مقالات

نگاهی به شعار ” پیاوسالاری و سەرمایە هۆکاری ئەم بەڵایە”

یکی از اتفاقاتی که در روزهای اخیر شهر مریوان و به مرور جامعه کردستان را تحت تاثیر و تاثر قرار داد، مرگ شلیر رسولی بود. پس از منتشر شدن خبر بستری شدن شلیر در بیمارستان و دلیل این حادثه دهشتناک، عکس‌العمل به این اتفاق کم کم شکل گرفت. اما مهمترین اتفاق و عکس‌العمل پس از مرگ شلیر به وقوع پیوست. تظاهرات و تجمعهایی در شهر مریوان و بعدا در سنندج شکل گرفت. کار بجایی رسید که دادستان و مهره‌های رژیم قول ” اعدام” مسبب اين حادثه را دادند که اتفاقا و طبق اخبار منتشره از مهره‌های خود رژیم است. اما مهمترین و نقطه‌ی اوج این اعتراضات و عکس‌العمل به مرگ شلیر، زمانی بود که شعار “مردسالاری و سرمایه – مسبب اين بلا است” سر داده شد. در اين نوشته تلاش می شود که نگاهی عمیق‌تر به این دو مساله، مردسالاری و سرمایه‌داری بیاندازیم و نقش آنها را در وضعیت سرکوب زنان نگاه کنیم.
مردسالاری:
این بخش از بحث را از مارکس کمک می گیرم که در دست‌نوشته‌های اقتصادی و فلسفی (۱۸۴۴) اینطور بیان می کند که می‌توان از جایگاه زنان در جامعه به عنوان معیاری برای رشد جامعه استدلال کرد. دو سال بعد بیان داشت که خانواده در شکل بورژوازی آن ستمگر است و اگر قرار باشد که جامعه‌ای بهتر محقق شود باید [خانواده] به طور قابل ملاحظه‌ای تغییر کند. نمی‌توان در مورد مردسالاری سخن گفت و نقش سرمایه‌داری را فراموش گرد، اما چون بخش دوم این نوشته به این مساله می‌پردازد، ترجیحا در این قسمت بحثی از سرمایه‌دادی نمی‌شود.
تحولات جامعه ایران و نقش پر رنگ زنان در دو دهه‌ی اخیر قابل تامل است و غیر قابل انکار است. اما در مقابل، دستگاه عریض و طویل تبلیغات رژیم اسلامی در کنار صنعت دین و مذهب و سرمایه به شدیدترین شیوه‌ی ممکن تلاش دارند که مبارزات زنان و جایگاهی که در چشم‌انداز است را به عقب برآنند. دستگاه دین با تحقیر زنان و تبدیل آن به “ابزار” و ” شرف” مردان این موقعیت را به مردسالاری می‌‌دهد که برای حفظ این شرافت دست به کشتار زنان بزنند. از نظر من واژه و ترم مردسالاری در این شعار مضمونی دو پهلو دارد. از یک سو به جامعه‌ای اشاره می کنند که مردان برای هوا و هوس خود اقدام به تجاوز به زنان بکنند و زنان از ترس ریختن “آبرو و شرف” خانواده یا تن دهند و یا خودکشی کنند. در این جامعه مردسالار حتما از سوی زنان اقدامی صورت گرفته است که باعث تحریک مرد شده باشد و اقدام به تجاوز اتفاق افتاده باشد. اما اگر تجاوزی صورت بگیرد و زن زنده بماند، آنگاه چه می شود؟ باز دوباره همین مردسالاری با فشار “نرینه‌های فامیل” را قانع می‌کنند که برای پاک کردن اين لکه ننگ، خون زن را باید ریخت. اینکه زن مورد تجاوز قربانی است، مطلقا در این فرهنگ جایی ندارد. اما سوی دیگر این شعار و ترم را باید در روز خاکسپاری شلیر جستجو کرد. جایی که به ” شهید پاکدامنی” از آن یاد شد. همین ترم مذهبی و به غايت عقب مانده فرهنگی، خود دلیلی برای تصمیم به خودکشی است. اینجا یک قربانی باید در چند ثانیه تصمیم بگیرد: مورد تجاوز قرار بگیرد؟ به دست مردان خانواده کشته شود؟ جامعه مردسالاری هم هزاران بار او را عامل تجاوز و تحقیر به خود می داند؟ یا خودکشی کند؟ چه انتخاب‌هایی بر سر راه وجود دارد؟ شاید اگر جامعه‌ای وجود داشت که فرد مورد تجاوز را قربانی می‌دانست و آستین‌ها را برای کمک به فراموش کردن و بازگشت دوباره به زندگی بالا می‌زد، انتخاب دیگری هم بود. این عین مردسالاری است. جایی که وقتی پای یک زن در میان است، تمام آوارها بر سر او بايد ریخته شود. حق با مارکس است. اگر قرار به رشد کردن یک جامعه باشد باید به دنبال تغییر جایگاه زنان در جامعه باشیم. خانواده‌ی ستمگر که در بهترین حالت ممکن، نقش قصاب زنان قربانی را به دوش می‌کشد نیز باید تغییر کند. خود خانواده‌ هم عاملی است که تصمیم به خودکشی را تسریع می‌کند. این شکل ستمگرانه نه حامی قربانی، بلکه سایه‌ی همیشه‌ی مرگ و ترس را بر سر زنان گسترده می‌کند. شمشیری است که اگر افکار مردسالارنه فقط حس کند که شرافتش لکه‌دار شده یا می‌شود بر سر قربانی و آن هم با افتخار و غرور فرود می‌آید. زدن مردسالاری و در کنار آن، هر آنچه که حامی این سنت کثیف است، قدم اول و اساسی در این راه است. شاید اگر بر فضای این جامعه سایه‌ی مردسالاری نبود، شعار را اینگونه می‌دادند:” مردسالاری، مذهب و سرمایه- عامل این بلایا هستند” .
سرمایه‌داری:
انتخاب اين کلمه برای این شعار را شاید، به دلیل وضعیت فقر و فلاکتی که باعث شده بود همسر شلیر برای گذران زندگی به کردستان عراق برود و معیشت و نان سفره را از آنجا تامین کند، برگردد. انتخابی که کاملا درست و بجاست. اما از نظر من باید کمی دورتر شد و عمیق‌تر به مساله نگاه کرد. همیشه‌ی گفته‌ایم که مبنای سرمایه‌داری سودآوری است. اولین حربه‌ی در این راه ایجاد نابرابری بین انسانها، بین زن و مرد و حتی بین همه افراد جامعه بوده و هست. اشکال مختلف نابرابری – که توضیح و تفسیر آن در حوصله‌ی این نوشته نیست- مرزهای مصنوعی بین انسانها را به شکل ضمختی شکل داده است. نابرابری در عرصه‌ی اقتصادی شکل بارز و تولید آن است که امروزه در جامعه‌ی ایران اکثریت مردم آن را لمس کرده‌اند. دیگر جایی برای توضیحات تئوریکی باقی نمانده است. ریشه مردسالاری بسیار کهنتر از سرمایه‌داری است، اما برای از بین بردن آن باید سرمایه‌داری را برانداخت. همین سرمایه‌داری با وضع قوانین به‌شدت تبعیض‌آمیز و سختگیرانه، برای انباشت سرمایه و کسب سود شرایط نامطلوب و حقوق کمتر و نابرابری بیشتر را به جامعه تحمیل می‌کند. گسترش روز افزون بیکاری و چند ده میلیونی شدن ارتش بیکاری در جامعه ایران، حداقل ، و شاید حداکثر، انتخاب را در مقابل همسران شلیرها قرار میی‌دهد که برای پر کردن شکم خود و فرزند و همسرش، برای کارگری کردن روانه کشوری دیگر شود. این نظم سرمایه است که تبعیض را لازم دارد. تفاوت بین انسانها به شدیدترین شکل ممکن را می‌خواد و برای سودآوری و انباشت سود سیاستی که خروجی آن مرگ انسانها باشد، برایش مهم نیست. اصلا انسان برایش مهم نیست. رشد سریع تکنولوژی و ماشینی شدن بازار کار را نگاه کنید.
چه باید کرد؟
جامعه در حال رشد است. شاهد اين مدعا حضور گسترده زنان در اعتراضات و بلند کردن پرچمهایی است که “نه به وضع موجود” است. سر دادن شعار مورد بحث به معنی این است که جامعه مسبب بدبختی‌های خود را شناخته است. جامعه و زنان در صف اول آن می‌دانند که سرمایه‌دادی و فرهنگ ارتجاعی – که مردسالاری بخشی از آن است – خروجی بهتری از این ندارد. اما ما می توانیم و باید تغییر را ایجاد کنیم. همین شعار، صدای میلیونها زن در جامعه، لپ کلام سپیده قلیانهای جامعه‌ی ایران است که علیه آن به پا خاسته‌اند. انقلاب کارگری و جامعه‌ای سوسیالیستی تنها راه حل این وضعیت است. این تنها خواست قلبی ما نیست. این شعار نیست. به جامعه نگاه کنید. اگر قرار بر لغو کار مزدی است، اگر قرار است تبعیض بین زنان و مردان محو شود، اگر قرار است جامعه‌ای آزاد و مرفه باشد تنها در سایه انقلابی صورت می‌گیرد که مبنای آن تغییر بنیادی جامعه و همه قوانین ستمگرانه آن است. انقلاب ما، سوسیالیسم ما نقطه‌ی آغاز بازگشت اختیار به انسان است. نقطه‌ی آغاز راهی است که به انسان به عنوان یک انسان نگاه شود و جامعه‌ی را از شر تبعیضات آن رها کند. قدم اصلی و اساسی در این راه سرنگونی سرمایه‌داری است. سیستمی که مبنای آن تبعیض، استثمار و انباشت سود است و برای این کار هر سنت ارتجاعی و هر قانون ضد بشری را زنده می‌کند.
به صف ما بپیوندید. به صف انسانهایی که تلاش دارند جامعه را از شر سرمایه و سنت عقب مانده رها کنند. شلیر و شلیرها، همه ما، لیاقت زندگی در دنیای بهتری را داریم. این صف به شما نیاز دارد.

سیوان کریمی
سپتامبر ۲۰۲۲