مقالات

در یک نگاه! اول مه، جنگ امپریالیستی و کارگران رحمان حسین زاده

تاریخأ و هر ساله روز اول مه، روز جهانی طرح ادعانامه کارگری و اعلان نبرد طبقاتی با نظم وارونه کاپیتالیستی و مصائب آن است. اعتراض و اعلام انزجار به تحمیل و تشدید فقر و تبعیض عمیق و فزاینده و ناامنی و جنگ و تباهی بر زندگی میلیاردها انسان کارکن و دردمند سرلوحه ادعانامه کارگران در مناسبت اول مه است. اما در مناسبت جهانی اول مه فراتر از چهارچوب عمومی اعلام انزجار و نفرت و اعتراض اجتماعی، طبقه کارگر جهانی در شرایط مشخص هر سال بر پرمخاطره ترین معضلی که در مقابلش قرار گرفته متمرکز میشود. در دو سال قبل فاجعه کرونا و مرگ و میر وسیع و رنج و درد جهانی ناشی از آن را محور عمده اعتراضات و بیان خشم خود قرار داد. امسال کارگران بر کدام مخاطره فوری و راه مقابله با آن فوکوس میکنند؟

جنگ امپریالیستی و اول مه امسال!
در اول مه ۲۰۲۲ طبقه کارگر جهانی با پدیده جنگ در اوکراین و حتی اگر تا روز اول مه، یعنی درست یک ماه دیگر توقفی در این جنگ ایجاد شود، هنوز با پیامدهای فاجعه بار آن روبرو است. این پدیده شوم و فجایع تاکنونی و آتی آن محوری ترین فاجعه گریبانگیر طبقه کارگر جهان است. شاید گفته شود، طبقه کارگر در هر کشور و از جمله در ایران چنان غرق در مصائب و رنج در محل کار و زندگی خویش است، نمیتواند به موضوع جنگ و پیامدهایش در مناطق دیگر و در این مورد در اوکراین توجه جدی داشته باشد. اما تمام مسئله اینست اثرات مخرب این جنگ و تشدید فقر و گرانی و تحمیل تنگنا بر زندگی هم اکنون طبقه کارگر و مردم محروم در بخش وسیع کشورها در دنیا مشهود است. لازم به توضیح زیادی نیست که در نظم سرمایه تماما جهانی شده (گلوبال) و به هم مربوط شده، جنگ اقتصادی (تحریمهای اقتصادی) و اکنون لشکرکشی و زور گویی میلیتاریستی به فوریت معیشت و زندگی اساسأ طبقه کارگر و مردم نه تنها در روسیه و اوکراین و کشورهای اروپایی، بلکه در همه دنیا زیر فشار گرفته و این واقعیت تلخ پیامد اولیه جنگ جاری در اوکراین است. جنگی که قطب های اصلی نظم ضد بشر کاپیتالیسم معاصر از یک سو روسیه پوتین و در مقابل آمریکا و ناتو و دولت زلنسکی در اوکراین بانی آن هستند. تازه این فوری ترین اثرات پر رنج این واقعه است، پیامدهای زیانبار و مخرب میان مدت و بلند مدت این رویداد کل جهان وآینده زندگی میلیاردها انسان را دستخوش مخاطره جدی کرده است. (در مصاحبه ها و مطالب قبلی به آن پرداختیم که اینجا لازم به تکرار نیست).

در نتیجه در اول مه امسال، طبقه کارگر با چشمان باز باید جنگ در اوکراین و ابعاد جهانی پیامدهای پر از رنج و درد آن برای کارگر و جبهه انسانیت را ببیند و بخش مهمی از کیفر خواست خود را علیه نظم کاپیتالیستی معاصر، علیه لشکرکشی و زورگویی میلیتاریستی روسیه و علیه طرح و نقشه های آمریکا و ناتو در این رویداد و در دیگر کانونهای بحران جهان امروز اعلام کند. اتخاذ سیاست کارگری در قبال این جنگ و بانیان آن از این زاویه هم بسیار ضروری است که در سطح جهان و در همه کشورها و از جمله در ایران دو ترند ضد کارگری؛ الف، ترند پروروسی و ب، ترند پروغربی و ناتویی سموم خود را در میان کارگران اشاعه میدهند. رسالت طبقاتی و سیاسی بخش پیشرو و کمونیست طبقه کارگر است با بیان نقد و اعلام سیاست متمایز کارگری، در مقابل این دو ترند ارتجاعی و ضد کارگری قد علم کند. در این رابطه ادعانامه کارگری اول مه میتواند بر محورهای زیر تاکید کند.

۱- کارگران در سراسر جهان و به ویژه در روسیه و اوکراین این جنگ را به عنوان کشمکش مخرب قدرتهای کاپیتالیستی ضد کارگر و مردم، به مثابه جنگ امپریالیستی و در این مورد زورگویی میلیتاریستی روسیه را ارتجاعی و ضد انسانی معرفی کنند. با آگاهگری و سازمانگری مؤثر و توده ای نیروی مادی اعتراض با پرچم و شعار “نه به جنگ قدرتها و دولتهای سرمایه داری” را به میدان کشند. از کارگران و مردم و آزادیخواهان در سطح جهان به ویژه در روسیه و اوکراین باید خواست علیه این جنگ و بانیان آن به میدان آیند.

۲- از طبقه کارگر روسیه و اوکراین و کمونیستها در این دو کشور باید حمایت کرد و به علاوه این وظیفه طبقاتی و سیاسی مهم را در این دوران سخت و حساس تاریخی یادآور شد که وقت آنست با پرچم مبارزه با “بورژوازی خودی” و برای ساقط کردن هیئت حاکمه های بورژوایی مسبب این جنگ در روسیه و اوکراین به میدان بیایند. همانطور که در روسیه سال ۱۹۱۷ تحت رهبری حزب بلشویک و رهبری داهیانه لنین مظهر انقلاب و آزادیخواهی حاکمیت بورژوایی وقت را سرنگون و انقلاب کارگری را ممکن کردند. اکنون و دوباره حرکت خلاف جریانی و کمونیستی را میطلبد که به دام فضای سنگین ناسیونالیستی نیفتند و سیاست طبقاتی و کارگری و انترناسیونالیستی را احیاء کنند.

۳- در سطح جهان گسترش اعتراض و مقابله با این جنگ و حمایت از کارگران و مردم اوکراین و مقاومت و مبارزات آزادیخواهانه و مترقی آنها وظیفه کارگران و مردم حق طلب و همه ما کمونیستها است. با پرچم “این جنگ باید متوقف شود”، با شعار “نه به جنگ سرمایه داران” و “دست قدرتهای جهانی، امپریالیسم روسیه و آمریکا و ناتو از سر مردم کوتاه” باید به میدان آمد. وظیفه کارگران و آزادیخواهان را برای سازماندهی جنبش قوی ضد جنگ جاری، متفاوت از جنبش تشدید جنگ ساخته و پرداخته دولتهای بورژوایی و ناتویی را سازمان داد.

۴- جنبش طبقه کارگر در کنار مقابله موثر با قلدری میلیتاریستی روسیه، با ترفندها و توطئه ها و نقشه های آمریکا و ناتو باید مقابله کند. تحریم اقتصادی را به عنوان سلاح کشتار جمعی مورد اعتراض و نفرت قرار دهد. در یک کلام علیه قدرتهای جهانی و امپریالیستی و دولتهای مرتجع همراه آنها لازمست نیرو جمع کرد و مبارزه انقلابی را سازما ن داد. این تنها راه کارساز پایان دادن به استثمار و ستم و جنگ و کشمکش قطبهای بورژوا امپریالیستی و دولتهای مرتج متحد آنها است. در این راستا کارگران و کمونیستها و آزادیخواهان ایران باید سهم خود را ایفاء کنیم. اول مه امسال فرصتی است که علاوه بر برجسته کردن مبارزه کارگران در ایران علیه درد و رنج و مشقات تحمیل شده توسط سرمایه داری حاکم و جمهوری اسلامی، لازمست رسالت انترناسیونالیستی و انسانی خود را در قبال جنگ در اوکراین در قطعنامه ها و ادعانامه های کارگری روز جهانی کارگر مطرح کنیم.

***