اعتراف به جنایت
زالی رییس ستاد مقابله با کرونای تهران در گفتگوئی به جنایت آگاهانه رژیم علیه مردم اعتراف کرده است:
او گفته است: “وقتی کارشناسان سازمان جهانی بهداشت به ایران آمدند ما به جای مشورت با آنها مدام از آنها میخواستیم در رسانهها از نظام سلامت ایران تعریف کنند“. او میگوید “ما ممنوعیت وارد کردن واکسن داشتیم و کمکهای جهانی و پزشکان بدون مرز را از فرودگاه برگرداندیم“. او تاکید دارد که “سفرای حکومت دنبال تهیه واکسن نبودند” و سیاست تهیه واکسن نداشتند. او میگوید “آمار فوتیها را از سازمان بهداشت جهانی پنهان کردیم“! و روشن است که بیشتر از همه با دستکاری آمارها از مردم ایران پنهان کردند.
وقتی می گوئیم جمهوری اسلامی از پاندمی کرونا بعنوان ابزار کشتار، برای به استیصال کشاندن مردم و بقای حکومت استفاده می کند، به عملکرد جنایتکارانه خامنه ای و سران حکومت اسلامی اشاره داریم که آگاهی عمومی است. حال که در نتیجه مجموعه سیاستهای حکومت روزانه مردم مثل برگ خزان میریزند و نظام سلامت در حال فروپاشی کامل است، اکنون که واکسن و زنده ماندن به صدر رانده شده و همین میتواند دریچه ای برای یک تلاقی سیاسی جدید باشد، خامنه ای دستور رفع ممنوعیت وارد کردن واکسن میدهد و ریاکارانه آنرا “مسئله اول کشور“ اعلام میکند.
بعبارت دیگر با اعتراف به جنایت از زبان خود حکومتی ها، بروشنی میتوان گفت که حداقل بیش از دو سوم قربانیان کرونا بدلیل سیاستهای حکومت جانشان را از دست داده اند. این قتل نفس و آگاهانه دولتی و با محاسبات کاملاً سیاسی و امنیتی بوده است. یک بند کیفرخواست خامنه ای و سران حکومت جنایت جمعی با استفاده از شیوع پاندمی کرونا است.
١٢ اوت ٢٠٢١
***
خامنه ای مسئول قتل عام کنونی است
برای نان و واکسن برخیزیم!
ایران به روایت پزشکان و ناظران اهل فن، هشت برابر بیشتر از بدترین کشورهای دنیا بدلیل کرونا تلفات میدهد. آمار دولتی مورد اعتماد هیچکسی از جمله گویندگانش نیست. اگر کفن کم آمده و سرجاده ها کفن میفروشند، معنی اش اینست که سهام صنعت مرگ در بازار بورس بالا رفته است.
کمترین تردیدی در اینکه جمهوری اسلامی و در راس آنها خامنه ای، آگاهانه مردم را به کشتن میدهد، آوانس دادن به جمهوری اسلامی است. بیمارستانها پُر، بیماران فاقد هزینه درمان، بساط عاشورا و تعزیه براه، مسئولین واکسن فایزر زدند و مشغول تجارت مرگ برای بقای نظام هستند.
در آبان ماه هزار و پانصد کشته دادیم. در پیک های مختلف کرونا بیشمار فوتی با رنج و درد و خفگی داشتیم. امروز آمارهای دولتی، که آنهم مربوط به چند جای مشخص است و آنهم دستکاری شده است، از ٥٠٠ و ٥٥٠ نفر فوتی در روز سخن میگوید. اگر واقعی تر ببینیم، آمار تلفات ما در کرونا در یکروز معادل تلفات خیزش آبانماه است. قتل های دولتی – کارفرمائی محیط کار، وضع وخیم جاده ها و میزانوحشتناک مرگ و میر، اعدام ها و قتلهای غیر دولتی فعلا بکنار.
جمهوری اسلامی و خامنه ای دروغ میگویند، یکسال است حرف مفت میزنند، از صدور واکسن به آمریکا تا اعلام تولیدانواع واکسن فقط روضه خوانی برای وقت خریدن بوده است. سیاست جمهوری اسلامی اینست که با افت هر پیک کرونا، مقدمات اوج پیک بعدی را فراهم کند. آگاهانه و دقیقا همینکار را کرده است. کرونا به ابزار سکوت مردم و کارگران و به ابزار اعمال حاکمیت سرنیزه بدل شده است. کرونا در ایرانتنها پاندمی نیست، تجارت مرگ است. این مرگ ها سیاسی است. قتل است. عامدانه و حکومتی است.
در چنین وضعیتِ مشخصی سوال اینست که تحت حاکمیتجمهوری اسلامی کرونا بیشتر تلفات دارد یا برخاستن میلیونی؟ حتی تامین واکسن و نقد کردن حقوق معوقه و لقمه ای نان درگرو اینست که این ابزار را از حکومت بگیریم، حکومت را پس برانیم، دولت و حکومت را مجبور و موظف به تامین واکسن و چهارچوبهائی مانند قرنطینه و تامین معیشت و نیازهای دوران قرنطینه کنیم. هیچ کسیبا عقل متوسط در دنیای کنونی قبول نمی کند که حکومتیدرها را بروی کمک جهانی و خرید واکسن ببندد و مشغول قتل عام با ابزار پاندمی باشد. اینها برای بقای خود می جنگد، نباید بگذاریم موفق شوند. خیزش برای برق، آب و نان و واکسن حلقه های یک زنجیرند.
برای بخش بزرگی از مردم نان نیست، کار نیست، آب نیست، برق نیست، دارو و درمان نیست، واکسن نیست،سرپناه نیست، تنها مرگ ارزان هست و یک گور دستجمعی. راهی وجود ندارد، یا انتظار می کشیم و تکرار میکنیمگذشته ها را، دردها را جوک و طنز می کنیم تا طعم تلخش راحت تر شود، و یا میگوئیم کافی است و با عزمی باندازه کافی قدرتمند برمیخیزیم.
دوباره برخیزیم، اینبار برای نان و واکسن!
١١ اوت ٢٠٢١