مقالات

لغو اعدام در گرو سرنگونی حکومت اعدام است نادر شریفی

وقتی کمی به گذشته مان نگاه میکنیم، لیستی طولانی از افرادی را می بینیم که در زندانهای رژیم های پهلوی و جمهوری اسلامی اعدام شدند. اعدام های سیاسی، اعدام بدلیل ارتکاب جرم و سرقت، اعدام زنان برای مقاومت در مقابل تجاوز، اعدام خیابانی در تظاهرات با شلیک گلوله، اعدام های صحرائی و قتل عام ها. در جمهوری اسلامی حکومت اعدام که بعد از چین در مقام دوم آدمکشی دولتی در جهان قرار دارد این لیست بیشمار و نامعلوم است. در چهل و دومین سال حاکمیت خونبار ارتجاع اسلامی با پرونده بیش از صد هزار اعدام، همچنان هزاران انسان در زندانهای حکومت اسلامی زیر حکم اعدام قرار دارند. اعدامهای سیاسی با تشدید بحران حکومت بیشتر شده است و زندانیان سیاسی همواره مورد تهدید جانی قرار دارند.

اعدام میراث وحشیانه قرون وسطی و ابزار دولتهای سرمایه داری برای اعمال قدرت و ایجاد رعب و وحشت در جامعه است. اعدام حاصل اختناق و استبداد و سرکوب است و هدف بلافصل آن عقب راندن مبارزات طبقه کارگر و مردم آزادیخواه است. بویژه در جوامعی که مبارزات طبقاتی اوج میگیرند و حکومتها مورد تهدید سقوط و سرنگونی قرار دارند، ابزار اعدام و ترور و قتل بیش از پیش مورد استفاده قرار میگیرد چون حکومتها جز این روشها راهی برای بقای خویش نمی بینند. محکومین به اعدام از جمله معترضین دیماه و آبانماه، درست مانند معترضین دهه شصت، واکنش حکومت به تلاش برای سرنگونی است. تردیدی نیست که حکومت اسلامی در موقعیت دهه شصت نیست و مردم و جامعه نیز همینطور. کشتار آبان و اعتراضات بلافصل بعدی نشان داد که این ابزار قتل خیابانی و اعدام و کشتن زیر شکنجه، با تمام توحش حکومتی ها و وحشتی که ایجاد میکند، دیگر همان تاثیر سابق را روی جامعه ندارد. بعبارت دیگر عزم جامعه بدرست بر این است که برای متوقف کردن ماشین اعدام و سرکوب باید حکومت اعدام و مبتنی بر سرکوب را سرنگون کرد.

جمهوری اسلامی بطور حتم آگاه است که مبارزات امروز طبقه کارگر از جمله کارگران هفت تپه، هپکو، کارگران نفت و گاز، پتروشیمی ها، پرستاران، معلمان، فوادی ها و بازنشستگان، از جنس دیگری است. این جنبش کسانی نیست که میخواهند دستهای خونین نظام شان را در لجنزار اصلاح طلبی حکومتی و استحاله جمهوری اسلامی پنهان کنند. این جنبش کسانی نیست که واگذاری قدرت از بالا به اپوزیسیون طرفدار بانک جهانی و بازار را دنبال میکنند. طبقه کارگر ایران با فرزندان و پدران و مادران خود که در فقر مطلق و سرکوب بی امان بسر میبرند، خواهان تغییرات اساسی اند و مبارزه آنها با خلع ید کامل از نظام سرمایه داری پیروز میشود. حکومت اسلامی بیش از هر زمان با یک اعتراض گسترده طبقه کارگر روبرو است که اعتصابات و اعتراضات متوالی و خیزش توده ای دیماه نود و شش و در ادامه آن آبان نود و هشت علیه فقر و گرانی مقاطع اوجگیرنده آن هستند. اینها آمده اند بساط نظام سرمایه را سرنگون کنند و نظام ارجحیت سود را در جامعه لایروبی و بدور بریزند. این جدال امروز در سرنگونی کانونی شده و اینکه پروسه سرنگونی چگونه باشد و کدام نیروها در آن دست بالا را داشته باشند، آینده نیز رقم میخورد و شکل میگیرد. امروز رهبران کارگری و جوانان انقلابی در خط اول مبارزات جاری در جامعه فریاد میزنند؛ راستها، فاشیستها خودتان را به ما نچسبانید! رهبران طبقه کارگر راه به جامعه نشان میدهند. نه فقط جمهوری اسلامی بلکه اپوزیسیون بورژوائی تا رسانه ها “خطر چپ” را جدی میدانند و در رفتار و سیاست و گفتارشان بروز میدهند. جواب جمهوری اسلامی هم تاکنون زندان و شکنجه، قتل عام خیابانی مخالفین سیاسی و توده معترض انقلابی بوده است. ماشین اعدام نیز مرتبا از زندانیان قربانی میگیرد. بی جهت هم نیست که بر اساس آمار سازمانهای جهانی، جمهوری اسلامی پس از حکومت چین، بیشترین میزان اعدام در جهان را بخود اختصاص داده است. بی دلیل نیست که جمهوری اسلامی با داعش و طالبان و القاعده و این جانوران وحشی همخونی دارد و برایشان فرش قرمز پهن میکند.

بنابر این می توان ادعا که استفاده از ابزار سرکوب و اعدام برای حکومتهائی که تصرف قدرت سیاسی توسط طبقه کارگر آن جامعه در دستور روز اوست، بمراتب بالاتر است. فراموش نکنیم که جمهوری اسلامی در ادامه حکومت سلطنتی وقتی به قدرت گماشته شد که نظام شاهنشاهی موفق نشد چپ و کمونیسم در جامعه را به عقب براند. پس از آنان جمهوری اسلامی و خمینی بعنوان نماینده لجنزار اسلامی ماموریت گرفت که از کردستان تا تهران، از خوزستان تا مازندران با برپائی اعدامهای دستجمعی کمونیستها و آزادیخواهان، نظام سرمایه را از خطر کارگر و چپ و کمونیسم در متن یک انقلاب نجات دهد. جمهوی اسلامی با تشدید مبارزات اجتماعی برای سرنگونی نظام اسلامی، شرط بقای نظام را در گسترش اعدام و سرکوب می بیند. در تقابل با مبارزات سرنگونی طلبانه انقلابی برای ایجاد رعب و وحشت به دنبال گردن برای طنابهای دارش میگردد.

مبارزاتمان برای آزادی زندانیان سیاسی و لغو اعدام را گسترش دهیم!
کارگران که برای نان و معیشت و حق سلامتی و رفاه عمومی مبارزه میکنند، همزمان خواهان لغو فوری اعدام، آزادی بلافاصله همه زندانیان سیاسی، برابری حقوق زن و مرد، رفع تبعیض ها و نابرابری ها هستند. مبارزه برعلیه اعدام در ایران، جبهه ای از مبارزه بر علیه جمهوری اسلامی است. نمی شود اینها را از یکدیگر تفکیک کرد. مبارزه برای توقف ماشین سرکوب و جلوگیری از اجرای احکام صادر شده اعدام نیز ادامه این جدال است. باید با تمامی قوایمان به جنگ این حکومت جنایتکار برویم، مبارزه مان را برای آزادی بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی و لغو فوری احکام اعدام و مجازات اعدام تشدید کنیم. #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است

٣ فوریه ٢٠٢١