طی هفته های گذشته موج جدید و گسترده ای از بازداشت فعالین سیاسی و اجتماعی در شهرهای کردستان توسط دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی رژیم اسلامی آغاز شد ه و اماراین دستگیری ها تا کنون به بیشتراز صد نفر رسیده است .دستگاهای امنیتی رژیم تا کنون درمورد این دستگیریها سکوت اختیار کرده واز هرگونه اطلاع رسانی دقیق به خانواده دستگیرشدگان سر باز می زنند .بسیاری ازخانواده باداشت شدگان هنوز از از محل نگهداری فرزندانشان بی خبرند و فشارامنیتی بر آنان در خصوص اطلاع رسانی زندگی آنان را دشوار کرده است .اگر چه در سالها و ماههای گذشته دستگیری و زندانی کردن فعالین سیاسی و اعدام مخالفین از جمله در کردستان ،سیاست روتین رژیم اسلامی در مقابله با اعتراض و نارضایتی مردم بوده است ، اما این موج ازدستگیری در این ابعاد تا کنون سابقه نداشته واولین بار است که رژیم اسلامی در کردستان در ابعادی وسیع ووحشیانه به دستگیری جوانان و فعالین روی آورده است و چنگ و دندان به مردم نشان می دهد. سئوال این است که این همه وحشیگری و تعرض به چه دلیلی است . از چه هراس دارند که مغول وار به منازل مردم حمله می کنند وبه هیچی رحم نمی کنند.
جمهوری اسلامی با موجی ازنارضایتی و نفرت عمومی در سراسر ایران روبرو است وبرای مقابله با آن هر چه بیشتربه سیاست سرکوب و ارعاب روی آورده است .موج جدید دستگیری فعالان سیاسی ، اجتماعی در کردستان نیز،درادامه سیاست سرکوب و ارعاب در سایرشهرهای ایران به همین منظورصورت گرفته است . احضارو دستگیری وصدوراحکام سنگین زندان در بیدادگاههای رژیم اسلامی و سیاست تهدید وفشاربر فعالین سیاسی و اجتماعی با هدف ترساندن وایجاد فضای رعب و وحشت تنها ابزارجمهوری اسلامی برای مقابله با نارضایتی عموم مردم بوده و تنها ابزارحقظ بقای رژیم است .واقعیت این است که موج جدید دستگیریها در کردستان هردلیلی داشته باشد ، مسئله اصلی و محوری برای رژیم اسلامی ،ترس و وحشت از برآمدهای توده ای واقدامات پیشگیرانه در این جهت است .این نکته را باید در نظر داشت و رژیم اسلامی نیزبه خوبی می داند که جامعه کردستان یکی از کانونهای اعتراضی در طول چهل سال گذشته بوده و مورد نفرت عمیق مردم است وحاکمیت سیاه آن به عناوین مختلف به وسیله مردم به چالش گرفته شده است . طی سالهای گذشته ،دستگیری وزندانی کردن و اعدام جوانان پر شور و انقلابی،دستگیری و زندانی کردن شخصیتهای کارگری و اجتماعی خوشنام در کردستان و بلاخره نظامی کردن جامعه کردستان نتوانسته مردم را به سکوت بکشاند وخللی جدی درعزم و اراده مردم برای به زیر کشیدن حکومت نگبت اسلامی ایجاد کند.
میراث جمهوری اسلامی در چند دهه گذشته برای مردم چیزی جزنکبت و بدبختی نبوده است وحقیقت این است که جمهوری اسلامی به دلیل سیاستهای غیر انسانی ، فقر و فلاکت و نابسامانی که در ابعاد اجتماعی و روانی به جامعه ایران تحمل کرده است ،به دلیل سرکوب و اختناق وسیاستهای به غایت غیر انسانی ،نه تنها مورد نفرت مردم در کردستان ، که مورد نفرت عظیم مردم در سراسر ایران قرار گرفته است . تناقض و تخاصمات روز به روزبیشترسر باز میکند و همزیستی رژیم سرمایه داری و سرکوبگراسلامی با مردم را غیر ممکن کرده است .رژیمی که خود را به زوربه مردم تحمیل کرده است . درباتلاق بحرانهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دست و پا می زند ودرتناقضات بیشماری گرفتار آمده است .راه حلی ولو موقت برای خروج از این بحرانها درخود نمی بیند واز برآورده کردن ابتدایی ترین خواست و مطالبه معیشتی اکثریت مردم ناتوان است . مردم ناراضی و گرسنه اند و خواهان تغیرند و جمهوری اسلامی راه حلی جزسرکوب و ارعاب و دستگیری و زندان در مقابل خود نمی بیند. این اوضاع برای مردم غیر قابل تحمل شده و جامعه تماما درپرتگاه نابودی قرار گرفته است . .واقعیت این است که رژیم اسلامی راهی جز تقابل همه جانبه برای عبوراز این زندگی مشقت باربرای اکثریت مردم ناراضی و جان به لب رسیده باقی نگذاشته است .دستگیری وسیع جوانان ناراضی در کردستان ، دستگیری و زندانی کردن فعالین کارگری و اجتماعی و مدافع حقوق زن درجابجای ایران ،اعتراض و اعتصاب کارگران ، معلمان و بازنشستگان و خلاصه نارضایتی عمیق مردم در سراسر ایران نسبت شرایط دشوار زندگی همه گوشه های مختلفی از نبرد و کشمکش برای آزادی و خلاصی از این زندگی جهنم جمهوری اسلامی است .
دربرابر خشونت و رفتاروحشیانه اوباشان اسلامی نسبت به جوانان مردم نباید بی تفاوت بود . اقدام جمعی و سراسری در مقابله با سیاست دستگیری و زندان وارعاب رژیم اسلامی بیشتر اززمانی ضروری است و بخشی از مبارزه ما برای آزادی و رفاه است . دستگیرشدگان در شهرهای کردستان فرزندان و عزیزان این مردمند و بخشی ازصدای اعتراض و نارضایتی مردم درشهرهای کردستان هستند .آنها به دلیل اعتراض ونارضایتی از شرایط وخیم اقتصادی و سیاسی ، به دلیل ابرازعقیده و به سکوت کشاندن سایرفعالین اجتماعی و سیاسی ،دستگیر و زندانی شده اند. باید از خانواده دستگیر شدگان به هر طریق ممکن حمایت کرد وبه آنان در جهت آزادی عزیزانشان یاری رساند . صدای اعتراض زندانیان باشیم و آنها را تنها نگذاریم. خلاصه وظیفه داریم که برای آزادی زندانیان در بند بکوشیم و از هرتلاشی ولو کوچک دریغ ننمائیم.
سعیدیگانه
10 بهمن 1399