سرانجام مجلس شورای اوباش اسلامی مهر تایید بر مشتی جنایتکار و امتحان پس داده را به عنوان کابینه ابراهیم رئیسی سردسته جنایتکاران رژیم داد و وزارتخانه های مختلف را بین این جنایتکاران حرفه ای تقسیم کرد. رای بالا و سریع مجلس حکایت اورژانسی بودن اوضاع سیاسی و اقتصادی رژیم است. در حالی که روزنامه ها و سایتهای جناحهای مختلف رژیم کابینه رئیسی را در بوق و کرنا کرده اند که با تمام معیارها و شاخصهای موجود سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کاری به جز عمر خریدن برای رژیم نخواهند داشت!
رژیم از لحاظ مشروعیت سیاسی نزد مردم در نازلترین سطح قرار دارد. عدم شرکت گسترده در مضحکه انتخابات پایه های رژیم را به شدت به لرزه درآورده است. اعتصاب کارگران شرکتهای پیمانی صنعت نفت یک روز بعد از انتخابات پیام روشنی از طرف طبقه کارگر علیه وضع موجود بود. هرچند آن اعتصاب به نتیجه مطلوب نرسید اما زمان اعلام آن عدم مشروعیت انتخاب رئیسی را بیشتر از هر زمانی عیان کرد. مضمحل شدن جناح اصلاح طلب رژیم که سالها به عنوان ضربه گیر بین مردم و رژیم و نقش سوپاپ اطمینان را برای بقاء ایفا میکرد، نتیجه بلاواسطه عبور مردم از اصلاح طلبی و استحاله درونی رژیم بود. ظاهرا رژیم در مجلس اسلامی، قوه قضاییه و دولت همراه با گله اوباش امامان جمعه و نیروهای سرکوبگر سپاه و ارتش و انتظامی اش یک دست شده است اما به همان اندازه در مقابل مردم آسیب پذیر تر و بدون حائل است.
در بعد اقتصادی، اوضاع رژیم به مراتب بحرانی تر و هیچ کورسوی امیدی برای بهبود وضعیت معیشتی مردم وجود ندارد. ورشکستگی اقتصادی رژیم از دوره روحانی شروع نشده بود، بلکه بحران اقتصادی همزاد و با رژیم متولد شده است. بحران معیشت و بیکاری قبل از پاندمی کرونا با شدت و حدت تمام در جریان بود. طبق آمارهای رژیم که مربوط به سال ١٣٩٨ است ٣٢ درصد از مردم ایران که بالغ بر ٢٦ میلیون نفر هستند زیر خط فقر زندگی میکنند. در این میان فقر میان کودکان ٣٨ درصد است و مسئله سوء تغذیه کودکان و بخشی از مردم تهدید جدی است که سالها قبل به آرامی در حال ریشه دواندن بوده است. فقط تورم مرداد ماه ١٤٠٠ بالغ بر ٤٥.2 درصد (آمار رسمی) بوده است. سخنان فاطمی امین وزیر صنعت، معادن و تجارت رژیم در مجلس اسلامی که گفت: “دو سال طول میکشد تا تورم را کنترل کرد” آب پاکی بود که روی دست سینه چاکان رژیم ریخت که منتظر بهبود اوضاع معیشتی مردم نباشید. زیر کلاه این سید جنایتکار هم هیچ خرگوشی نیست.
در بعد بین المللی هم چشم انداز بهبود اوضاع اقتصادی جهان تا چند سال آینده دور از انتظار است و به این اوضاع به شدت متغیر باید تغییرات سریع اقلیمی را اضافه کرد. افزایش گازهای گلخانه ای شرایط ناپایداری را بوجود آورده است که بشر اگر بسرعت دست به کنترل و کم کردن این گازها نزند بحران مهاجرت میلیونی و جنگ برسر آب تهدید جدی چند سال آینده خواهد بود. کشورهایی مثل ایران که صادرات تک محصولی نفت و گاز دارند بیشتر در معرض فروپاشی قرار میگرند.
رژیم اسلامی بسرعت از “انقلاب سبز” و تکنولوژی آن عقب مانده است. در نتیجه حتی اگر برجام هم به فرجام برسد! دیگر صاردات نفت ایران به روال سابق نخواهد بود. به همین دلیل است که رئیسی در اولین جلسه هیئت دولت اعلام کرد: “یقین دارم امدادهای غیبی به مدد ما خواهد آمد”! اما ما و مردم ایران نیک میدانیم که پاندمی کرونا نشان داد که نه “امداد غیبی”، نه “طب اسلامی”، نه “شاش شتر”، نه “روغن بنفشه” و نه “دعای هفتم صحیفه سجادیه” به داد رژیم اسلامی نخواهد رسید!
مردم ایران ٤٣ سال است که قدم به قدم برای سرنگونی رژیم اسلامی خیز برداشته اند و علیرغم تلفات سنگین، به سیاست ارعاب و سرکوب و زندان و کشتار تسلیم نشده اند. ازدیماه سال ٩٦ روشنتر از گذشته پا به میدان مبارزه برای سرنگونی انقلابی رژیم گذاشته اند. رژیم هر چند با سرکوب خشن آن اعتراضات برحق را برای مدتی به عقب راند اما پر قدرت تر در آبان ماه ١٣٩٨ دوباره این جنبش سرنگونی طلبانه عرصه را بر رژیم تنگ تر کرد. اعتراضات و اعتصابات کارگری سال ١٣٩٩ و متاخرترین اعتراض توده ای به کمبود آب در خوزستان نشان داد که اعتراض مردم به کلیت رژیم روز به روز رادیکالتر و هدفمندتر میشود. شعار “مرگ بر جمهوری اسلامی” میرود که به پلاتفرم این جنبش سرنگونی طلبانه تبدیل شود.
ما اعلام میکنیم رژیم اسلامی از لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی رژیمی ورشکسته و منفور نزد میلیونها نفر از مردم ایران است. “امدادهای غیبی” مد نظر رئیسی جنایتکار هم رژیم را از چنگ مردم عاصی نجات نخواهد داد. از نظر ما کمونیستها، راه حل بهبود وضع موجود نه در درون رژیم و نه بازگشت به گذشته دور دست است بلکه راه حلی که میتواند آزادی، برابری و رفاه و خوشبختی را برای جامعه ایران ببار بیاورد یک سرنگونی انقلابی و یک راه حل سوسیالیستی است.
***