سینماگران به این واقعه و ماله کشی جنایات جمهوری اسلامی واقعا شرم آور و نفرت انگیز است. “دل نوشته این سینماگران” خطاب به پاسدار فخری زاده، افسوس خوردن و عزا گرفتن برای یکی از مهره های اتمی رژیم جنایتکاراسلامی، عمق رذالت و مزدوری آنان را به نمایش گذاشت. آنها در این دل نوشته خطاب به فخری زاده گفته اند: “به پاس یک عمر تلاش علمی برای اقتدار کشورعزیزمان ایران به تو افتخار می کنیم”! و با این رفتار مشمئز کننده مردم را به “مجلس عزاداری خامنه ای و سران رژِیم جنایتکار اسلامی دعوت می کنند”.

این جنابان که امروز از کشتن پاسدارفخری زاده منقلب شدند و به عزا نشسته اند، هیچ جا نشانی از اعتراض آنان به جنایاتی که جمهوری اسلامی در طول سالهای گذشته درحق مردم ایران انجام داده و روزانه شاهد آن بوده اند، دیده نشده است. اشاره این طفیلی ها به “دانشمند” بودن و “دستاوردهای علمی” فخری زاده، رد گم کردن علایق همیشگی و تعلق آنان به رژیمی است که در پناه آن به زندگی انگلی دست یافته اند. آشویتس هیتلری از این دانشمندان کم نداشته است که در خدمت دستگاه جنایت هیتلری خون میلیونها انسان را در شیشه کردند. باید به این جنابان گفت انیشتین هم دانشمند بود!

این سلبریتی های “وطنی” و تا مغز استخوان ناسیونالیست و خود فروش که کوچکترین خاصیتی برای این مردم ندارند، با این مواضع ارتجاعی و جانبدارنه از جمهوری اسلامی تنها نفرت و انزجار جامعه را نسبت به خود دامن می زنند. کسی پشت سر این آقایان تفنگ نگذاشت و تهدید نکرد که مجبور باشند چاپلوسی کنند و از این همه جنایت که رژیم اسلامی مرتکب شده چشم بپوشند.

ترور فخری زاده و کشتن قاسم سلیمانی ها نتیجه تنش و رقابت کشورهای مرتجع منطقه و جهان است که جمهوری اسلامی یکپای اصلی این تنش و رقابتها و اوضاع سیاهی است که به مردم ایران و خاورمیانه تحمیل شده است. در این ماجرا کسی ترور شده است که تنها به رژیم و مزدورانش مربوط است و ربطی به منفعت مردمی که زندگی شان توسط این رژیم پایمال شده است ندارد. “عظمت و اقتدار جمهوری اسلامی” و قهرمانان “ملی و وطنی” آن همچون “قاسم سلیمانی و فخری زاده” که مایه افتخار طیفی از سینماگران، نویسندگان و ناسیونالیستهای ایرانی است، مایه ننگ بشریت و مردم آزادیخواه ایران است. با رفتن جمهوری اسلامی عمر این هنر درباری و بزک کن چهره جنایتکارانه جمهوری اسلامی نیز به پایان می رسد. مردم امروز از آنها عکس خواهند گرفت و فردا باید جوابگوی اعمال خود باشند. بیش از چهار دهه است که جمهوری اسلامی با ترور و قتل و جنایت و وحشت به بقای خود ادامه داده است و خون مردم کارگر و زحمتکش را در شیشه کرده است. با رفتن جمهوری اسلامی نه تنها مردم آزادیخواه ایران که مردم کشورهای منطقه نیز نفس راحتی خواهند کشید.

٣ دسامبر ٢٠٢٠