چرا کارگران نفت ،گاز وپتروشیمی اعتصاب کردند ؟
کارگران مذکور که در شرکتهائی پیمانی و تحت بدترین شرایط و با دستمزدهای پایین مشغولند خواستهای دارند که ناگزیر به اعتصاب شدند ،پاره ای از مشکلات و خواستهای کارگران را نگاه میکنیم
از جمله مشکلات کارگران بدی تغذیه و محل سکونت انان در طی ایام کار است کارگری میگفت :
“اینجا نیروها باید از ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شوند.صبحانه بخورند یک کره و مربای کوچک که دو لقمه هم نمیشود، آن هم برای کارگری که قرار است تا ۱۲ ظهر کار یدی طاقت فرسا بکند و کارگر حق اینرا هم ندارد که با خود سرکار ببرد ” و شام و نهار هم لوبیا عدس ،سیب زمینی و یک بار هم مرغ ،که اکثر کارگران دچار سوءتغذیه هستند.”
کارگر دیگری میگویید “ما در خوابگاههای بسر می بریم که حتی در روز هم باید جراغ روشن کنیم زیرا بدون پنجره است” زمان خواب زیر انداز هم ندارند و روی زمینی سفت که در زیر آن خروارها ثروت تلنبار شده که جز محنت و اندوه نصیب کارگر نمیشود باید چند ساعت فرصت داشته باشند استراحت کنند.
مورد دیگر ناامنی شغلی و حوادث ناشی ان که بارها موجب مرگ کارگران شده است ،بنا به اخبار از اعتصابات ،اکثریت اعتصاب کنندگان را کارگران رشته های فنی و تخصصی مانند ،جوشکار ،فیتر،برقکار ،سندبلاست ،مونتاژ کار ووو بودند که درهر کدام از این رشته های کاری انواع اقسام خطرات کارگران را تهدید میکند، برای مثال چون خودم سالها جوشکار بودم و حتی چند صباحی از طرف یک شرکت پیمانکار که ساخت مخازن بزرگ نفتی انجام میداد مدتی در شرکت نفت پارس تهران جاده کرج کار میکردم ،ورقهای بزرگ اهن را که توسط پرسهای قوی به صورت هلال در میآورند روی هم جوش میدادیم تا به صورت مخزن در اید وقتی به ارتفاع ۷ یا ۸ متری که میرسیدم ( تابستان تهران گرم هست اما گرمای بالای ۵۰ درجه جنوب به مراتب وحشتناکتر است ) گویی درون یک قوطی اهنی هستی دیواره اهنی بقدری داغ میشد که دست را میسوزاند، و این در حالی بود که جوشکاری ورقها حرارت زیادی تولید میکند و گرما از بالا بر روی سر می تابد طوری که گاهی فکر میکنی تمام مغز ذوب میشود ،بدن انچنان بی حس و حالتی میشد که با خودکشی فرقی ندارد ،دو نفر که درکنار هم به صورت تیم کار میکردیم باید مراقب می بودیم که از روی داربست که عرض ان نهایت سی سانتیمتر بودبه پایین پرتاب نشویم .کار در مناطق نفتی جنوب شرایطی بدتر و فاجعه بار تر از هر چیزی است که به ذهن آدم خطور میکند
مورد دیگر تعداد روزهای مرخصی است،کارگران ۲۴ روز کار میکنند و ۶ روز مرخصی دارند که به شهر و محل سکونت خود و نزد خانواده خود باشند که دور روز انرا رفت و آمد و تنها ۴ روز وقت دارد تا در کنار خانواده خود باشد ،اما وقت انچنان تنگ است که کارگران فرصتی دست پیدا نمیکنند که به کدام بدبختی خود برسد ،قادر نخواهد بود با اهل خانه ،با همسر و فرزند خود دردل کند ،بگوید و بخند و دریغ از یک لحظه شادی و خوشی، لعنت بر زندگی !
یکی از مهمترین خواست کارگران افزایش دستمزد است ،موردی که به حیات او و خانواده اش ربط مستقیم دارد ،تمام سختیها را تحمل میکند بلکه بتواند شرایط زندگی خود و خانواده اش را اندکی بهتر کند ،اما با تمام سختیهای که به جان خود و به خانواده اش روا میگردد ،میزان دستمزدی که اگر پیمانکار انرا به موقع پرداخت کند به حدی نیست که لاقل چهار روزی را که در نزد خانواده خود است دوام بیاورد و بدون اینکه بتوانند یک بار برای تفریح بیرون بروند یا مایحتاج زندگی را خریده باشد.
هر یک از خواستهای کارگران میتواند عامل یک اعتصاب باشد و کارگران حق دارند اعتصاب کنند و قدرتمندانه پشت اعتصاب بمانند و این اعتصاب نیازمند حمایت همه کارگران و مردم زحمتکش است .
اما نکته زیبا و شوق بر انگیز اعتصاب ،اقدام سریع و حیرت انگیز اعتصابیون است انگار دستگاه هوشمند و خلاقانه ای انرا هدایت میکند که گویی قرارگاه بزرگ با فرماندهان نابغه ای فرمان اعتصاب را صادر میکند، شبکه ای از محافل و فعالینی که گویی ریسمانی از مقاومت و شجاعت و نبوغ همانند همقطاران انان هفت تپه به هم وصل گردید ه اند دست مریزاد به این فعالین ،درود بر شرف و اراده شما ،تمام سرمایه و قدرت این محافل چه است ؟ و انر با امکانات و قدرت مالی سرمایه دارن محاسبه کنید انوقت پی خواهیم برد که چه از خودگذشتگی و درایتی در پرداخت و آماده شدن این اعتصاب بزرگ که در ۷۲ شرکت و بالغ بر ۶۰۰۰۰ کارگر و در نقاط پراکنده سازمان داده در جنب و جوش و موتور محرکه ان بوده است .یک از فعالین میگوید :
“همانطور که میدانی اعتصاب از روز ۲۹ خرداد ماه شروع شد و جرقه آن را کارگران جوشکار زدند. کارشان جرقه زدن است دیگر. سال گذشته نیز این کارگران جوشکار بودند که اعتصاب را شروع کردند و توانستند به بخشی از خواستههایشان برسند؛ مثلا یک میلیون تومان به حقوقشان اضافه شد. درست است که کارگران در پالایشگاهها و شرکتهای مختلف کار میکنند اما ما با هم ارتباط داریم. بگذار یک مثال بزنم: برای نمونه خود من در شرکتهای مختلف کارکردهام و در طول این سالها با کارگران مختلف که حالا در شرکتهای دیگر در اینجا کار میکنند آشنا و دوست شده ام و با هم ارتباط داریم. به علاوه فعالین کارگری از کمپهای مختلف با یکدیگر تماس دارند، همدیگر را از نزدیک میشناسند و بطور کلی از وضعیت کاری در شرکتهای مختلف اطلاع دارند. در کنار همه اینها تا همین چند مدت پیش ما یک کانال تلگرامی داشتیم که بالای ۴۰۰۰ نفر عضو داشت و تنها کارگران اینجا، آن هم با ارائه شماره پرسنلی خود میتوانستند عضو شوند. الان هم گروهای مختلف تلگرام و واتساپ داریم. خب برای سازماندهی این اعتصاب، از همه این راهها و امکانات و ارتباطات استفاده شده است. این را هم بگویم که وقتی کارگران وضعیت خود و همکاران خودشان را در سراسر منطقه میبینند، واضح است که احساس همبستگی و یکی بودن میکنند. وقتی سر کار به همکارت میگویی که حال جسمیام خوب نیست، دلدرد و سردرد دارم و فکر میکنم که به خاطر غذایی است که به ما داده اند و او جواب میدهد که من هم از وقتی که آن غذا را خوردهام حالم خوب نیست و درد دارم، دیگر لازم نیست که حالا کسی بیاید و برایمان توضیح دهد که ما درد مشترک داریم. خود دردها، فریاد میزنند که مشترکند وعلت مشترک دارند. بنابراین این سئوال برایمان پیش میآید که حالا باید برای این دردهای مشترک چه کاری انجام دهیم. اعتصاب یکی از این کارهاست. کارگران پیمانی نمیتوانستند این وضعیت را بیش از این تحمل کنند. به همین دلیل دست به اعتصاب زدهایم”
نبوغ و درایت پرولتاریای صنعتی و برخورداری از سنت و تجربه جد اندر جد خود که اینگونه در زیر سرنیزه و دستگاهای عرض و طویل سرکوب دولت چگونه بتواند خود را سازمان بدهد ،اعتصابیون به اقرار خود گفتند از هفت تپه آموختند و آموزه های هفت تپه در جنبش کارکری اتکا به خرد جمعی و مجامع عمومی و شورا که موفق شدخلع ید را صورت دهد ،اعتصابیون پر قدرت نفت،گاز پتروشیمی به همان شیوه عمل میکنند، این اعتصاب اگر بتواند به همان شیوه خرده جمعی ادامه یابد نشانه های خوبی از موفقیت و پیروزی را با خود دارد ،آنچنانکه یکی از کارگران میگوید:
” درباره موفقیت آمیز بودن اعتصاب، من خیلی خوشبین هستم. روحیه کارگران بطور باورنکردنی بالاست و اراده راسخ دارند که تا رسیدن به خواستههای خود به اعتصاب ادامه دهند. این اعتصاب، پیروزمند خواهد بود. من در این مورد تردید ندارم”
زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران !