مصاحبه ها

اکتبر می پرسد زنده باد ۸ مارس روز جهانی زن مصاحبه با ملکه عزتی

اکتبر:
جبهه مبارزه برای برابری زن در سالی که گذشت در چه وضعیتی بود ؟
ملکه عزتی :
در آستانه ٨ مارس روز جهانی زن موقعيت و جايگاه حقوق زنان در يك سال گذشته به روال همیشگی چه در ايران و چه در منطقه با سرکوب و تعرض بیشتر اسلام در حاکمیت و احزاب اسلامیست خارج از حاکمیت و قدرت حکومتی روبرو بوده. زنان در افغانستان، عراق، تركيه، پاكستان، ايران و بسياری ديگر از كشورهای منطقه در معرض آزار و اذيت جنسی قرار گرفتند و شاهد پایمال شدن ابتدایی ترین حقوق پایه ایی خود بودند. سال گذشته تركيه با كشته شدن چندين ده زن توسط نزديكانشان به قتلگاه زنان تبديل شد، وضعيت زنان در افغانستان با دوران توحش طالبان فرق فاحشی نکرده. ازدواج كودكان، فروش رسمی دختر بچه هايی كه بابت تامين معيشت خانواده معامله ميشوند و بجای نيمكت مدرسه و بازی های کودکانه به سرنوشتی محكوم ميشوند كه شايسته انسان امروز نيست. پاكستان كماكان جهنم زنان است و زنان در آنجا در بدترين موقعيت اجتماعی و انسانی قرار دارند. عراق اين روزها جدا از همه معضلات اقتصادی و پيچيدگی های سياسی، زنان حتی از کمترین و ابتدایی ترین امنیت اجتماعی هم برخودار نیستند. نفوذ جمهوری اسلامی در کردستان عراق و بند و بست با سران حکومت اقلیم و احزاب اسلامی مستقر در شهرهای مرزی همین چند هفته پیش با فاجعه محجبه کردن ۱۳۵۷ دختر نوجوان و زیر سن روبرو بودیم.
حضور اسلام سياسی بعنوان دشمن اصلی زنان و عامل اساسی آپارتايد جنسی در منطقه وضعيتی فراهم كرده كه زنان روزانه و بطور مداوم با سيستم حاكم بر اين كشورها در جدالی گاه پنهان و گاه آشكار هستند. در ايران عليرغم شرايط بسيار نابرابر زنان در جامعه و خانواده، مقاومت جانانه و خواستهای رادیکال و جنبش ماگزیمالیستی كه زنان در طی ٤ دهه در مقابل يكی از هارترين رژيم های منطقه خودنمایی کرده. اثرات این مبارزات در همه شئون زندگی و حيات اجتماعی زنان ديده ميشود. تسليم نشدن و مبارزه صف بسیار وسیعی از زنان مبارز و معترض به حجاب اسلامی به بیحقوقی وعلیه انکار سیستماتیک موجودیت نيمی ازشهروندان جامعه، اعتراض به تحقير و تحميل نابرابری فاحش در زندگي و در عرصه های متفاوت اجتماعی، خشونت نهادينه شده رسمی و غير رسمی و تحمیل فقر و فلاکت سرسام آوربه زنان کارگر و محروم جامعه از موارد و مومنتهايی است كه دررابطه با مبارزات زنان در بين كشورهای منطقه سرآمد است. اما با این وجود از نظر من سال گذشته يكی از سياه ترين و بدترين سالها دررابطه با حقوق زن در ایران بود. فعالين زن با شديدترين برخورد و فشار از طرف جمهوری اسلامی و گله های بسیج و سپاه به مثابه یکی از اصليترين عوامل خشونت و فرودستی در جامعه روبرو بودند، احكام سنگين زندان، تعقيب و پيگرد فعالين زن در عرصه های مختلف، تهديد زنان به برخورد فيزيكی از طرف امامان مرتجع جمعه، قتل های ناموسی و خودسوزی و خودكشی زنان در اعتراض به وضع موجود و يا بدليل درماندگی و روبرو شدن با بن بست تنها گوشه كوچكی از مصايبی است كه زندگی و حق حيات برابر زنان را در سال گذشته با چالشهای بزرگی روبرو کرد. پاندمی کرونا هم در سال گذشته مزید بر علت شد و بیشترین حجم ازخشونت خانگی و سرکوب بر سر زنان آوار شد این را ضرب کنید در بیکاری و فقر شدید بیشتر خانواده‌ها و تاثیر آن بر میزان خشونت و آزار زنان. اما اين فقط يك روی سکه بود، روی ديگر سکه مبارزه مداوم و تعطیل ناپذیر زنان در مقابل تحقیر و بيحقوقی است. اگر زنان تسلیم شده بودند، اگر تحقير و توهين و فرودستی را بعد از چهار دهه مبارزه و چالش پذیرفته بودند و این معضلات با بی تفاوتی و عدم واکنش انسانهای آزاديخواه و برابری طلب روبرو ميشد اين حجم از سركوب هم اعمال نمیشد، احكام سنگين زندان صادر نمیشد و بازداشتهای روزانه و فله ایی هم انجام نمیگرفت. برای زنان و مردان معترض به آپارتاید جنسی مبارزه و اعتراض هرگز پایانی نداشته و بهمين دليل است كه جمهوری اسلامی با اين درجه از وحشيگری در مقابل اعتراضات بر حق این صف ظاهر میشود. با اين توضيح ميشود گفت مبارزه، اعتراض و جدالی روزمره در جامعه در جريان است كه هرروزه قوانين نابرابر و ضد زن را به چالش ميكشد و دقيقا اين جريان پويای مبارزاتی است كه حاكميت اعدام و آپارتايد جنسي را به هراس و وحشت ميندازد. زنان نستوه و معترض عرصه را بر مرتجعين و گله آخوند و پاسدار و بسیجي تنگ كرده اند. صحنه عليرغم هر فشار و سركوبی که در جریان است تنها يك بازيگر ندارد و این وضعیت گویای باور به تغییر است. تغییر وضع موجود و به شکست کشاندن سرکوبگرانی که جان و حیاتشان به تار موی زنانی بسته است که بیش از چهل سال است بطور مداوم یکی از عرصه های نبرد بود و نبود جمهوری اعدام و سرکوب اسلامی بوده.
اکتبر: هنوز راه دور درازی در پیش است. چکار باید کرد ؟
ملکه عزتی :
درست است هنوز راه درازی در پيش است. زن ستيزی سازمانيافته و نابرابری جنسي كه در ايران بطور سيستماتيك اعمال ميشود و توحشی كه جمهوری اسلامی در جهت تحميل تحقير و فرودستی زنان اعمال میکند نتيجه بيش از چهار دهه سركوب مداوم است. زنان در آن جامعه از تولد تا مرگ و درطول حياتشان بعنوان شهروند درجه دو و بيحقوق مورد بيحرمتی و آزار و اذيت قرار گرفته اند. نه تنها سيستم كثيف حكومتی بلكه سنتهای ارتجاعی و مردسالارانه رايج در خانواده و جامعه هم ازعوامل جان سخت موقعيت نابرابر زنان است. زنان درجامعه در جبهه های متعددی ميجنگند. برای بدست آوردن ابتدايي ترين حقوق و خواسته هايشان در نبرد روزانه ايی هستند كه مرگ را هم در پي دارد. به آمار خودکشی ها، قتل های ناموسی و خودسوزی‌ها در جامعه نگاه کنید تا عمق این فاجعه را ببینید. اما کماکان نقطه روشن و امیدواری در این برهوت بیحقوقی و خشونت و تحقیرعدم تسليم وسكوت و پذیرش وضع موجود است. نپذيرفتن حقارت و فرودستی و اراده قوی برای حضور و حقوق برابر را صف زنان آگاه و جسور هرروزه با شکستن تابوها و مرزهای تعیین شده از طرف مشتی مغز بیمار ضد زن به سران جمهوری اسلامی اعلام ميكنند. از نظر من ٨ مارس میتواند روزی باشد در تداوم روزهای دیگر برای ابراز وجود چند باره فعالین عرصه زنان و یادآوری مجدد این اصل که ما هرگز عقب نخواهیم نشست و تا شکستتان ندهیم مبارزه ادامه دارد. انسجام و اتحاد و سازمانیافتگی صف زنان و مردان آزادیخواه یکی از عوامل مهم در عرصه این نبرد ۴۰ ساله است. ۸ مارس امسال بايد مثل هرسال نمايش همبستگی و همسرنوشتی زنان و مردان آزاديخواه و برابری طلبی باشد که در طی این سالها در مقابله با این قوانین تردید نکرده اند. در ۸ مارس باید صدای زنان مبارز در بندی بود که بخاطر خواندن سرود و پخش گل در روز جهانی زن به بیش از ۴۰ سال زندان محکوم شدند. بخاطر داشته باشیم ۸ مارس نقطه عطف بسیار مهمی است اما کل راه و کل این مبارزه فقط یک روز نیست.
بايد در هر شكل ممکن و هر روزه بيحقوقی و موقعیت فرودست زنان در سايه قوانين اسلام و شريعت از سوی مردان و زنان معترض به آپارتايد جنسی و موقعیت فرودست زنان محكوم شود. صدای برابری طلبی و حقوق برابر زن و مرد باید چنان بلند باشد كه جمهوری اسلامی بيشتر از هميشه به وحشت مرگ بيفتد. حقوق جهانشمول و همه جانبه زنان در همه عرصه‌ها را بی اما و اگر و با صلابت باید فرياد زد و عرصه را بر حكومتی كه در بدترين و شکننده ترین روزهای حيات خود بسر ميبرد بيشتر از هميشه تنگ كرد. بايد نشان داد كه مبارزه مردان و زنانی كه عليه قوانين عهد حجری جمهوری اسلامی در میدان بوده اند با سرکوب و زندان و به بند کشیدن فعالین این عرصه پایان نمیگیرد و این صدا هيچ زمان ساكت نخواهد شد. بايد بهر شكل ممكن نشان داد و اعلام كرد قوانين ساخته شده توسط مشتی انگل و وحوش اسلامی در اراده زنان و مردانی كه مصمم به محو و نابودی اين نابرابری شرم آور هستند خللی وارد نميكند. اين همبستگی و همسرنوشتی را در ٨ مارس هم بايد به بهترين شكل ممکن به نمايش درآورد.