تصویر و تصور اینکه رژیم اسلامی با تهیه مستندات و فیلمهای خود برای تحریف تاریخ تلاش میکند، برای عده ای سخت است. شرمساری زمانی است که این عده تاریخی سیاسی در پشت سر دارند و سالهای زیادی را به قول خودشان با رژیم اسلامی در مبارزه بودند. شنیده و دیده ایم که عمر انسان ضرورتاً دلیلی برای منطقی بودن و تفکر عقلایی نیست. این روایت رژیم اسلامی، بار دیگر بر این موضوع صحه گذاشت.
تلاش “محمد مهتدی ها” و “جمشید عبدی ها” برای فاکتورگیری از این مستندات و برجسته کردن تلاش کمونیستها برای نشان دادن چهره واقعی عبدالله مهتدی و سازمان متبوعش در دوره ای برای ترور مخالفین سیاسی، و استفاده رژیم از آن برای ضربه زدن به “جنبش کردستان” از این دست است. اینها تازه به دوران قاسملو در سالهای ۵۷ و ۵۸ بازگشته اند. تازه فهمیده اند که حق با قاسملو بود که کردستان را یک جنبش و آنهم با پایه های ناسیونالیستی میدید. اراجیف یکساعته صدا و سیمای رژیم اسلامی در مورد یک تاریخ اصلا برایشان مهم نیست، اما دفاع کمونیستها از خود و تقبیح توطئه ترور توسط رهبری وقت سازمان زحمتکشان را “همسویی با رژیم اسلامی” میداند!
دفاع از ترور مخالفین سیاسی دفاع از عمل ترور است. لازم نیست که در یک ترور حضور فیزیکی داشته باشید. همان که شما میدانید که چنین طرحی وجود داشته، کسانی که ماموریت پیدا کرده اند به آن اذعان کرده اند، و شماها، بدون هیچ نقدی، بدون هیچ تقبیحی و بدون محکوم کردن آن، از کنارش میگذرید، هم آوایی با ترور نیست؟ این مگر تایید صحبتهای خالد عزیزی نیست که گفت آرزو دارد “کرد”، “کرد” را اعدام کند؟ جمهوری اسلامی با بریدن و سرهم کردن صحبتهای علنی و منتشر شده علیه این طرح ترورها، تا آنجا پیش میرود که خود را دلسوز جامعه کردستان نشان دهد و شماها به راحتی در دام این سناریو قرارمی گیرید. چه سیاسیونی دارد این جامعه!
کلاه خود را قاضی کنید و در خلوت خود دوباره این مستند را ببینید. خارج از نقدهای کمونیسم کارگری به طرح ترور شکست خورده رهبری وقت سازمان زحمتکشان، آنچه از زبان دیگران در این برنامه منتشر میشود، ادعاهایی علیه این احزاب است. همین اعضای آنها نیستند که از دزدی، خیانت و … صحبت میکنند و در لایوهای فیسبوکی ماهیت این احزاب را افشا میکنند. چرا در مقابل آنها لال میشوید؟ اگر ما واقعیتهایی را میگوییم که خود شما به آن آگاهید، چرا نسبت به ادعاهای دوستان سابق خودتان لام تا کام صحبت نمی کنید؟
جنبش یا جنبش ها
شما به دوران قاسملو بازگشته اید. شما جامعه کردستان را یک جنبش میبینید و دوباره تاریخ تکرار میشود. اگر در آندوران رهبران احزاب کنونی تان، شمشیر زنان صف اول در اثبات وجود “جنبشهای اجتماعی” به جای “جنبش کردستان” به حزب دموکرات بود، اما امروز به شمشیر دست این احزاب تبدیل شدند. شما حق دارید که جنبش سیاسی خود را تعیین کنید. شما مختارید. اما دیگر نمیتوانید آنرا به جامعه آگاه امروز بفروشید. ۴۰ سال قبل حزب دموکرات شکست خورد، چهل سال است که رژیم اسلامی هرچه میزند به سنگ میخورد و شما تازه در اول راه این مسیر هستید. کردستان یک جامعه طبقاتی است. این بدیهیت را باید بپذیرید. اگر میخواهید باورهای گذشته خود را دفن کنید، بهترین راه این است که مانند عبدالله مهتدی از گذشته خود ابراز شرم کنید. قضاوت را به جامعه بسپارید.
ادامه نقد ما
اما تلاش شما مبارزان سیاسی برای پاک کردن صورت مساله یک بیراهه دیگر است. ما کماکان و برخلاف شما، رژیم اسلامی را دشمن اصلی و قسم خورده خود میدانیم. مبارزه ما با رژیم اسلامی، مبارزه برای سرنگونی این رژیم است و نقد ما به احزاب ناسیونالیست، گذاشتن انتخاب و راهی جلو جامعه در این مسیر است. شما متاسفانه از جدا کردن ایندو موضوع عاجزید. شما منتقد را دشمن میدانید. اما مستند رژیم، برداشت شما از این مستند، و کورشدن در مقابل بخش عظیمی از اتهام و بیحرمتی اعضای سابق و کنونی تان به احزابتان، نمیتواند یک ذره از نقد ما به شما را کم کند. رژیم اسلامی حتی نتوانسته است یک کلمه، یک ثانیه از صدها مقاله و برنامه تلویزیونی در نقد این احزاب را در مستند خود بگنجاند. هر سیاست و تحرک این احزاب که به ضرر جامعه کردستان، به ضرر کارگران و زحمتکشان این جامعه باشد، بدون شک و تردید از طرف ما با نقد جدی و مستدل روبرو میشود. از این مساله مطمئن باشید.
سخنی با نسل جوان کردستان
در کردستان به رهبری کمونیست ها از همان ابتدا رژیم اسلامی یک “نه” دریافت کرد. ساخت فیلم و مستند، ترس از ریشه این “نه” است. تاریخ مبارزات طبقاتی در کردستان اهمیت ویژه ای دارد. اگر این تاریخ را دسته بندی کنیم، یک طرف آن رژیم اسلامی است که تلاش می کند با تحریف و وارونه کردن این تاریخ، با حمله به شخصیتهای محبوب این مبارزات و با هدف گرفتن جوانان در این جامعه که در این تاریخ حضور نداشتند، روایت کند. جمهوری اسلامی متهم ردیف اول در ترور و خفقان است. هر شخصی که بخواهد در مقابل این رژیم صدایی بلند کند، باید در سیاه چاله های رژیم به دنبال او بگردیم. کافی است نگاهی به دور و بر خود، به خانواده خود و حلقه نزدیکانتان بیاندازید. نمونه هایی را حتما پیدا می کنید. رژیم که خود خالق کشتارهای دهه ۶۰ بود، خاوران و “لعنت آباد” را به ارث گذاشت، حق دفاع از انسان و انسانیت را ندارد. حق ندارد حتی در تقبیح ترور سخن بگوید.
همین نسل جوان، این هم نسلهای من، در اعتراض به وضعیت موجود و فقر و گرانی به خیابان آمدند. چه شد؟ مگر جز این بود که با زبان گلوله به پیشوازشان رفتند. این رژیم هار آخرین نفسهایش را میکشد. اما باز هم به دنبال تحریف تاریخ و تحمیل آن به جامعه است. اگر از نسلی که در دوران قیام ۵۷ حضور داشت در مورد این دوران بپرسید، تمام تحریف و دروغهای رژیم برایتان عیان می شود. برای فهم حقیقت باید به تاریخ زنده این دوران مراجعه کرد. باید به همسنگران “فواد مصطفی سلطانی ها” و “صدیق کمانگرها” مراجعه کرد. این تاریخ را از زبان کسانی باید شنید که هر لحظه با رژیم اسلامی در جنگ بودند، برای دفاع از انسانهای آن جامعه خود را در مقابل گلوله های این رژیم قرار دادند و خالق حماسه های بزرگی شدند. این تاریخ را باید از زبان کسانی شنید که به خاطر دفاع از مردم یک شهر، کوچ تاریخی مریوان را سازمان دادند تا نقشه رژیم برای به خاک و خون کشیده شدن یک شهر را، نقش بر آب کنند. این تاریخ هنوز خالقین زنده خود را دارد. جنگ ۲۴ روزه سنندج را، که به سنندج خونین مشهور شد، رژیم اسلامی به مردم تحمیل کرد. پایه گذاران این تاریخ زنده اند و نیازی نیست به صدا و سیمای رژیم اسلامی که بنگاه دروغگویی است، مراجعه کرد. فرمان خمینی و بنی صدر برای حمله به کردستان و دستور آنها که “تا گرفتن کردستان چکمه هایتان را از پا در نیاورید” هنوز در گوش ها زنگ میزند. اگر صحبت از ترور و وحشت است، رژیم اسلامی اولین متهم این وضعیت است.
جایی که جای قاضی و متهم عوض می شود!
این وارونه نگاری و تحریف تاریخ، تلاش رژیم برای جابجایی خالقان داستان واقعی تاریخ است. تلاشی است که می خواهد انقلابیون آن جامعه را بر صندلی متهم بنشاند. اگر مردم قرار باشد قضاوت کنند، رژیم اسلامی با تمام آمرین و مامورینش باید در این صندلی بنشینند و به تاریخ پاسخ بدهند. صدیق کمانگر بود که قضاوت کرد و رای بر برحق بودن مردم داد و در کنارشان ایستاد. از حقشان دفاع کرد و فرستادگان خمینی را دست از پا درازتر به آغوش “رهبرشان” پس فرستاد. این سیرکهای تلویزیونی نمی تواند ذره ای تزلزل در دل مردم آن جامعه ایجاد کند.
این تلاشهای رژیم از سر ضعف است. چهار دهه تلاش “فرهنگی” در جامعه، به سنگ خورده است. اگر نسل قبل از ما با تمام کوچه و خیابانهای کردستان خاطره مبارزه و دفاع از مردم را دارند، ما نسل جوان امروز نه تنها باید این تاریخ واقعی را زنده نگه داریم، بلکه برای تکرار آن و اینبار برای پیروزی و گرفتن قدرت توسط خود ما، اقدام کنیم.
فوریه ۲۰۲۱