بیشتر از 4 دهه قبل ضد انقلاب اسلامی در ایران در تقابل با انقلاب بر حق مردم که بخاطر زندگی ای بهتر با تامین و تضمین حق و حقوق انسانی- اجتماعی شان بمیدان آمده بودند، برای به شکست کشانیدن آن انقلاب، بر مبنای توهم جریانات سیاسی بورژوازی – پوپولیستی و سنتهای توده ایستی به ” اسلام – مذهب انقلابی ” همچنین عدم حزب سیاسی کمونیستی – اجتماعی، تحت عنوان نتایج انقلاب ۵۷ ، به مردم در ایران حقنه گردید.
حکومتی که از همان اوان بقدرت خزانیده شدنش، برای تحمیل عقب مانده ترین سنتهای مذهبی. اسلامی اجتماعی بویژه بر زنان و کودکان ” محجبه کردن و پوشش اسلامی ” که سمبل و مارک فاشیستی اسلامی در جهت نهادینه کردن فرودستی زن میباشد، چون اساسی که پایه های موجودیتش را شکل میداد و میدهد. گله های حزب اللهی با سردمداری رهبران کنونی اصلاح طلبان، تحت لوای شعار ” یا روسری یا توسری ، برای متحقق نمودن فتوای خمینی” به خیابانها و معابر اصلی شهرها سرازیر شده به ضرب و شتم زنان پرداختند. و با پونیس حجاب را به پیشانی زنان نصب میکردند. قاطعانه گام برداشت و از هیچگونه تلاش و سرکوبگری ای تا کنون، دریغ نکرده است.
روز 17 اسفند 1357 زنان مبارز و آزادیخواه طی برگزاری آکسیون و راهپیمائی گسترده به رژیم اسلامی در دفاع از حق و حقوق انسانی- اجتماعی خود، با سر دادن شعار نه روسری نه توسری، اعلان جنگ دادند. که نقطه عطفی اساسی در شکل گیری ” جنبش آزادی زن- جنبش دفاع از حقوق اجتماعی زن ” می باشد. از آن تاریخ بیشتر از42 سال می گذرد. عیلرغم تمامی تلاشهای ارتجاع حاکم برای نهادینه کردن فرودستی زن از طریق ” محجبه ” کردنشان و تصویب انواع قوانین ارتجاعی، گسیل گله های اوباش اسلامی به معابر عمومی برای ایجاد فضای رعب و وحشت، تهدید و سرکوب، دستگیری، زندانی و شکنجه کردن و… در جهت متحقق نمودن اهداف سیاسی- اجتماعی اش. موفق نشده است.
در طول این چند دهه کشمکشی جدی و واقعی و عملی مابین ” زنان. جنبش آزادی زن- جنبش دفاع از حقوق اجتماعی زن ” و ارتجاع حاکم بطور روزمره در جریان بوده و هم اکنون نیز جاری است. زنان به سیاستها و اعمال ضد انسانی. ضد زن و تبعیض آمیزجنسیتی اش. نه گفته و عملا بشکست کشاندیده اند. پیام عملی قاطع و بدون اما و اگرش، علیه کل موجودیت رژیم اسلامی- سرنگونی حکومت اسلامی است. که در اعتراضات اجتماعی دی 96 و آبان 98 و مخالفت و تقابل روزمره زنان که بیان نوعی از ابراز نارضایتی شان در ایران می باشد، تاکیدی است اساسی و عملی بر سرنگونی حکومت اسلامی که کل دست اندرکاران حاکم و اعوان و انصار و مدافعینش آنرا گرفته اند!
در مراسم های 8 مارس ” به موجودیت حکومت اسلامی ، نه ” باید گفت!
اعتراضات کارگری و توده ای اجتماعی جاری در سراسر ایران که بر اساس زمینه واقعی معضلات و ورشکسته شدن عمیق سیستم اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. که در وجود ” تحمیل زندگی 70 درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق، میلیونها میلیون جوان بیکار تحصیل کرده، میلیونها کارگر بیکار، معتاد، کودکان کار و خیابانی و رشد و گسترش حاشیه نشینی- عملا گرسنگی دادن به اکثریت مردم در ایران ” همچنان پا برجا و دارد زبانه می کشد. پایه های حکومت اسلامی را بلرزه در آورده است. هیچ راه حلی بجز سرنگون شدنش، ندارد. روز 8 مارس امسال میتواند نقطه عطفی اساسی و تاریخی در تاکید بر این روند در جهت گسترش بطور سازمانیافته و هدفمند در پروسه سرنگونی رژیم اسلامی سرمایه داران باشد.
لازم است ازهم اکنون فعالین جنبش آزادی زن- مدافعین حقوق زن و رهبران جنبش آزدادیخواهی و برابری طلبی- در هماهنگی با همدیگرو در همبستگی اجتماعی، تدارک سیاسی- عملی با برنامه ریزی و سازماندهی دقیق را کرده و مراسمات هر چه باشکوهتری را به نسبت سالهای گذشته به هر شیوه ممکن برگزار کرد. بروشورهای وسیع و باندرولها ئی را تهیه کرد و به تمامی قوانین ارتجاعی و تبعیض آمیز و عقب مانده ضد زن و فرهنگ و سنت اجتماعی بویژه مرد سالاری و ناموس پرستی، در تمامی شئونات زندگی زنان از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که توسط حکومت اسلامی در ایران نهادینه شده است. – نه- بگویند. قطعنامه صادر کرده و بر حق و حقوق انسانی- اجتماعی و برابر خود با مردان، در تمامی شئونات زندگی پافشاری کنند. فرهنگ و سنت عقب مانده اجتماعی مرد سالاری و ناموس پرستی را به چالش بکشند. و … و رسما و عملا خواهان لغو تمامی قوانین تبعیض آمیز بشوند!
در کردستان چه کارهایی مى توان کرد؟
جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی درجامعه ایران و کردستان جنبشی زنده، بالقوه و تا حدی هم بالفعل و به نسبت فعال می باشد. حکومت اسلامی در تمامی طول حاکمیتش تلاش نموده است به هر شیوه ممکن قوانین ارتجاعی خود را به آنان بقبولاند. بخصوص نگاه تحقیر آمیز جامعه را به زنان نهادینه کند. خوشبختانه در این کشمکش چندین دهه تاکنون رژیم موفق نشده است. و این چالشی بسیار جدی در ابعا اجتماعی در تقابل رژیم اسلامی می باشد. به همین خاطرتوسط فعالین این جنبش در گرامیداشت روز 8 مارس همیشه مراسمات و تجمعاتی بزرگ در شهرهای ” تهران و سنندج و … ” برگزارشده است. فعالین و رهبران این جنبش رابطه ارگانیکی در کردستان و ابعاد سراسری با همدیگر دارند زیرا موقعیت فرودستی که حکومت اسلامی تلاش کرده است بر زنان در ایران تحمیل کند، در کردستان نیز وضع بر همین منوال بوده است.
شاید بتوان تاکید کرد که برگزاری مراسمات و تجمعات در گرامیداشت 8 مارس در جامعه کردستان به سنتی اجتماعی مبدل شده است. فعالین این عرصه انسانها و شخصیتهای حقیقی وحقوقی هستند. بطور حتم تاکنون در رابطه با گرامیداشت این روز چون سنت همیشگی سال های قبل، با همدیگر تماس و هماهنگی ایجاد کرده اند و بررسی چگونگی گرامیداشت این روز را بشیوه ممکن، کرده اند.
بطور حتم نهادهای امنیتی- انتظامی حکومت اسلامی برای جلوگیری از برگزاری مراسم ها، سیاست آفریدن فضای رعب و وحشت، بگیر و ببند و احضار فعالین را در پیش خواهد، گرفت. باید آنرا بطور هدفمند و با برنامه ریزی دقیق به بن بست کشاند. اگر فعالین جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی زنان در کردستان بخواهند مراسمات و تجمع های باشکوهی را برگزار کنند. لازم است:
1- قبل ازهر چیزی با در نظر گرفتن سایه شوم کرونا ویروس، اساس را بر برگزاری مراسم بهر شیوه ممکن باید گذاشت. در این جهت عملکردن چون شبکه ای بهم بافته در سراسر جامعه کردستان، برنامه ریزی و سازماندهی همه جانبه نمود. 2- برای بشکست کشانیدن سیاستهای سرکوبگران، از تنگ نظری، فرقه گرائی و بهانه تراشی که مانع تجمع ها و مراسم های بزرگ و باشکوه می شوند، دوری جویند و بعنوان روزی جهانی زن بدان بنگرند. تا بتوانند با شرکت کردن هر چه مردم بیشترمراسمات و تجمعات باشکوهتری را بهر شیوه ممکن و در اقصی نقاط در شهرهای کردستان برگزار کنند. فضا سازی نمود وجو و فضای گرامیداشت 8 مارس روز جهانی زن را ملموس و محسوس کرد. 3- بنا بر سوابق گذشته تلاش نهادهای امنیتی در بگیر و ببند و احضار” فعالین آزادیخواه و برابری طلب و اجتماعی” در شهرهای کردستان ممکن است. نمونه دستگیریهای حدودا 190 نفراز فعالین سیاسی- اجتماعی چندین هفته اخیربعنوان ” ضربه پیشگیرانه ” ایجاد فضای رعب و وحشت و فشار برای جلوگیری از برپائی و برگزاری مراسم و تجمع های گرامیداشت 8 مارس باشد، میتوان در نظر گرفت. از هم اکنون باید بر” محلات مسکونی شهرها ” نیز تمرکز و سازماندهی کرد. در روز 8 مارس کل محلات آذین بندی بشوند ساکنین محلات با ایجاد فضای شاد، پخش شیرنی با رعایت فاصله اجتماعی، در همبستگی مراسم گرامیداشت را برگزار کنند. که عملا برای نیروهای سرکوبگر رژیم، غیر قابل کنترل و خنثی کردن سیاستهای رژیم اسلامی، می باشد. و …
زیرا برگزاری مراسم و تجمع ها در روز 8 مارس مستقیما حکومت اسلامی و سنت و فرهنگ ارتجاعی را نشانه می گیرد و به چالش می کشد. باید بدین شیوه به تمامی قوانین ضد انسانی و فرهنگ و سنت عقب مانده اجتماعی ” و کل موجودیت حکومت اسلامی ” نه ” گفت. عملا و رسما خواهان الغاء تمامی آن قوانین گردید. بر حق و حقوق انسانی- اجتماعی خود در تمامی شئونات زندگی از لحاظ ” سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی” عملا پا فشاری نمود. نفس و پیام چنین حرکت و عملکردی، عملا تاکید است بر سرنگونی حکومت اسلامی!
اسماعیل ویسی
6 اسفند 1399- 24 فوریه 2021 esmail.waisi@gmail.com