در جریان سفر برای شرکت در مراسم تحلیف ریاست جمهوری اسلامی ایران، نچیروان بارزانی روبه میدیا یک بار دیگر با اظهار اینکه: ”ما بخشی از انقلاب اسلامی هستیم“، حقیقتی را بیان کرد که ما کمونیستها بیشتر از ۴۰ سال است آن را افشا میکنیم. از همان روزهای اول روی کار آمدن رژیم هار اسلامی این حضرات با اسباب کشی از حمایت از شاه وساواک به طرف جمهوری اسلامی سرسپردگی خود را به قدرتهای منطقه ادامه دادند. از آن زمان تاکنون نچیروان بارزانی واحزاب مربوطه اقلیم او از همکاری با جمهوری اسلامی علیه مردم، بخصوص مردم کردستان کوتاهی نکرده اند. از پشتیبانی کردن از مرتجعین محلی در زمان اپوزیسیون بودنشان و جنگیدن دوشادوش سپاه پاسداران علیه احزاب مسلح در کردستان، تا کمک سازمانیافته به استقرار نهادهای ارتجاعی جمهوری اسلامی در کردستان عراق در زمان حاکمیتشان، تنها چند مورد از تاریخ سر سپردگی این احزاب به جمهوری اسلامی است.
در کردستان عراق، در زمان حاکمیت این احزاب، پرونده قطور و سیاهی از همکاری احزاب متبوعهی اقلیم تحت حاکمیت بارزانی علیه مبارزین کردستان ایران در دست است که باید در تحولات زیروکنندهی پیشرو و در فردای بهگور سپردن جمهوری اسلامی این شرکای جنایت جمهوری اسلامی در قبال این اعمال ضدمردمی خود در مقابل مردم به پاخواستهی کردستان ایران جوابگو باشند.
همین دو روز قبل با ترور موسی باباخانی عضو کمیته مرکزی حزب دمکرات در شهر اربیل، ثمرهی این ادعای افتخارآمیز رئیس اقلیم کردستان برای چندصدمین بار به بارنشست و در سایه جولان آزادانه تروریستهای جمهوری اسلامی در منطقه تحت نفوذ او جان یکی دیگر از رهبران اپوزیسیون گرفته شد. چند هفته قبل بهزاد رحیمی یکی دیگر از مخالفین جمهوری اسلامی به دست تروریستهای جمهوری اسلامی ترور شد.
اما این پایان کار نیست. در اوضاع سیاسی کنونی منطقه که از یک طرف اعتراضات تودهای مردم به جان آمده علیه فساد ومحرومیت و فقر ونداری، تاج وتخت این حاکمان را بلرزه در آورده است، واز طرف دیگر خروج نیروهای خارجی که مدتهاست تکیه گاه حاکمیت این حکومتهای مذهبی وقومی بوده است، موجودیت این دولتها را به خطر انداخته و احساس ناامنی بیشتری میکنند، به خصوص در برابر موج خشم ونفرت مردم معترض در عراق، در بیم وترس همیشگی بسر میبرند. بنا به این دلایل در شرایط حاضر برای ادامهی بقای خود در آینده احتمالا سرسپردگیشان به قدرتهای سرکوبگر منطقه از قبیل حکومت اسلامی و ترکیه بیشتر میشود. نتیجه این سرسپردگی که خودشان مزورانه اسم روابط دوستانه و حسن همجواری روی آن گذاشتهاند، ضدیت بیشتر با مبارزات مردم در ایران و کردستان ایران خواهد بود.
تملق و سرسپردگی این احزاب به قدرتهای سرکوبگر منطقه مثل همیشه با تحقیر و سرکوفت پاسخ میگیرد. این بار هم هنوز شعف و خوشحالی ناسیونالیستها از برافراشتن پرچم کردستان در پایتخت جنایت واعدام جمهوری اسلامی بپایان نرسیده بود که مقامات جمهوری اسلامی با صدور اطلاعیه رسمی بر افراشتن پرچم کردستان را اشتباه قلمداد کرد و مهمانان تحلیف را خوار و درمانده روانه دیار خود کردند.
اما اینها روی اسب بازنده شرطبندی کردهاند. امروز تکیهگاه این حضرات یعنی رژیم هار اسلامی خود در محاصره تعرض تودههای مردم ایران گرفتار آمده و شمارش معکوس برای خلاص شدن جامعه از شر آن شروع شده است. سیلاب اعتراض ونفرت کنونی، این نوکرهای حاشیهای جمهوری اسلامی را همراه خود او هدف قرار خواهد داد. دیری نخواهد پائید که در اعتراضات تودهای در کردستان ایران علیه جمهوری اسلامی یکبار دیگر مانند سالهای اولیه انقلاب ۵۷، صدای شعار مردم معترض علیه همدستی احزاب حکومت اقلیم کردستان با رژیم سرکوبگر اسلامی و ضدیت آنها با مبارزات حق طلبانه مردم کردستان ایران از خیابان شهرهای کردستان ایران شنیده خواهد شد.
در این میان مردم در کردستان عراق چه وظیفهای در قبال ضدیت حاکمیت اقلیم با مبارزات مردم در کردستان ایران دارند؟ سالهاست سیاستهای ارتجاعی جمهوری اسلامی در دیگر شهرهای عراق آماج اعتراض و حملهی مردم تحت ستم در عراق است. درحالیکه در بصره و بغداد و کربلا وغیره پرچم جمهوری اسلامی و کنسولگریهایش به آتش کشیده میشود، چرا مردم کردستان عراق در برابر سیاستهای جمهوری اسلامی و همکاری دولت اقلیم بی تفاوت هستند؟ از ترورهای سیستماتیک جمهوری اسلامی و ربودن اپوزیسیون ایرانی، تا تحویل زندانی فراری زیر اعدام به جمهوری اسلامی و برپایی نهادهای متعدد جاسوسی و اطلاعاتی در کردستان عراق، همگی میتوانند موضوع مبارزه برحق مردم کردستان عراق علیه دخالتگری جمهوری اسلامی و سرسپردگی حکومت آنها باشند. این حداقل توقعی است که از مردم مبارز درکردستان عراق میرود که تاریخا و از این طریق وظیفه پشتیبانی از مبارزات مردم کردستان ایران روی دوش آنها افتاده است.
وبالاخره تجربهی حاکمیت و سرسپردگی احزاب ناسیونالیست در کردستان عراق، باید آزمونی برای مردم کردستان ایران و هوشیاری در مقابل احزاب ناسیونالیست کردستان ایران باشد. نسخه ایرانی اقلیم کردستان که احزاب ناسیونالیست خواب آن رامی بینند باید با اراده آگاهانه مردم کردستان عقب رانده شود. مردم آزادیخواه در ایران وکردستان، که ۴۲ سال تحت حاکمیت یکی از جنایتکارترین رژیمهای تاریخ زندگی تلخ و مصیبتباری را تحمل کرده و علیه آن مقابله کردهاند، شایسته حاکمیت جمعی خود و تعیین مقدرات زندگی خود در شوراهای شهر و محل کار وزندگی خود هستند.
همایون گدازگر
۱۸ مرداد 1400