مقالات

اعدام به وقت اذان صبح پردل زارع

 

روز شنبه هفدهم دی ماه دو معترض زندانی با نامهای محمد مهدی کرمی و محمد حسینی با اذان صبح در زندان کرج اعدام شدند. این دو نفر از معترضین انقلابی بودند که در جریان گرامیداشت چهلمین روز جانباختن “حدیث نجفی” شرکت کرده بودند. در اینروز یک بسیجی بنام “روح الله عجمیان” کشته شد. بازجویان محمد و مهدی را تحت شکنجه های ‌فراوان وادار به اعتراف اجباری کرده بودند و هر دو همه اتهامات علیه خود را رد کردند. دادگاه انقلاب اسلامی استان البرز این دو نفر را با اتهام قتل بسرعت و طی مدت دوماه پس از بازداشت به اعدام محکوم و در سپیده دم هفدهم دیماه هر دو نفرشان را با اذان صبح اعدام کرد.

اعدام، روشی که رژیم اسلامی از آن برای حذف فیزیکی مخالفانش و ایجاد رعب و وحشت در جامعه از آن استفاده میکند، تاکنون نتوانسته هیچ تغییری در اراده پولادین مردم بوجود بیاورد. مردمی که علیه اعدام برخاسته اند و فرهنگ آتش زدن طناب دار را برسر مزار عزیزانشان جاری می کنند، معلوم است که خواهان صلح و آرامش و امنیت هستند و برآنند که بعد از جمهوری اسلامی باید اعدام بعنوان آدکشی دولتی و شیوه حذف فیزیکی مخالفان سیاسی باید لغو شود. احکام اعدام، شکنجه زندانیان و گرفتن اعتراف اجباری طرح و سیاستی شکست خورده و منفور است. بیشتر مردم ایران مخالف هر نوع شکنجه جسمی و روانی هستند که علیه زندانیان بکار گرفته شود و حق و حقوق زندانی و داشتن وکیل را حق اولیه زندانی میدانند. رژیم اسلامی تصور خام و این توهم را دارد که با دستگیری و سرکوب گسترده معترضین میتواند با خیال راحت دست به قتل عام زندانیان سیاسی بزند و دهه شصت و خاورانهای دیگری را خلق کند. اما کور خوانده است، مردم جوابشان را در همین هفته با برگزاری اعتراضات فراوانی در نقاط مختلف ایران و از جمله راهپیمایی به طرف زندان رجایی شهر برای جلوگیری از اعدام محمد بروغنی و محمد قبادلو ادامه دادند و موفق شدند با وحدت و اتحادشان موقتا جلوی اجرای اعدام محمد بروغنی را بگیرند.

اعدام و شکنجه و ایجاد رعب و وحشت میان زندانیان و جامعه فرهنگ کثیف ساواک از رژیم ساقط شده سلطنتی بود که جان هزاران انسان آزادیخواه و برابری طلب را با روش های مختلف شکنجه گرفت. رژیم اسلامی شاگرد خوب و ادامه دهنده حکومت سلطنتی است و از ابتدا تا امروز با همین روشها آدم کشته و هر روز از تریبونها شعار “اعدام کنید” سر میدهند. هدف رژیم اسلامی از بازداشت های گسترده و شکنجه و صدور زندانهای طویل المدت و احکام زندان، توقف و مهار چرخه اعتراضات انقلابی و سرنگونی طلبانه است. اما با این سیاست فقط اوضاع را طوفانی تر و عزم مردم را برای انتقام و سرنگونی قویتر میکند. ملیتاریزه کردن شهرها، مستقر کردن نیروهای تروریست نظامی، مانور دادن وحوش سپاهی، اجرای نمایش قدرت با زور اسلحه و دستگیری مردمی که چیزی بجز جانشان را برای از دست دادن ندارند و راهی جز ادامه مبارزه ندارند، نشانه ترس و تزلزل رژیم در برابر اراده انقلابی مردمی است که خواهان سرنگونی رژیم اسلامی هستند.

نسل امروز زنان و مردان ایرانی بدرست راه تغییر را در سیاست و عمل انقلابی یافته اند. این مردم آزادی و برابری و زندگی میخواهند، شاه و ولی نمیخواهند و علیه نظم ستمگرند. به همین دلیل شعار “مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر” را در هر کوی و برزن فریاد میزنند. آزادی در ایران تنها با پیروزی کمونیسم و طبقه کارگر و استقرار یک جمهوری سوسیالیستی ممکن است و مردم انقلابی چه برای رهائی زن و چه برای برخورداری از یک زندگی مرفه و خوشبخت و آزاد باید از روی جنازه سرمایه داری رد شوند.

١٢ ژانویه ٢٠٢٣