مقالات

ناموسپرستی بازهم قربانی گرفت کودکی که هرگز متولد نشد همراه مادرش به قتل رسید پروین کابلی

در این هفته بازهم دو شهر سنندج و سردشت به قتلگاه سه زن و کودکی که هنوز بدنیا نیامد بود تبدیل گشت. بیان و سحر مرادی در محله ی حاجی آباد بدست همسر بیان کشته شدند. طبق اخبار منتشر شده در میدیای اجتماعی بیان مرادی چند ماهه حامله بوده است. مرد مجرم تاکنون دستگیر نشده و خانواده مرادی نگران هستند که این مرد بار دیگر برای انتقام از این خانواده اقدام به قتل دیگری بکند و قربانی بگیرد.

هما حاجی پور که همراه دو فرزند و همسرش که ساکن کشور فنلاند بودند، برای جدا شدن از همسرش به سردشت بازگشته بود که توسط همسرش با شلیک بیست گلوله به قتل رسیده است. همزمان یک زن دیگر که همراه هما حاجی پور بوده است زخمی و در بیمارستان بستری می باشد. متهم بعد از به قتل رساندن همسرش و زخمی نمودن فرد دیگر دست به خودکشی می زد که موفق نمی شود و اکنون در بیمارستان بستری است.

زنانی که در این فاجعه کشته شدند هردو خواستار جداشدن از همسرانشان بودند که بخاطر همین خواست نه تنها جان خود را از دست دادند بلکه چند نفر دیگر را هم با خود به خاک کشانند. اما هما حاجی پور که ساکن فنلاند بود برای جدا شدن از همسر خود میبایستی به کشور محل تولد خود بازگردد؟ بنظر می رسد که هما می توانست از این سرنوشت بری باشد و بخاطر زندگی در کشوری که زنان موفقیت های بسیاری بدست آورند سرنوشتش طور دیگری رقم بخورد. ادامه سنت های عقب مانده، تحرک گروه های اسلامی و فرهنگ و رفتار عقبمانده مردسالارانه که در اکثر گروههای مهاجر هنوز عمل می کند، اکنون به یکی از موانع جدی زنان بدل شده است. کشورهای اروپایی بنا به سیاست های راست و مرتجعانه چند فرهنگی، نه تنها دست گروههای اسلامی و ناسیونالیستی برای ادامه ستم بر زن را بازگذاشته اند و راه را برای بازتولید فرودستی هموار نموده اند، اکنون همین سیاست بسیاری از زنان با تبار خارجی را که خواهان طلاق هستند مجبور به طلاق رسمی و قانونی به کشور محل تولد خود مراجعه میدهد. هما حاجی پور تنها قربانی مردسالاری و خشونت همسرش نشد بلکه قربانی سیاستهای راست دولت فنلاند هم شد.

این دو قتل در کمتر از یک هفته در دو نقطه مختلف فقط نمونه ای از صدها قتل دیگر است که روزانه در ایران اتفاق می افتد. قاتلین عاشقان کشته و مرده زنانی هستند که معتقدند “زنی که با لباس سفید عروسی به خانه شان آمده است باید با کفن بیرون رود”، حتی اگر این کفن خونین باشد و حتی اگر در شکم این زن کودکی باشد. کودکی که هرگز حق حیات نیافت.

در ایران تمامین این قاتلین زیر سایه قوانین ضد زن جمهوری اسلامی می توانند راست راست قوانین آبکی را دور بزنند و مدتی را در زندان بسر ببرند. دوای این درد بیدرمان فقط و فقط مبارزه با سنت های عقب مانده ضد زن و حکومتی است که سازمان جامعه را براساس بی حقوقی و فرودستی زنان بنا نهاده است. هیچ مردی قاتل به دنیا نمی آید. اما حکومتی که انسانها را به قاتل عزیزترین عزیزانشان، به قاتل مادر فرزندانشان، یا خواهرانشان تبدیل می کند حتی نباید اجازه یک روز ماندن بر صندلی قدرت را داشته باشد و باید با تمام اعوان و انصار مرتجع و قوانین آپارتاید جنسی به گور سپرده شود.

اما این اوضاع بویژه در کردستان می تواند با فعالیت شخصیت ها و رهبران کارگری تغییر نماید. باید برای این اوضاع و خاتمه دادن قتل زنان چاره جویی کرد. کار آگاهگرانه و ایجاد شبکه های دفاع از زنانی که از دست عزیزانشان فرار می کنند و یا مورد اذیت و آزار قرار می گیرند باید بطور جدی در دستور کار فعالان اجتماعی قرار گیرد.

٢٨ جولای ٢٠٢١