مقالات

یادداشتها، سیاوش دانشور

 

زنان شورشی؛ تاریخ سازان قرن ۲۱

مورخان روزی از این تصاویر بعنوان لحظات مهم تاریخ تحول سیاسی و انقلابی در ایران نام خواهد برد. زنان و مردانی که امروز در متن این تاریخ و سازندگان آنند، شاید خود بر اهمیت کارشان بدرستی واقف نباشند و یا اصولاً فرصتی برای فکر کردن به آن نداشته باشند. این رویدادی در کشوری دمکراتیک نیست که میخواهد فراتر برود، این اتفاقی در کشوری اسلام زده و استبدادی با حکومتی عمیقأ ضد زن است.

زنان شورشی که سرود انقلاب میخوانند، به جنگ دژ ارتجاع در خاورمیانه آمده اند و جهانی را در شوک و حیرت فرو برده اند. در کمتر انقلاب و تحول مهم سیاسی زنان اینچنین جلو دار بوده اند، در هیچ حرکت زیر و رو کننده تاریخ قرن بیستم زنان اینگونه رهبر و با جسارت ستودنی به میدان نیامده اند. حتی تحولات دهه شصت و هفتاد اروپا چنین صحنه هایی را خلق نکرد.

رنسانس و روشنگری علیرغم بنیادهای کُهنی که درهم کوبید، اینگونه معنای توده ای و زنانه و ضد دینی پیدا نکرد. ولتر و دیدرو و روسو و کانت و مونتسکیو و دیگران اگر زنده بودند، بر جسارت این زنان تاریخ ساز تعظیم میکردند. نتیجه کار آنها بعد از زمانی نسبتا طولانی به قدرت مطلقه شاهان و کلیسا پایان داد، جنبش امروز دارد به قدرت دستگاه دین اسلام و اسلام سیاسی پایان میدهد. گفتن اینکه این رویداد مهمتر از رنسانس است شاید برای برخی مبالغه آمیز باشد، اما تنها نیرو و آکتور اجتماعی که میتواند و باید بنیاد زن ستیزی، آنهم ارتجاعی ترین شکل آنرا با نهادها و دستگاه دین درهم بکوبد، زنان برابری طلب هستند.

زنان شورشی امروز شاید فیلسوف و روشنگر بمعنای آکادمیک آن نباشند، اما ذهن روشنگران و فلاسفه را جلا خواهند داد و معادله آشتی و مماشات با مذهب را به زباله دان خواهند ریخت. دیگر هیچ فمینیست و حقوقدان و جامعه شناس و دمکرات و واعظ شریک نظم کنونی، جرات نخواهد کرد که از پست مدرنیسم و تئوریهای یک من یک غاز حرف بزند.

دختران شورشی ما جهان را نو میکنند، پوسته جرم گرفته ارتجاع کهن را می روبند، درس شهامت و جسارت انقلابی میدهند، در سنگر خیابان با به آتش کشیدن حجاب اسلامی پیامی قدرتمند و ماندگار به جهانیان میدهند، مانند شعله های آتش زبانه می کشند. دختران شورشی ما تاریخ می‌سازند!

#Socialrevelution
#Mahsaamini
٢٤ سپتامبر ٢٠٢٢
در باره بیانیه های ارتش و سپاه

بیانیه های ارتش و سپاه و تهدید زنان و مردان آزادیخواهی که نفس نظام را بند آورده اند، بیانیه وحشت است. فرماندهان ارتش اگر از نیروی انتظامی و گشت کشتار دفاع نکنند چه کسی باید دفاع کند؟ اگر قاتلین ۱۵۰۰ فرزند ما در آبان، ما را «اغتشاشگر» نخوانند و برادران قاتل شان که با گلوله میزنند و میگیرند و می کشند را «حافظ امنیت» ننامند، باید تعجب کنیم.

”حفاظت از جان و مال مردم” اسم رمز حفاظت از قدرت قهریه نظام فقر و فلاکت و زن ستیزی است. ما آمده ایم که به دوره اینها پایان دهیم. ارتش و سپاه و نیروی انتظامی را برای حفاظت از نظم موجود، برای دفاع از استبداد و استثمار، برای تداوم لفت و لیس آخوند و صنعت کثیف دین ساخته اند. اینها بازوی نظامی و قوه قهریه نظامند. قدرت واقعی سرمایه داران و نظامشان همین ارتش و سپاه و اطلاعات و دادگاه ها و زندانها است.

خلع سلاح شان کنیم!
ما نه فقط از خود قاطعانه دفاع می کنیم بلکه ناچاریم و باید تعرض کنیم. ما و آنها قابل جمع نیستیم. پیشروی و پیروزی ما در گرو درهم شکستن قدرت آنهاست. ارتش و سپاه «برادر» ما نیستند، دشمن ما هستند. هرجا و همه جا به نیروی سرکوب، به کلانتری ها و نیروی انتظامی، به پایگاه های سپاه و اداره اماکن و گشت کشتار، به پادگانها و مقرهای بسیج و دفاتر امام جمعه ها و هر نهاد تجمع و مسلح شان با نقشه حمله کنیم و خلع سلاح شان کنیم.

به سربازان و درجه داران!
فرماندهان و افسران عمدتا ستون فقرات نظام اسلامی و قوه قهریه هستند. سربازان و درجه داران که منفعتی در سرکوب و قتل عام ندارند، بهتر است به آینده و فردا فکر کنند. بهتر است فاصله بگیرید و خود را کنار بکشند. به نفع تان است از دستور سرکوب و قتل جوانان تمرد کنید. سرنوشت خود را به سرنوشت نظام خامنه ای ها گره نزنید.

کسانی که دل به ارتش و سپاه بسته اند و آنها را تطهیر می کنند، به نیروی سرکوب و بازسازی آن احتیاج دارند. ما احتیاج نداریم. جواب قهر ضد انقلابی را با قهر انقلابی میدهیم. با سلب قدرت از آنها قدرت خود را برای تداوم مبارزه و پیروزی تحکیم می کنیم. جواب این بیانیه های تهدید و وحشت یک کلام است: خلع سلاح شان کنیم!

٢٤ سپتامبر ٢٠٢٢

هنرمندان ایران کجا هستند؟

چرا بجای «وطن وطن» و شعرهای درد فراق، مانند دومینیک ریچارد هریسون از مبارزه زنان دفاع نمی کنید؟ زنانی که دنیا را لرزانده اند و با سمپاتی عمیق مردم آزادی‌خواه جهان روبرو شدند. وقتی می‌گوییم حرکت مقتدر کمونیستی جهان را تکان میدهد، از جمله منظور این نمونه هاست. زنان با حجاب سوزان و جسارت بی نظیرشان علیه ارتجاع قرون وسطایی و ضد زن، فی الحال با سمپاتی عمیق مردم جهان روبرو شدند. حالا تصور کنید کارگران جلو بیافتند و ابتکار عمل سیاسی را در دست بگیرند و یک حزب بلشویکی از جنس ما حتی نزدیک قدرت شود، آنوقت ببینید دنیا با چه انفجاری روبرو میشود.

٢٥ سپتامبر ٢٠٢٢

اعدام در خیابان

فیلمی از تهران دریافت شده که پلیس یک معترض بازداشتی را در حالی که روی زمین خوابانده و به وی فحش رکیک میدهد، با یک گلوله اعدام میکند! اعدام در خیابان سنت فاشیست ها است که نواده های اسلامی شان در ایران برای اسرا استفاده میکنند. شلیک در خیابان و پشت بام را در آبان و دی داشتیم اما این یکی «نوآوری» سرکوبگران رژیم خامنه ای است. رژیمی که دست به چنین کاری میزنند خود اعلام میکند که در این جنگ هر چیزی مجاز است. آدمکشی مرز ندارد و میتوان یک دختر جوان را گلوله باران کرد و جوانی اسیر را در خیابان اعدام کرد.

جنگ قانون خودش را دارد و وقتی کسی میزند باید منتظر باشد که بخورد و جواب بگیرد. با اینحال مردم وقتی از نیروی انتظامی و لباس شخصی اسیر میکنند نهایتا چند مشت و لگد میزنند و تعدادی از معترضین مانع میشوند که سرکوبگر را له و لورده کنند، اما آنها اعدام خیابانی می کنند. جنبشی که راه افتاده بشدت انسانگرا و رادیکال است اما ابدا این توهم را ندارد و نباید داشته باشد که پاسخ قهر ضد انقلابی را باید با قهر انقلابی داد.

آشغال های فاشیست! این اقدامات جنایتکارانه بی جواب نمی ماند. مزدوران را همه جا شناسائی کنید. این آدمکشان آتش به اختیار باید تاوان پس بدهند. ما میدانیم برای چه آمدیم و این نبرد چه هزینه ای دارد. آگاهیم که باید کار را تمام کنیم و براین واقفیم که دچار چه وحشت مرگی شدید. شماها از چنگ عدالت انقلابی نخواهید جست.

٢٧ سپتامبر ٢٠٢٢

حمله پهپادی رژیم به اردوگاه و مناطق مسکونی در عراق
دست و پا زدن در باتلاق

رویداد ساعاتی پیش، حمله پهپادهای انتحاری به منازل و اردوگاه سازمانهای مستقر در کردستان عراق، بیان روشن دست و پا زدن در باتلاق است. رژیم در شهرها و خیابانهای ایران دارد ساقط می‌شود، افراد تا دندان مسلحش توسط زنان و مردان انقلابی با خفت فرار میکنند، پایگاههایش در آتش خشم ما میسوزد، و بعد چهار تا پهپاد فرستاده که به مراکز سکونت احزاب و جریاناتی بزند که هنوز یک فشنگ شلیک نکرده اند.

رژیم اسلامی و اتاق های فکری امنیتی آن برای چنین اقدامی هر دلیلی داشته باشند، ما میگوییم جنایت حکومت از تهران تا کردستان و از جنوب تا شمال یکی است. اعدام اسیر در خیابان های تهران، گلوله باران دختران و جوانان در تظاهرات، تا حمله پهپادی به مراکز مسکونی و استقراری، همه گوشه های یک سیاست واحدند. اما تکلیف حکومت نه در کوهستان و دهات اقلیم کردستان بلکه در تهران و سنندج و اهواز و شهرهای ایران تعیین میشود.

نه فقط هر جنایت حکومت هرجای ایران محکوم است، بلکه سیاست امروز نبرد برای خلع سلاح و سرنگونی جنایتکاران در مقیاس کشور است. زیر فشار مبارزه انقلابی در شهرها، حکومت برای بقا در باتلاق دست و پا میزند، دست به ترور و جنایت و تجاوز و بازداشت و بمباران می زند، دراین اوضاع سیاست ما تداوم جنگ، تمرکز بر جبهه های اصلی نبرد، گسترش مبارزه توده ای و اعتصابی و تلاش برای تصرف ارگانهای حکومت است.

٢٨ سپتامبر ٢٠٢٢