بعد از افشاگری مستند کمونیستها و انسانهای آزادیخواه و حزب ما از سیاستها و به ویژه عملکرد تروریستی دوره اخیر سازمان توطئه گر عبدالله مهتدی ، نهایتا ناچار شدند که ظاهرأ پاسخی را سرهمبندی کنند. اما این به اصطلاح جواب بطور واقعی کوچکترین اشارهای به مدارک و ادعاهای مستدل ارائه شده در قبال ترورهای متعدد درون سازمانشان ندارد. کاملا روشن است که اینها از طرف جامعه و کمونیستها و انسانهای آزادیخواه تحت فشار هستند و ناچار شده اند در یک اطلاعیه رسمی و یک ویدئو کلیپ به شانتاژ و با روش فرار به جلو، به ترور شخصیت و دروغبافی در مورد مخالفین سیاسیشان و بیش از همه کمونیسم کارگری و حزب حکمتیست روی بیاورند. نه در اطلاعیه کمیته مرکزی و نه در ویدئو کلیپی که منتشر کرده اند در مورد اسناد مستند افشاگری از اقدامات تروریستی و سر به نیست کردن چند تن از پیشمرگان خود در اردوگاه نظامیشان هیچ توضیحی نداده اند. با این شیوه پاسخ دادنهای مستأصلانه به خیال خود میخواهند ذهن جامعه را به مسائل دیگر معطوف کنند. اما این شگرد هیچ کمکی به انزوای این جریان بدنام نخواهد کرد و آنها را در میان مردم کردستان بیشتر رسوا خواهد کرد. پرونده سازمان زحمتکشان به رهبری عبدالله مهتدی از این سیاه تر است که بتوانند با ترور شخصیت و دروغ و پرونده سازی جعلی برای مخالفین سیاسی شان اعتباری برای خود کسب کنند. فلسفه درست شدن این جریان ناسالم بر اساس نفرت از گذشته خود و قومی گری و ضدیت با هر نوع آرمان خواهی کمونیستی و سوسیالیستی بود. دو هفته کنگره یک سازمان را به گروگان گرفتند تا ۵۰ در صد نمایندگان کنگره به آنها داده شود. وقتی به نتیجه نرسید ناچار شدند صفشان را جدا کنند. بعد از تشکیل سازمانشان دهها سند مستند از عملکرد این سازمان هست که گذاشتن اسم سازمان سیاسی روی آنها را زیر سوال می برد. طرح حمله به اردوگاه کومله سازمان کردستان حزب کمونیست ایران و زدن مقرات آنها با آرپی جی. طرح ترور رهبران حزب کمونیست کارگری ایران حکمتیست که توسط کادرهای وقت این جریان افشا شد. ترور مخالفین صفوف خود که این سیاه ترین نوع ترور است. طی این مدت دهها پیشمرگ این سازمان سر به نیست شده و این جریان توطئه گر علت مرگ آنها را خودکشی اعلام کرده است. دوربینهای مدار بسته و تحقیق پلیس و دادگاه عربت کشتن آپو حسینی را تایید کرده است و حکم جلب دو نفر از سران این جریان را داده است. جامعه به همت کمونیستها و شخصیتهای آزادیخواه و خانوادههای جان باختگان، این سازمان را تحت فشار قرار داده است و آنها در اوج ضعف و زبونی ناچار شده اند که جوابی وارونه را سرهم بندی کنند. در ویدئو کلیپ مصاحبه با فردی به نام عبدالله آذربار که گویا از اعضای دفتر سیاسی شان است، آذر بار در اوج بیشرمی اتهاماتی را علیه کمونیسم کارگری و حزب حکمتیست پرت میکند که بطور واقعی شایسته سازمان مطبوعشان است. مامورش کرده اند که پشت دوربین به اصطلاح مصاحبه بنشیند و یک مشت ادعاهای پوچ و بی پایه در مورد دوره جدایی سالم و متمدنانه اکثریت نود درصدی رهبری و کادرهای حزب کمونیست ایران و کومه له وقت متشکل در فراکسیون کمونیسم کارگری به رهبری منصور حکمت را برای هزارمین بار گفته شده و بارها پاسخ گرفته را تکرار کند. خودشان میدانند این شانتاژها بی پایه است. سند مکتوب توافقنامه چگونگی جدایی سالم و اصولی امضا شده توسط منصور حکمت و ابراهیم علیزاده در جریان جدایی کمونیسم کارگری موجود است و افشاگر این نوع پروپاگاند است. کسی که در خانه شیشهای نشسته سنگ پراکنی نمیکند. آذربار مادام که در جریان مسئله جعبه سیاه جناب عبدالله مهتدی دردرون کومله وقت است، باید تا ابد سرش را پایین بیندازد نه اینکه به چنین پروپاگاندی دست بزند. آذر بار ما را متهم میکند که گویا به گذشته خود پشت کردیم. اتفاقا بر عکس جنگ ما با سازمان مطبوعش سر افتخارات کمونیستی گذشته است که ما از روز اول و هنوز هم به آن افتخار میکنیم ، که در ساختن آن تاریخ کمونیستها و آزادیخواهان و برابری طلبان نقش اساسی داشتیم. کومله با هر درکی که از مارکسیسم داشت خودش را یک جریان کمونیستی می دانست. رهبران وقت کومله به کمونیست بودن خود کوچکترین شکی نداشتند و این را بارها در جامعه و جلسات و مرجعهای حزبی گفته اند. این تاریخ دفاع از آزادیخواهی و برابریطلبی بود. دفاع از انسانیت و نقد قومیگری و فرهنگ ارتجاعی بود. عبدالله مهتدی سازمانش را با نفرت از این تاریخ درست کرد. و با زبان خودش در تلویزیون بی بی سی فارسی با صراحت گفت نه کمونیست است نه چپ و نه سوسیالیست. کدام تاریخ کومله اینطوری بوده است که عبدالله مهتدی می گوید؟ به کدام تاریخ کومله قبل از تشکیل سازمان مطبوعتان افتخار می کنید؟ شما به هیچ تاریخی از حیات سیاسی کومله تعلق ندارید. کجا کومله از فدرالیسم دفاع میکرد؟ افتخار شما به ناسیونالیست بودنتان به کدام تاریخ کومله مربوط است؟ اتحاد و همکاری نزدیک با احزاب کردستانی در کجای تاریخ کومله بود؟ تقدیر از قاسملو طراح جنگ علیه کومله مربوط به چه تاریخی از حیات سیاسی کومله است؟ واقعیت این است که به تاریخ گذشته کومله هیچ ربطی ندارید. آذر بار مدعی است که گویا مخالفین این جریان از این نگران هستند که دو سازمان زحمتکشان به رهبری عبدالله مهتدی و عمر ایلخانی زاده متحد میشوند و به همین خاطر علیه آنها افشاگری شده است. این دو جریان از لحاظ برنامهای و سیاست کوچکترین تفاوتی با هم ندارند. دعوا و جدایی آنها به هیچ وجه سیاسی نبود بلکه سر اموال و دارایی بود. هنوز اسناد مربوط به کشمکشهای مالی آسو سات و جنگ و چاقو کشی اینها علیه همدیگر در اردوگاه محل سکونتشان در سایتها و دنیای مجازی موجود است. به خاطر جلوگیری از خونریزی بیشتر پلیس سلیمانیه همه آنها را خلع سلاح کرد. به نظر من نه اطلاعیه کمیته مرکزی ، نه مصاحبه عبدالله آذربار و نه اتحاد این دو جریان کمکی به تخفیف دادن ماهیت رسوا و عملکرد ترویستی این جریان نمیکند. مهتدی و آذربارها به خوبی میدانند، شانتاژ و پروپاگاند پوچ علیه کمونیسم کارگری و حزب حکمتیست پاسخ پرونده سنگین اقدامات سیاه و تروریستی آنها در بیرون و در درون سازمانشان نیست. درست است که کمونیسم کارگری و حزب حکمتیست نقش بسیار مهمی در افشا و منزوی کردن این جریان توطئهگر و سیاه داشته است ، اما امروز آنها با موج وسیعی از نفرت و اعتراض انسانهای حق طلب از جمله در درون صفوف خودشان روبرو شده اند. پروپاگاند علیه کمونیستها پاسخ ادعانامه دادگاه عربت استان سلیمانیه کردستان عراق در مورد اقدامات تروریستی تان نیست و مهمتر بیش از این نمیتوانید از زیر بار مسئولیت مستقیم سربه نیست کردن چندین نفر از جوانان به اشتباه ملحق شده به اردوگاه نظامی تان شانه خالی کنید. رهبری این جریان سیاه و بدنام در مقابل کل اقدامات تروریستی به فرجام رسیده و یا نرسیده در درون و بیرون سازمانشان دیر یا زود باید پاسخ دهند. کمونیستهای کارگری و حزب حکمتیست و صف وسیع آزادیخواهان آگاه شده به ماهیت سیاه این جریان با ادامه آگاهگریها و اقدامات مسئولانه خود ، لازمست بیش از پیش این جریان مضر به حال جامعه را منزوی کنند.
مختار محمدی
۶ ژانویه ٢٠٢٢