دو سال قبل در ۲۴ آبان ۹۸ مردم کارگر و محروم به ستوه آمده از فلاکت، خفقان و بیعدالتی، و عمدتا در محلات کارگری و فقیرنشین در شهرهای ایران علیه بیکاری و فقروگرانی به پا خواستند و علیرغم حضورگسترده و ملیتانت در بسیاری از شهرهای ایران حماسه آفریدند و رویداد سیاسی بزرگی را رقم زدند. این خیزش تودهای که ابتدا در اعتراض به گرانی بنزین آغاز شد رفتهرفته به قیامی شهری علیه بانیان این نظم وارونه تبدیل شد. این بار بنزین، آتش خشم مردم را شعلهور کرد. مردم خسته و به تنگآمده از رنج و مشقات بیپایان به خیابانها ریختند و این بارمحکمترو قاطعانهتر از همیشه با شعارهایی در نفی تمامیت نظام، خشم، نفرت وانزجار خود را از وضع موجود به نمایش گذاشتند. جامعه ایران طی چند سال گذشته تحولات و رویدادهای شگرفی را ازسرگذرانده است و هرکدام در مسیر مبارزه برای آزادی، رفاه و همچنین رهایی از تبعیض و استثمار و این دولت نکبت اسلامی، نقش آفرینی کرده و فصل تازهای از مبارزهی آزادیخوانه و رهاییبخش را به روی جامعه گشوده اند. خیزش تودهای در دیماه ۹۶ آغاز تحولی جدید، سرنگونیخواهی تمامیت نظام را به صحنه آورد و خیزش انقلابی محرومان و ستمدیدگان درآبانماه 98، در ادامهی آن، بیتردید یکی از رویدادهای بزرگ و تاثیرگذار در تحولات سیاسی ایران بود که جامعه را به شدت تکان داد و لرزهی مرگ براندام حکومت نکبت اسلامی انداخت.
این شورش انقلابی اگر چه با وحشیگری و قصاوت بیسابقه، با کشتار و ریختن خون کارگران، جوانان و محرومان در کف خیابانها با تلخی فراوان در آن مقطع پایان یافت، اما پس لرزههای آبانماه خونین به گستردگی جامعه ادامه دارد. آن عوامل و انگیزههایی که اعتراض و خشم مردم را در روزهای آبانماه شکل داد در جامعه همچنان پابرجا و چه بسا عمیقتر شدهاند. جامعه ایران به صحنه اعتراض و اعتصابات هر روزه کارگری، معلمان و بازنشستگان تبدیل شده است، ”نه“ بزرگ مردم به انتخابات جمهوری اسلامی، خیزش مردم محروم خوزستان در تیرماه ۱۴۰۰ در اعتراض به کمبود آب و برق و… همهوهمه صدای اعتراض و نارضاتی میلیونها کارگر و زحمتکش است که در ادامهی آبانماه به بخشی از زندگی مردم تبدیل شده است.
از شامگاه ۲۴آبان اعتراضات در شهرهای مشهد، تهران، اهواز، کرمانشاه، سنندج، یزد، جوانرود، مریوان، ارومیه، بوکان، سیرجان و شیرازآغاز شد و به بندرعباس، اصفهان، کرمان، قزوین، شهرک اندیشه، ماهشهر، گچساران، خرمشهر، بابل، رشت، بیرجند، جیرفت، شوشتر، اندیمشک، کازرون، بهبهان، بوشهر، دهدشت و دهها شهر کوچک و بزرگ دیگر گسترش یافت. جمهوری اسلامی با یک قیام مردمی روبرو شد و از شنبه ۲۵ آبان 1398 به دستور سران جنایتکار رژیم اینترنت سراسری قطع شد و دست به کشتار معترضین زدند. رژیم جنایتکار اسلامی از ترس قیام مردم و سرنگونی، همهی نیروهای امنیتی، انتظامی، سپاه و بسیج و ارتش را برای سرکوب قیام ستمدیدگان به خیابانها گسیل کرد و از هیچ جنایتی کوتاهی نکرد.
خیزش انقلابی آبانماه، خیزش کارگران، محرومان، حاشیه نشینان و در کلام خیزشی از اعماق جامعه، خیزش طبقات فرودست جامعه، علیه فقر و ستم و بیعدالتی، برای نان، آزادی، برابری و رفاه بود که به خون کشیده شد. مردمی که خسته از فقر و تبعیض و نابرابری به خیابانها آمدند تا صدای اعتراض و نارضایتی خود از وضع موجود را فریاد بزنند. اما صدای این محرومان با گلولهی مزدوران اسلامی پاسخ گرفت و به خون کشیده شد. بنا به گزارشی تنها درشهریار، در جنوب غربی تهران بیشتراز صد نفرتوسط نیروهای گارد ویژه و امنیتیهای لباس شخصی با شلیک مستقیم این مزدوران و یا استفاده از مسلسل کشته شدند.
خیزش آبانماه به خون کشیده شد اما بسیارعظیم بود. عظمت این رویداد را خود سران رژیم اینطور بیان کردند: رمضان شریف، سخنگوی وقت سپاه پاسداران ایران گفت که ”براساس آخرین اطلاعات از۷۵۰ شهر کشوردر حدود یکصد شهر حوادث و اتفاقاتی کوچک و بزرگ رخ داد که بیشتر مناطق در کمتر از ۲۴ ساعت و در برخی شهرها در ۷۲ ساعت جمع شد“، و یا سالار آبنوش، فرماندهی وقت عملیات بسیج ایران نیز دریک سخنرانی روز پنجشنبه ۳۰ آبان ۹۸ گفته است که آنچه اتفاق افتاد را ”جنگ جهانی تمام عیاری علیه نظام و انقلاب خواند“ و گفت به ”عنوان کسی که در صحنه بودم معتقدم که فقط خدا ما را نجات داد“.
به روایتی اعتراضهای آبان ۹۸ یکی از بزرگترین بحرانهای جمهوری اسلامی در چهل سال گذشته بود. محمدرضا باهنر از چهرههای اصولگرا گفته بود: ”عدهای ازمردم تماشا کردند و به آن نپیوستند، جمعوجور شد وگرنه به سمت انقلاب یا انقلاب مخملی حرکت میکرد و اصلا قابل جمعکردن نبود“.
روزهای خونین آبانماه بر جسم و روح جامعه نقش بسته است و اکنون به بخشی بسیارمهم از تاریخ مبارزات مردم علیه جمهوری اسلامی تبدیل شده است. خیزش آبانماه 1398، به دنبال خیزش تودهای دیماه 1396به طور واقعی ثابت کرد که جامعه راهی جز عبور از رژیم جمهوری اسلامی ندارد. دو سال از این رویداد مهم و تکاندهندهی گذشته است، ولی جامعه تماما در تب وتاب مسائل آبانما ه وتقابلهای جدیتربه خود میپیچد. عواملی که خیزش آبانماه را شکل داد و به صحنهآورد همواره مسائل گرهی جامعه، دغدغهی اکثریت مردمی است که به خیابانها آمدند. همهی این عوامل نه تنها تخفیف پیدا نکردهاند، بلکه تشدید نیز شدهاند. بحرانهای جمهوری اسلامی نه تنها کاهش پیدا نکردهاند، بلکه تشدید و بنا به گفته اقتصاددانان دولت در آستانهی ورشکستگی اقتصادی قرار گرفته است. فقر، بیکاری، گرانی و تورم بیشتر از گذشته یقهی مردم را گرفته است. نفرت و بیزاری از سازندگان این زندگی جهنمی بیشتر و بیشتر شده است. تضادها و شکافهای طبقاتی عمیقتر شدهاند و جامعه چارهای جز عبور از این باطلاق ندارد.
دولت رئیسی جنایتکار با سازمان دادن مشتی پاسدار و بسیجی و آدمکش در راس ارکانهای حکومتی، هدفی جز مقابله با اعتراض و خیزش مردمی ندارد. جمهوری اسلامی ناتوان از حل مشکلات مردم به آخرین قدرتنمایی با خشونت و سرکوب و ارعاب بیشتر روی آورده است. آرایش حکومت جوابی به بحرانهای عمیقی است که راه حلی برای آن ندارند.
واقعیت این است که جمهوری اسلامی مانع اصلی هر نوع بهبود و پیشرفت در زندگی مردم است. جامعه برای برونرفت ازاین بحرانها و تعین تکلیف با رژیم سرمایهداری حاکم، به تقابلها و کشمکشها و خیزشها میان مردم و دولت سرمایهداری حاکم روی آورده است. جامعه ایران به این دلیل برای نجات ازاین تناقضهای خردکننده به یک تغییر انقلابی و زیروروکننده نیاز دارد. اعتراضات دیماه، آبانماه و تیرماه و همچنین اعتصابات کارگری، مراحلی ازاین نوع تقابلها بر سرتغییر این شرایط و عبورازاین زندگی فلاکتبار اقتصادی و اجتماعی بودند. این تغییر انقلابی فقط به دست طبقه کارگر و اقشارمحروم و به میدان آمدن این نیروی عظیم اجتماعی امکانپذیر است، همانهایی دیماه و آبانماه و تیرماه را به وجود آوردند. درسالروزخیزش آبانماه، یاد عزیزان جانباخته را گرامی میداریم، خود را در کنار خانواده و بستگان جانباختگان راه آزادی وبرابری و عدالت میبینیم و با ادامهی راه این آزادگان و تا رسیدن به اهداف و آرزوی آنان و برچیدن دستگاه ستم و استبداد راهشان را ادامه خواهیم داد.
آبان 1400
سعید یگانه