مقالات

یادداشتها، سیاوش دانشور

خامنه ای به جرم کشتار جمعی باید محاکمه شود!
با کرونا هفت صد هزار نفر را به قتل رساندند

روزنامه حکومتی و راست جوان اعتراف کرد که “آمار مرگ و میر کرونا هفت برابر آمار رسمی است”. آمار دولتی صد هزار نفر است و روزنامه جوان از هفت برابر یعنی هفتصد هزار نفر سخن میگوید. این یک نسل کشی است و باید به همین عنوان با آن برخورد کرد.

مسئولان حکومت، در راس آنها خامنه ای، مسئولین وزارت بهداشت، کسانی که مانع خرید واکسن و واکسینه کردن مردم شدند، آگاهانه و عامدانه دست به قتل عام خاموش شهروندان با استفاده از پاندمی کرونا زده اند. خامنه ای و مسئولین این جنایت هولناک باید محاکمه شوند!

***

در باره فیلم دوربین های زندان اوین

گروه “عدالت علی” فعلا معلوم نیست کیست و چیست، اگر بازی کنترل شده نیروهای امنیتی برای اهداف دیگر نباشد، از نظر فنی هک دوربین ها و سیستم اینترنال و کپی هارد دیسک ها عملی است. اما فیلمهائی که تاکنون پخش شده خیلی سلکتیو و “معمولی” است. لطفا کسانی که از دیدن این فیلم بحق جریحه دار شدند از صفت “معمولی” برآشفته نشوند.

برای کسی که تجربه زندان دارد، آنچه که تاکنون پخش شده قطره ای از دریا نیست، تصویر واقعی اوین و زندانها این نیست که دیدیم. جفتک پرانی یک درجه دار و چند مامور اوباش در زندان، آدمها را بی دلیل زیر رگبار مشت و لگد گرفتن و بعد جسم از حال رفته را گوشه ای پرت کردن، از دستگرمی های روزمره زندانبانان است. کهریزک را یادتان رفته؟ ترانه موسوی را یادتان رفته؟ اوین و زندانها در دهه شصت را یادتان رفته؟ زندگی در تابوت و “قیامت” را فراموش کردید؟ خوش آمدگوئی به زندانی و پهن کردن فرش قرمز در مسیر تونل مرگ و وحشت را نشنیدید؟ کشته شدن زیر کابل را چطور؟ تجاوز شرعی و اسلامی به زندانیان، بطری نوشابه و باتوم و … به گوشتان خورده؟ زیر هشت های سه برابر مدت زندانهای اسرائیل چطور؟

این لیست ته ندارد. بگذار اینطور بگویم که هر آنچه روش و متدهای شکنجه و تجربه موساد و سیا بود و در ساواک پهلوی استفاده میشد، در سطح بالاتری باضافه توحش اسلامی در زندانهای جمهوری اسلامی ترکیب و با اشکال جدیدتر شکنجه و استفاده از دارو آپدیت شده است. نحوه رفتار بازجویان و سطح شکجه تابعی از آنست که با چه کسی طرف هستند و چی میخواهند و اینکه جنگ نابرابر در اتاق شکنجه چطور پیش میرود. این بماند که بسیاری طی دستگیری با خوردن ضرباتی به جاهای حساس کشته میشوند. داستان زندگی روزمره در زندان هم ادامه همین وضع به طرق دیگری است.

واکنش تعجب و شوک آور به این فیلمها و “معذرت خواهی” زندانبانان و قول “پیگیری” رئیس مجلس از خود این تصاویر آزار دهنده تر است. یعنی همین سطح دیده شده “غیر نرمال”، “فوق برنامه” و “برخورد خلاف یک یا چند مامور” بوده است!! این تصویر جعلی است و هدف هم شاید همین تصویر تقلیل گرایانه از وضعیت زندانها باشد. آنهم وقتی که سرجلاد اعظم رئیس جمهور است و حمید نوری یک وردستش در دادگاه استکهلم.

برخورد این زندانبانان آنهم در تاریکخانه اوین در قیاس با برخورد مثلا اوباش شهرداری علیه کودک دستفروش آنهم جلوی چشم مردم در خیابان، هنوز “نرم” بنظر میرسد. تصور اینکه در زندان و دور از چشم افکار عمومی چه میگذرد نباید سخت باشد. فعلا این فیلمها قتل عام کرونائی و مسببین آنرا از زیر فشار درآورده است. مسائل بلافصل در فضای رسانه ای حاشیه ای شدند. اما حافظه تاریخی دور و نزدیک جامعه که پاک نشده است. حتی لیست کردن شکنجه های روزمره زندان آزار دهنده است تا چه رسد به توضیح و تشریفات آن.

۲۵ اوت ۱۴۰۰
***

علیه #طالبان

• طالبان و امارت اسلامی هنوز “رژیم طالبان” نیست، تلاش دارد بشود. رژیم نامیدن طالبان از هم اکنون، آگاهانه یا سهواً، نوعی برسمیت شناسی سلطه طالبان است.

• دولتهای غربی نیز طالبان را غیر مستقیم “رژیم طالبان” میدانند، صرفاً ملاحظات و درخواست شان را از طالبان طرح میکنند. درخواست از دولتها که “طالبان را برسمیت نشناسید”، این واقعیت را اغماض می کند که همین دولتها از آمریکا تا دول مرتجع منطقه با طالبان مذاکره و افغانستان را تحویل طالبان دادند. اینها خود از مسببین این وضع اند.

• برسمیت نشناختن طالبان توسط دولتها و باز کردن مرزهایشان به روی آوارگان، مینیمم کاری است که باید و بفوریت انجام دهند. اینها هنوز جبران ذره ای از گند بزرگی نیست که بالا آورده اند. آنها جامعه افغانستان را طی یک معامله کثیف به گروگان طالبان درآوردند. اینها متهم اند و نه حامی!

• طرح به قدرت پرتاب کردن مجدد طالبان، یعنی تا اطلاع ثانوی تروریسم اسلامی و اسلام سیاسی برای نظام سرمایه داری امروز کارائی دارد. آمریکا و غرب دستور کار سکولاریستی در منطقه ندارند، “صدور دمکراسی” بیشتر روکشی شیک برای “عملیات پیشگیرانه” و قلدری میلیتاریستی در متن رقابتهای منطقه ای و جهانی بود که محصولاتش نیروهای تروریستی اسلامی سیاسی است. لذا دستور کار کمونیست ها و رادیکالها و سکولارهای منطقه در گام اول تنها میتواند سرنگونی دولتهای اسلامی و استبدادی باشد.

• در افغانستان مقاومت در مقابل طالبان و برسمیت نشناختن آن مهمترین سوال روز است. طالبان را حتی اگر با اعدام و مانیپولاسیون و بند و بست مستقر کنند، مقاومت برای نپذیرفتن آن خاموش نمیشود. تهران و کابل دو جبهه اصلی تر این مقابله هستند. مرگ بر طالبان چه در کابل چه تهران، بیان وحدت جنبش سرنگونی طالبان ها در ایران و افغانستان است. زنان در افغانستان و ایران یک ستون محکم و اساسی مقاومت علیه طالبان اند.

• هر جنبش مقاومت علیه طالبان نیازمند یک حمایت بین المللی میان افکار عمومی پیشرو است. تحرکات و تظاهراتهای روزهای اخیر در کشورهای دنیا، حضور بخش مهمی از فعالین زنان و نسل جوان افغانستانی در کشورهای دیگر، ماتریال و ظرفیت راه افتادن یک جنبش بین المللی علیه طالبان را دارد.

• دولتها تاکنون کنار ارتجاع محلی و دولتهای متفرقه افغانستان و امروز کنار گروه طالبان اند. آنها سیاستی برای نفی طالبان ندارند. جنبش علیه طالبان در منطقه اما سیاستش نفی طالبان و ایجاد یک دولت غیر قومی و غیر مذهبی و سکولار، تضمین برابری کامل زن و مرد و برچیدن قوانین اسلامی است.

#مرگ_بر_طالبان_چه_در_کابل_چه_تهران

***

مرزها را باز کنید، این زمین به همه تعلق دارد!
در حمایت از #پناهجویان #افغانستانی

متاسفانه دنیای امروز حیاط و فضای آزاد و کوچه و پس کوچه ندارد. اگر منزل شما آتش بگیرد نمیتوانید به جائی دیگر برای نجات جانتان بروید. بورژوازی همه چیز را از زمین و هوا و فضا تصاحب کرده است و مُهر و نشانِ ملی و ناسیونالیسم بر آن کوبیده است. آب و خاکی که امتداد هم و بطور طبیعی غیر قابل تفکیک است، مصنوعاً با سیمهای خاردار و دیوارها و مرزها تفکیک شده اند. تفکیکی که تاریخی از خونریزی برای تعیین این حیاط خلوت قدرت بورژواها را پشت سر دارد. آنچه در این میان اهمیتی ندارد هویت عام و حقوق یونیورسال انسانهائی است که برخلاف میل و انتخاب خود در این یا آن گوشه این کره خاکی چشم به جهان گشوده اند و داغ لعنتِ این یا آن مذهب و ملت بر پیشانی شان کوبیده شده است.

صف آزادیخواهی و انساندوستی، صف کمونیستهائی که همواره خود را در تقابل با این تقسیمات ملی و ناسیونالیستی و منافعِ مُترتب به آن دانسته اند، جنبشی که از آزادی سفر و حق انتخاب دفاع کرده و هیچکس را “بیگانه” و “غریبه” نمیداند، جنبشی که برای جهانی بدون مرز و آزاد و برابر تلاش میکند، موظف است از حقوق پناهجویان افغانستانی دفاع کند. پناهجو محصول جنگ و رقابت و کارکرد کشوری و منطقه ای و جهانی بورژوازی است. مادام که دنیا هنوز از زخم مرزها و دیوارها و توحش مذهب و ناسیونالیسم رنج میبرد، بورژوازی موظف است مسئولیت نتایج عملکرد خویش را بپذیرد.

بستن مرزها به روی قربانیان و آوارگان جنایت است. از جان و حق زندگی پناهجویان افغانستانی دفاع کنید. این انحصار بورژوازی و ناسیونالیسم، این نژادپرستی و خودپرستی و خودمحوری را نباید برسمیت شناخت. مرزها را باز کنید، هیچ انسانی بیگانه نیست، این زمین به همه تعلق دارد!