بعد از مبارزه و رزم کارگران نیشکر هفت تپه و تحمیل خواستهای خود به دولت و کارفرمای زالو، اکنون کارگران گروه ملی فولاد اهواز بعد از مدتها دندان روی جگر گذاشتن و عدم جوابگویی به مطالبات آنان، دگربار با اعتصاب و اعتراض و راهپیمایی متحدانه برای تحقق خواستهای برحق خود به میدان آمدند. این اعتراضات که طی دو روز متوالی بصورت راهپیمایی و تجمع مقابل استانداری و فرمانداری اهواز صورت گرفت مسئولین دولتی را وادار کردند که با آنان به گفتگو بنشینند و به خواست و مطالبات آنان گردن نهند. این دستاوردها که نتیجه برگزاری مجامع عمومی کارگری و مبارزه متحد کارگران فولاد به نتیجه رسیده است، مطابق نتایج مذاکرات قرار است با نظارت مستقیم پرسنل فولاد به مرحله اجرا درآورند، درغیر اینصورت مجمع عمومی کارگران تصمیم به ادامه اعتراض خواهند گرفت. بعد از این موفقیت کارگران اعلام کردند که “اگر تا اوایل اسفند نتایج حاصل نشد، مطمئن باشید خودمان این نتایج را با دست خودمان رقم خواهیم زد.”
معنی این سخنان این است که حق گرفتنی است و دادنی نیست. کارگران فولاد این بار نیز با اعتراض متحدانه خود ضمن اینکه حرف شنوی از کارگران را به مسئولین دولتی فهماندند که دیگر صبر و تحملی برایشان نمانده است، اذهان جامعه را نیز به حق طلبی خود جلب کردند. همزمان با اعتراض و راهپیمایی کارگران فولاد، اعتراض کارگران شهرداری اهواز، که این نیز سابقه طولانی دارد و به خواست آنان رسیدگی نمی شود، با اعتراض کارگران فولاد به هم چفت شده اند و بار دیگر شهر اهواز شاهد اعتراض و راهپیمایی کارگران فولاد و اعتراض کارگران شهرداری شد.
کارگران فولاد خواستار طرح طبقه بندی مشاغل، تصویب ورود ماهیانه ۱۰۰هزار تن مواد اولیه با مبدا صنایع فولاد خوزستان، افزایش دستمزد، ارتقای سطح معیشت، پرداخت پاداش و ارزاق یک میلیون و پانصد هزار تومان به تمامی پرسنل و اصلاح روند تقسیم پاداش تا قبل از پایان سال، افزایش سطح تولید و رفع موانع آن و تضمین اشتغال و جلوگیری از اخراج کارگران، حق بدی آب و هوا و تغییر ساختار مدیریتی بخش خصوصی هستند و از طریق مجامع عمومی کارگری و جلسات هم اندیشی در سالن اجتماعات فولاد بارها مطالبات خود را به گوش مسئولین رسانده اند. کارفرمایان توجهی به مطالبات کارگران نکردند و کارگران در مجمع عمومی شان تصمیم به اعتصاب و راهپیمایی گرفتند. اعتراض کارگران فولاد با توجه به سابقه مبارزاتی و اعتصاب و راهپیمایی در سالهای گذشته، بعد از اعتصاب و اعتراض طولانی هفت تپه از اهمیت خاصی برخوردار است. کارگران فولاد در کنار اعتراضات معلمان و بازنشستگان و دیگر بخشهای کارگری، روحیه اعتراضی و همبستگی مبارزاتی را قویتر می کنند. این اعتراضات گسترده طبقه کارگر لازم است از هر سو مورد حمایت سایر کارگران قرار بگیرد.
کارگران فولاد و هفت تپه و پتروشیمی و نفت که اکثرآنان در رنج و مشقت زندگی می کنند و وحشیانه استثمار می شوند، اگر چه مطالبات مختلف و بعضا مشترک دارند، اما درد و رنج آنان یک سرچشمه دارد و از یک منبع رنج می برند، آنهم دولت و نظام سرمایه داری است. کارگران و مردم تهیدست ناچارند که برای ارتقای زندگی و بهبودی حتی موقت درمعیشت خود به اعتراض و مبارزه روی بیاورند. این تنها کارگران بخشهای صنعتی نیستند که با چنین وضعیتی روبرو هستند، بازنشستگان، معلمان و فرهنگیان، بخشهای مختلف شاغل و بیکار طبقه کارگر با مشکل فقر و ناامنی اقتصادی و مشکلات روزمره روبرویند. شرایط بحرانی و عدم اطمینان از روزهای بعد که چه بلایی سر کارگر و مردم زحمتکش خواهد آمد. این اوضاع، کارگران و همه اقشار تهیدست جامعه را به مبارزه و مصاف روزانه با دولت و کارفرمایان کشانده است. خصوصی سازی، پیمانکاری، قراردادهای سفید و موقت کاری و عدم اطمینان از امنیت شغلی اکثریت کارگران و تهیدستان را در معرض نابودی قرار داده است. فقر و بیکاری و گرانی و تورم زندگی را بر اکثریت مردم کارکن این جامعه تلخ کرده است و امیدی به فردای بهتر زیر حاکمیت دولت سرمایه داری و مذهبی ایران سلب شده است.
واقعیت این است راهی جز مبارزه و اعتصاب و اعتراض خیابانی برای گرفتن حقوق پایمال شده خود، برای بهبود اوضاع، و برای عبور از جهنمی که جمهوری اسلامی برای اکثریت مردم به وجود آورده باقی نمانده است. کارگران ملی فولاد اهواز و کارگران در مجتمع های صنعتی، معادن، مراکز خدماتی و آموزشی و درمانی، کارگاه ها و کارخانه های مختلف، مردم حاشیه نشین و محرومان محکوم شده به فلاکت، راهی جز همبستگی مبارزاتی، حمایت از خواست و مبارزه همدیگر، متحد و یکصدا شدن، متکی شدن به روش شورائی و اراده و اتحاد خود ندارند. متکی شدن به مجمع عمومی کارگران را متحد میکند و اتحاد قدرت کارگران را بنمایش می گذارد. اتحاد کارگران ضامن پیروزی آنها در این مبارزه مشخص است. از مبارزه کارگران فولاد حمایت کنیم.
١٦ فوریه ٢٠٢٢