مقالات

سرنگونی ، مبارزه طبقاتی ،جدال بر سر آینده! سعید یگانه

خیزشهای توده ای ، اعتصابات کارگری ،اعتراض مستمرمعلمان و بازنشستگان برسر نان و معیشت و بطورکلی جنب و جوش اعتراضی اکثریت مردم با هدف سرنگونی جمهوری اسلامی، تحرک جدیدی را در میان جریانات راست پروغرب بعد از سخنان اخیررضا پهلوی بوجود آورده است .رسانه های بورژوازی نیزتلاش می کنند که به نفع رضا پهلوی و و مقبولیت او به عنوان رهبراعتراض مردم فضا سازی کنند وبه افکار عمومی بفروشند.
با گسترش اعراضات و رشد رادیکالیسم و زیاده خواهی توده کارگر وزحمتکش ،راستها و از جمله رضا پهلوی تحرک بیشتری از خود نشان می دهند وتلاش خواهند کرد که مبارزات مردم برای سرنگونی را مطابق الگو و اهداف خود محدود و هدایت کنند .رضا پهلوی و راستها تا کنون به عناوین مختلف در سالیان گذشته بخصوص از دی ماه ۹۶ با شروع اعتراضات توده ای علیه جمهوری اسلامی و نه گفتن به هر دو جناح رژیم ،حضور پیدا کرده اند و جنب و جوش آنان نسبت به روابط امریکا و جمهوری اسلامی فراز و نشیب داشته است ، اما اشتباه است که جست و خیز کنونی آنان را غیر جدی و نادیده گرفت .تحرکات اخیرآنان بدون چراغ سبز و حمایت دولت امریکا ممکن نیست . هدف هدف امریکا اکنون رژیم چنج نیست و هنوز امریکا و غرب تماما دست از جمهوری اسلامی نشسته اند ،اما در شرایط کنونی حمایت ازاپوزسیون راست رابه عنوان ابزاری برای اعمال فشار بر جمهوری اسلامی مورد استفاده قرارمی دهند.
امریکا و غرب بی میل نیستند که جمهوری اسلامی توسط مردم سرنگون شود ، اما کنترل شده با حفظ ساختارهای موجود ،طوری که به سرنگونی انقلابی و دگرگونی انقلابی به نفع گارگران و زحمتکشان منجر نشود.سر نوشت برجام در هاله ای از ابهام است .جنگ در اکراین و رقابت امریکا و غرب و ناتو با چین و روسیه ، سر نوشت برجام را بی نتیجه گذاشته است .رابطه جمهوری اسلامی با غرب در شرایط کنونی درپرتو رقابت غرب با روسیه وچین و صف بندی های جدید جهانی قابل تعریف است .امریکا امکان دخالت نظامی در اوضاع ایران ندارد، در نتیجه تقویت راست پرو غرب در تقابل با جمهوری اسلامی با اتکا به اعتراضات سرنگونی طلبانه مردم در دستورغرب و بطور مشخص امریکا قرارگرفته است.سفرپنس به اردوگاه مجاهدین و ملاقات با مریم رجوی ، بر جسته کردن شخصیتهایی همچون مسیح علینژاد و کاندید او به عنوان جانشین کومیساریای پناهندگی حقوق بشرو تحرکات اخیر رضا پهلوی و حمایت از او را باید بربسترچنین اوضاعی دیدو مورد توجه قرار داد.
بسیار طبیعی است که درجدال برسر سرنگونی و شکل دادن به آینده بعد از جمهوری اسلامی جنبشهای مختلف اجتماعی هر کدام درهیئت احزاب، سازمانها ، شخصیتهای سیاسی که آنها نیز منافع طبقه خود را نمایندگی می کنند ، بااهداف وسیاستهای خود به این جدال طبقاتی- سیاسی وارد می شوند .مبارزه طبقاتی و صفبندی ها وجدال بر سر آینده در دل تحولات سیاسی کنونی ، برای سرنگونی جمهوری اسلامی هم آکنون آغاز شده است ، چپها و کمونیستها با اتکا به مبارزات کارگری و اقشار زحمتکش بر سر تامین منافع وهژمونی طبقه کارگرمی کوشند مسیر مبارزه را به نفع آنان هموار کنند وراستها و ناسیونالیستها بی تعارف در دفاع از منافع و حاکمیت بورژوازییردر اشکال دیگر حاکمیت در آینده ایران در مسیراین مبارزه حضور فعالتری از خود نشان می دهند .تحرک جدید طیفهای مختلف راست پرو غرب و پیامهای حمایت از رضا پهلوی را دقیقا باید از این زاویه نگاه کرد و در افکار عمومی به عنوان راه حلی بورژایی افشا کرد .اگر دقت بکنیم رضا پهلوی و طرفداران این خط با شروع اعتراضات از سال ۹۶از بحث استعفای خامنه ای ، تا بر گزاری رفراندوم و این اواخر بود که رضا پهلوی و کلیت راستها به شعار”نه به جمهوری اسلامی “شیفت کردند و رضا پهلوی ازپوزیسیون سلطنت شاهی به جمهوریخواهی نقل مکان کرد و زمانی تشخیص دادند که توقع مردم در این اعتراضات بالاست ، رادیکالیسم اعتراضی رشد کرده است و باید خود را با خواست و مطالبات وتوقعات مردم منطبق بکنند ،مقوله کارگر و بازنشسته وارد ادبیات رضا پهلوی و راستها شد و ازاعتراض آنان حمایت کردند.
به این دو تکه از سخنان رضا پهلوی دقت کنید به سادگی اهداف او وهوادرانش را در میابید.او گفته است که “اولین ابزارحفظ حاکمیت در کشور همین نیروهای انتظامی هستند ، یعنی همین ارتشی ها ،همین بسیجی ها، اعضای سپاه در بخش نظامی اش. و در سخنی دیگر می فرمایند “اگر مشکل مملکت مون رو با اسلامی ستیزی یا مذهب ستیزی پیش ببریم ، اگر قراره این باشه ، همین بهتره که این حکومت بمونه ، بنده انتقال کننده این آلترناتیو نخواهم بود.”
می بینید دغدغه رضا پهلوی چه هست . یادمان نرفته که رژیم اسلامی و در راس آن خمینی با ارتش شاه وحدت کرد، تعدادی از سران را اعدام کردند و ماشین سرکوب را به خدمت خود در آوردند . رضا پهلول هم قصد دارد ارتش وسپاه و بسیج را که ابزار سرکوب و جنایت درطول حیات جمهوری اسلامی می باشد به خدمت خود دربیاورند . بی دلیل نیست که رضا پهلوی مدام درسخنانش نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی را مورد خطاب قرار می دهد.مذهب و خرافه و آخوند عصای دست خاندان پهلوی بود و ایشان نیز دقیقا می خواهد اینها را به خدمت بگیرد.مذهب و خرافه و قوانین اسلامی که بیشتر ازچهار دهه است زندگی مردم بخصوص زنان را همه جانبه در منگنه قرار داده است و ابزار به انقیاد کشاندن جامعه بوده ، او می خواهد که مردم با آن “سر ستیز” نداشته باشند.
تردیدی نیست که نظام آینده در دل همین تحولات اجتماعی شکل می گیرد و با تشدید مبارزه طبقاتی و مسجل شدن سرنگونی حاکمیت به دست مردم ،آلترناتیوهای مختلف بیشتر میدان تحرک و مانور پیدا می کنند و سعی می کنند در دل این مبارزه آینده و یا نظامی که مورد نظرشان است به افکارعمومی بقبولانند و خود را قادربه شکل دهی نظام سیاسی آینده ایران در میان توده مردم نشان دهند.
ما می گوئیم که بیشتر از چهار دهه است مردم با اندازه کافی فقر و فلاکت و بد بختی و اختناق و سرکوب کشیده اند و دیگر نمی خواهند تراژدی انقلاب ۵۷ تکرار شود .باید نیروی اصلی را بر مبارزه برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و در هم شکستن ماشین سرکوب بورژوازی متمرکز کرد ،اما در عین حال باید هوشیاربود ونباید اجازه داد که بار دیگر تلاش مردم ، مبارزه کارگران و افشار زحمتکش برای رسیدن به آزادی و رفاه و خوشبختی ،دستمایه رسیدن بخشی دیگر از بورژوازی به حاکمیت شود.آنچه راستها می خواهند این است که اخوند سرنگون شود ، یا به قول خودشان ولایت فقیه نباشد و همه چیز دست نخورده به گفته رضا پهلوی از ارتش و سپاه و بسیج و ساواک و اطلاعات و امنیت و همه ماشین سرکوب دست نخورده بماند یا حداقل عناصری را حذف وهمه را به خدمت خود دربیاوردند و همانند انقلاب ۵۷ طبقه کارگرکه رژیم پهلوی را به زانو در آورد سرش دوباره بی کلاه بماند و قربانی شود .
مشروطه و سلطنت شاهی جایی درآینده ایران ندارد،اما نباید تحرک راستها و و رضا پهلوی را دست کم گرفت. و نفرت و بیزاری از رژیم سرمایه داری اسلامی به اوج خود رسیده است . امروزهمه از راست و چپ ، کارگر و بورژوا سرنگونی طلبند و درسرنگونی جمهوری اسلامی ذینفعند، اما منفعت واهداف متفاوتی دارند .مبارزه و سرنگونی همه با همی نتایج مطلوبی به نفع کارگران و زحمتکشان نخواهد داشت .خوشبختانه ما در این دوره شاهد اعتراض و مبارزه رادیکال کارگری و سایراقشاراجتماعی و چپ گرایی در جامعه هستیم . بر بستراین مبارزه رادیکال ،امکان شکل گیری روند تحولات به نفع کارگر و زحمتکش یکی ازاحتمالات قوی است و باید تلاش کرد این مسیر را هموار کرد. ما حزب حکمتیست به جبهه مبارزه سوسیالیستی برای آزادی و برابری و ریشه کن کردن استثمارو تبعیض و نابرابری تعلق داریم وبه سهم خود در این مسیر تلاش می کنیم . یک راه حل سوسیالیستی آلترناتیو مطلوب کارگران و زحمتکشان در جواب به وضع کنونی در ایران است.
****