مقالات

در مورد تشکل یابی کارگران چرا مجمع عمومی و سنت شورایی؟ سعید یگانه

این روزها مجدداً بحث تشکل یابی کارگران، تشکل مستقل و پایدار، مجمع عمومی، شورا یا سندیکا در میان کارگران و محافل چپ و کمونیستی مورد توجه است و بحثهای متفاوتی را دامن زده است. صرفنظر از مربوط بودن یا نبودن این نظرات به نفس تشکل و مبارزه جاری، تشکل یابی کارگران در شرایط کنونی چگونه و برچه مبنایی، به یکی از دستور کارهای مهم جنبش کارگری، فعالین کارگری و احزاب کمونیستی در عمل تبدیل شده است.

بدنبال سرکوب شوراهای کارگری که در دوره انقلاب ۵۷ و بعد از آن در محیط های کارگری شکل گرفته بودند در همان دهه شصت و بویؤه بعد از جنگ ایران و عراق، بحث تشکل و اعتراض میان کارگران بویژه با بحث قانون کار گرم بود. بسیاری جاها از جمله در کردستان کارگران به مجمع عمومی و روش شورائی متکی شدند. در دوره دو خرداد بحث سندیکا بعنوان یکی از تشکلهای کارگری مستقل از دولت در مقابل شوراهای اسلامی کار در جنبش کارگری مطرح بود و در فاصله نسبتا کوتاهی بعد سندیکاهائی نیشکر هفت تپه و واحد شکل گرفتند. مجمع عمومی کارگری در اعتراضات و اعتصابات کارگری نیز یکی دیگر از ابزار مبارزه کارگری بود که بویژه بعد از سال نود و شش در محیط های کارگری و فابریکها بیش از پیش توسط کارگران شکب گرفته و برگزار شده است. علاوه بر اینها، ایجاد تشکلهای کارگری منفک از محیط کار توسط فعالین کارگری باز یکی ازعرصه های تلاش این فعالین برای تشکل یابی کارگران بوده و هنوز بخشاً حضور علنی دارند.

تردیدی نیست که همواره از هر تلاشی برای تشکل یابی کارگران بخصوص در محیط کار، آنجا که از منفعت جمعی کارگران دفاع می کند، باید استقبال کرد و هر جا کارگران و فعالین کارگری توانستند خشتی روی خشت بگذارند باید از آن حمایت کرد. اما بحث بطور واقعی اولا برسر تشکلهای کارگری در محیط کار است، آنجا که کارگران با قدرت جمعی می توانند مبارزه جمعی و متحدانه را پیش ببرند. دوما و مهمتر سوال این است که در تناسب قوای کنونی میان دولت و طبقه کارگر و اختناق و سرکوبگری جمهوری اسلامی کدام تشکل یا حالتی از تشکل پاسخگو است، که به عنوان ابزار مبارزه کارگری در دل اوضاع بسیار پیچیده کنونی درست عمل کند و با موانع کمتری روبرو بشود.

بطور مثال بعضا بحث سندیکا به عنوان تشکل پایدار در مقابل مجمع عمومی مطرح است. گویا مجمع عمومی موقت است اما سندیکا پایدار است. یا طرح تشکیل تشکلهای سراسری گاه و بیگاه طرح میشود، بدون اینکه تشکلهای محلی یا فابریکی عملا وجود داشته باشند. تجربه دو سندیکای شرکت واحد و هفت تپه میگوید که علیرغم هر خدمتی که تاکنون به مبارزه کارگری کرده باشند، چندان “پایدار” نبودند و متاسفانه نتوانستند حمایت توده ای کارگری را حفظ کنند. دلیل هرچه باشد، بحث پایدار و ناپادیار اینجا در دل ممنوعیت تشکل کارگری بحث مربوطی با شرایط و تناسب قوا نیست.

اگر روی جنبه پایدار تشکل هم مکث کنیم، اتفاقا تشکلی می تواند پایدار بماند که از حمایت توده ای کارگری برخوردار باشد و بتواند این حمایت را بازتولید و قوی کند. کارگران در مجمع عمومی به خرد جمعی و تصمیم جمعی متکی می شوند، نمایندگان واقعی خود را انتخاب می کنند و هر موقع اکثریت آنان اراده کنند منتخبین را عزل کنند. مجامع عمومی کارگری در شرایط کنونی ایران کارآمدترین ظرف اعتراض و تشکل کارگری برای پیشبرد مبارزه و اعتصاب کارگری در مقابله با دولت و کارفرما است. مبارزات کارگران هفت تپه در چند سال گذشته آموزه های بسیاری برای کارگران داشته و در قلب جنبش کارگری قرار گرفته است. باید از جنبش هفت تپه آموخت، به آن مراجعه کرد و تجارب آن را در سایر واحدهای تولیدی و معادن که عموما درگیر مبارزه با خواستها و مطالبات مشابهی همچون هفت تپه هستند تسری داد و مبنای عمل مبارزاتی کارگران قرار بگیرد.

۵ سال است که کارگران هفت تپه مدام در یک مبارزه رودرو با کارفرما و دولت قرار دارند. علیرغم فشارها از جانب دولت و دستگاههای امنیتی، توطئه کارفرما، احضار و دستگیری و اخراج و پرونده سازی علیه نمایندگان کارگران، این مبارزه بی وقفه ادامه داشته و به موفقیتهای شایان توجهی دست یافته اند. اولین مجتمع کارگری است که مبارزه علیه خصوصی سازی را قاطعانه پیش برد و علیرغم موانع زیادی که در مقابل آنان قرار داشت، به مبارزه ادامه دادند و در نتیجه آن اسدبیگی و رستمی، “زالوها” خلع ید شدند. در نتیجه تداوم اعتصاب و پافشاری کارگران، دیروز قوه قضائیه اعلام کرد که اسد بیگی و رستمی به دلیل اختلاس و فساد ارزی به ۲۰ سال زندان و رد مال محکوم شده اند.

این مبارزه توسط نمایندگان لایق و مورد اعتماد جنبش هفت تپه هدایت شده و از حمایت جمعی کارگران برخوردار بوده است. هیچ تشکلی غیر از ظرف مجمع عمومی و روش شورایی، نمی توانست مبارزات هفت تپه را به اینجا برساند. قدرت جمعی کارگران تا جایی پیش رفت که توانستند “در” شورای اسلامی هفت تپه را گل بگیرند و اعلام کنند که خرد جمعی و روش شورایی و مجمع نمایندگان تشکل واقعی آنهاست. همه این تجارب ارزشمند به ما می گوید که مجمع عمومی و روش شورایی، تنها ظرف و تشکلی است که در شرایط فعلی به کارگران امکان میدهد که علیرغم موانعی که دشمنان کارگران در مقابل آنان قرار می دهند بعنوان ابزار موثر مبارزه کارگری به آن متکی باشند.

جنبش هفت تپه دستاورد فراوانی داشته است. قوت قلب جنبش کارگری است و برای اولین بار بعد سالهای طولانی و بعد از سرکوب شوراهای کارگری برخواسته از انقلاب ۵۷، در هفت تپه بود که اداره شورایی و جنبش مجامع عمومی برسر زبانها افتاد. در شرایط فعلی جنبش کارگری، با توجه به تجارب تاکنونی، باید به تشکل پایه و محیط کار چسپید. مجمع عمومی مهمترین ابزار پیشبرد مبارزات کارگری و پایه تشکیل شوراهای کارگری در هر تغییر تناسب قوا به نفع طبقه کارگر و جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی و سوسیالیستی در ایران است. امروز کارگران کمونیست و سوسیالیست و احزاب کمونیستی، ضمن اینکه از هر تشکل مستقل از دولت کارگران حمایت می کنند، موظفند از هیچ تلاشی برای گسترش جنبش مجمع عمومی در محیط کار دریغ نورزند. مجامع عمومی رکن اساسی شوراهای کارگری فردا و ظرف اعتراض و تصمیم گیری جمعی کارگران در شرایط سیاسی کنونی است.

۱۴ اکتبر ۲۰۲۱