مقالات

نه روسری نه توسری، آزادی و برابری پردل زارع

 

هفته گذشته مهسا “ژینا” امینی یک دختر جوان ۲۲ ساله اهل شهرستان سقز که برای دیدار از اقوام همراه با خانواده اش به تهران سفر کرده بود، در اداره پلیس امنیت و اخلاقی تهران بر اثر ضرب و شتم شدید آدمکشان اسلامی به قتل رسید. مهسا امینی به دلیل رعایت نکردن حجاب اجباری “تکه پارچه‌ای که نماد بردگی و اسارت زن است” در بیست و دوم شهریور ماه توسط گشت ارشاد تهران بازداشت و بعد از چند ساعت جنازه او به خانواده اش تحویل داده میشود و خانواده اش را تهدید میکنند و به آنان میگویند که در صورت هرگونه اطلاع رسانی و مصاحبه در این مورد با زندان و شکنجه روبرو میشوند. اما نه تهدید و نه زندان اوباش اسلامی نتوانستند که این جنایت را مخفی کنند. رژیم اسلامی تمامی زور و توان خود را زده و میزند که این فاجعه را یک اتفاق عادی و قتل او را مرگ طبیعی جلوه دهد، و در فردای همان روز با درست کردن یک ویدیو ساختگی اینطور نشان میدهد که پلیسهای آدمکش رژیم اسلامی هیچ دخالتی در کشته شدن مهسا امینی نداشته اند و دلیل مرگ او ناشی از عارضه قلبی بوده است، دلیلی که خانواده قربانی آن را رد میکنند و به بنا به گفته پرسنل بیمارستان کسری به خانواده مهسا امینی علت مرگ خونریزی مغزی بوده است. این سناریو و نمایش پلیسی آنقدر مضحک و احمقانه است که هیچ شکی در به قتل رساندن مهسا امینی توسط پلیس وجود ندارد همان گونه که شاهرخ زمانی، بکتاش آبتین و صدها زندانی دیگر را با سرم هوا و منع دسترسی به درمان در زندانهای ایران به قتل رساندند و بعد مرگ آنها را “طبیعی و عادی” اعلام کردند و با جنازه شان سلفی گرفتتد، یک بار دیگر ثابت میکند که مهسا امینی بر اثر ضرب و شم شکنجه گران رژیم اسلامی مانند “زهرا کاظمی، ستار بهشتی” و صدها زندانی دیگر که بر اثر شکنجه به قتل رسیده اند به قتل رسیده است. قتل مهسا امینی در تهران به دست پلیس فاسد و وحشی دو هفته بعد از قتل شلیر رسولی در مریوان اتفاق افتاد، شلیر رسولی یکی دیگر از قربانیان سیستم کثیف و ضد زن اسلامی بود که در شهرستان مریوان از ترس تجاوز یک زن ستیز جنایتکار خود را از پنجره طبقه دوم یک خانه جلو چشم فرزندانش به داخل کوچه پرت کرد و چند روز بعد در بیمارستان کوثر شهر سنندج جان باخت.

قتل مهسا و شلیر اعتراضات مردمی را در تهران، شهرهای کردستان و سراسر ایران شعله ور کرد و مقامات و تیر خلاص زن های رژیم اسلامی را به وحشت انداخته است و آنان را وادار به پاسخ گوئی و در واقع توجیه مرگ وی کرده است. قتل مهسا امینی منجر به خشم و اعتراض مردمی در داخل و خارج ایران شده است، در کردستان و زادگاه مهسا جنازه او با موج همبستگی مردمی در اعتراض به قتل این دختر جوان و هزاران انسان بیگناه دیگر که در زیر شکنجه های رژیم اسلامی جانباخته‌اند، با شعارهایی از جمله “مرگ بر دیکتاتور” و “مرگ بر جمهوری اسلامی” خاکسپاری شد، همراه با این اعتراضات شهرهای کردستان و ایران نیز شاهد اعتراضات فراوانی بود که تاکنون منجر به کشته شدن بیش از 37 نفر، زخمی شدن دهها نفر و دستگیری وسیع شده است. زنان در این اعتراضات در صف اول مبارزه ایستاده اند و با پرت کردن حجاب اسلامی و آتش زدن آن و سر دادن شعارهای ازادیخواهانه دلواپسان اسلامی را به وحشت انداخته ‌اند.

زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب در سنندج و سقز با تظاهرات و اعتراض خود بار دیگر نشان دادند که کردستان گورستان فاشیستهای اسلامی خواهد بود. مردم سراسر کشور با اعتراضات گسترده نشان دادند که دیگر قبول نمی کنند و عزم سرنگونی این حکومت ضد زن و ضد آزادی را دارند. در خارج از ایران نیز احزاب، سازمان و انسانهای آزادیخواه و برابری طلب نیز برخلاف اپوزیسیون ناسیونالیست ایرانی که مردم را به عزا و سکوت دعوت کردند، دست به اعتراض زده اند و از مردم ایران خواسته اند که در برابر این جنایت و سرکوب سیستماتیک زنان در داخل ایران اعتراض عمومی کنند و این سیستم ضد زن را که هر روز برای حفظ بقایش قربانی میگرد یک بار برای همیشه سرنگون کنند. در این میان نیز فضای مجازی نقش مهمی در به خیابان کشاندن مردم داشته و دارد، کاربران فضای مجازی با درست کردن هشتگ مهسا امینی آن را تبدیل به ترندی جهانی کردند، بطوری که از سه میلیون توئیت عبور کرد و سر تیتر خبر کانالهای خبری اروپا و آمریکا شد. بطوری که “رحمان جاوید” گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران از اعضای این سازمان خواست که قطعنامه علیه حجاب اجباری و سرکوب سیستماتیک هر روزه زنان با نام دین و شریعت تصویب کنند.

قتل مهسا امینی جنایتی دیگر از حکومت ضد زن و آپارتاید جنسی است که به دست آدمکشان اسلامی اتفاق افتاد‌، اگرچه امروز مهسا زنده نیست تا این روز را ببیند اما جوانان مبارز میروند تا با مبارزه خود در برابر وحوش اسلامی، دنیای بهتری بدون حجاب اجباری و اسلام و آدمکشان اسلامی برای مردم ایران رقم بزنند. امروز یک بار دیگر همبستگی، اعتراض و اتحاد ما آزادیخواهان و برابری طلبان در داخل و خارج ایران ثابت کرد که رژیم اسلامی ایران فقط با عزم و اراده ما از بین خواهد رفت. تاکنون در اعتراضات جان های عزیز دیگری فدا شدند اما جنبشی که آغاز شده بدون تردید حکومت جنایتکار و ضد زن اسلامی را بزیر می کشد. زنده باد مبارزه متحد و انقلابی، مرگ بر جمهوری اسلامی.

٢١ سپتامبر ٢٠٢٢
Pordelzarh1985@gmail.com