مقالات

یادداشتها، سیاوش دانشور

«خدا مرده است»!
«بیزارم از دین شما، نفرین به آیین شما»!

ویدئوی زیر نمونه ای از هزاران است. از مردمی تحقیر شده، بی حرمت شده، به فقر و فلاکت و گرسنگی محکوم شده، تاراج شده توسط نمایندگان خدا روی زمین، توسط حکومت الله، توسط سرمایه دار معمم و مکلا، توسط منادیان «اخلاق و دین و ساده زیستی»، کسانی که مثل کرگدن میخورند و با شکم ورآمده و در حال ترکیدن برای فقرا موعظه اخلاقی میکنند!

کودکی گرسنه و دهساله که در سطل زباله دنبال لقمه ای نان بود، و وقتی پیدا نکرد، پلاکاردی دستش گرفت که «خدا مرده است»! میلیونها مثل او هر روز به خدای زر و زور و تجاوز و شکنجه و اعدام توسل جسته بودند. اما وقتی پاسخی نشنید، گفت: خدا مرده است! خدا از اول هم نبود تا بمیرد، خدایان را بشر دوپا ساخت تا از «خلق خدا» سواری بگیرد و هر درد بی درمانشان را به «بهشت» حواله دهند. آنها «جهنم» و «بهشت» ادعایی شان را روی همین زمین سفت برپا کردند، اولی برای ما و دومی برای خودشان.

از اعماق وجودم همراه با دهها میلیون گرسنه و حاشیه نشین و کارگر و جوانانی که زندگی شان نابود شد، همراه با مادران و پدرانی که داغ فرزند را بر دلشان گذاشتید، میگویم تف بر دین شما!‌ «بیزارم از دین شما، نفرین به آیین شما، از پینه پیشانی و دلهای سنگین شما»! بسیار بسیار بیشتر از بیزارم، از شمایل و افکار شما که جز جنایت و قساوت و مفتخوری و شکم و زیر شکم مغز فندقی تان کار نمیکند. هیچ حیوان درنده ای مثل شما نیست!

فقط میگویم آینده تان را بارها دیده ام. روزی که این گرسنگان و محتاجان یک لقمه نان، یک وعده غذا، حتی از سطل زباله، سر به شورش بردارند – که بدون تردید بزودی برمیدارند- شماها کدام سوراخ قایم می شوید؟ این نسل و انقلاب آنتی اسلامیستی شان گور سلاله شما را می کنند. گور شما فاسدان و دزدان و استثمارگران. گور شما منادیان و مدافعان تجارتخانه دین.

مسخره تر از شما آنهایی اند که در اپوزیسیون کاتولیک تر از پاپ شدند و نگران اسلام اند! آنها نیز به معنای استراتژیک و طبقاتی از جنس شمایند. خود را به نفهمی میزنند که مذهب، این آه و درد توده تاراج شده، با خدایان مختلفش به تنوع کالاها، خیلی وقت است که در واقعیت اجتماعی مرده اند. آنها هم مثل شما به دین این ابزار تحمیق و حماقت نیاز دارند تا سهم شان را از تولید و ثروت اجتماعی ببرند.

۲۹ مارس ۲۰۲۳

در باره مصوبه دستمزد ۱۴۰۲
کارگران هفت تپه راه را نشان داده اند!

اینکه «شورای عالی کار» کیست و چیست و مکانیزم کارش چگونه است تا تعیین و اعلام دستمزد چند بار زیر خط فقر، از نارضایتی شدید کارگران تا نحوه تعیین و میزان دستمزدی که کارگران و مزدبگیران و خانواده هایشان بتوانند با آن زندگی کنند، طی سالهای طولانی تاکید و تکرار شده است. همینطور راه درست و چهارچوبی که کارگران باید در قبال این روند ارزان سازی مستمر نیروی کار در پیش گیرند بارها تکرار و توصیه شده است. بگذارید از بدیهیات مرسوم بگذریم و سر اصل مطلب برویم. بگذارید حشو و زوائد را از این بحث بتکانیم و وارد اصل مطلب شویم.
دولت کارفرمایان و سرمایه داران و خودش بعنوان یک بزرگ سرمایه دار با اختیارات غیر مجاز و غیر قابل کنترل، دستمزدها را بطور واقعی افزایش نمیدهد بلکه خط مشی و گرایش اصلی اش ارزان سازی نیروی کار و کاهش مستمر دستمزدها است. این تحلیل نیست، فاکت است و بجز یکسال پس از انقلاب ۵۷ همواره وجود داشته است.

سوال اینست که برای متوقف کردن و باطل کردن این قانون آهنین دستمزد و این حکم جنایتکارانه سرمایه داران و دولت شان چه باید کرد؟ تجربه تاکنونی میگوید که محاسبه و تعیین نرخ سالیانه دستمزد حتی بطور مستقل، بیانیه های محکوم میکنیم و فراخوان های بدون پشتوانه مادی جواب نداده و جواب نخواهد داد. مگر اینکه خود صاحب عزا، خود قربانیان، خود کارگرانی که تاوان این بیحقوقی را میدهند قبول نکنند و خود آنها وارد عمل شوند.

در این مسئله مشخص هم باز هفت تپه ای ها با هشیاری مبادرت به اقدام بسیار درستی کرده اند. آنها روشن و صریح و بدون هیچ شعار نالازم میگویند کارگران و مزدبگیران سراسر کشور این مصوبه دستمزد را نپذیرید و در اعتراض به آن در کارخانجات و مراکز تولیدی و خدماتی با ابتکار خودتان وارد عمل شوید و خودشان وارد عمل شدند و گام اول را برداشته اند. این یعنی جنبشی برای افزایش دستمزدها با نمایندگی مستقیم خود کارگران برای باطل کردن مصوبه شورای ناعالی و ضد کارگری کار. این راه اصلی و درست است. راه دیگری وجود ندارد و اگر هست بیراهه است.

یا حکم بردگی تمام عیار را می پذیریم و یا نمی پذیریم. و اگر نمی پذیریم باید وارد عمل شد، اعلام کنیم که این حکم و این مصوبه مورد قبول کارگران نیست، شماها نمایندگان ما کارگران نیستید، ما کارگران بلدیم چگونه نرخ دستمزد را محاسبه و تعیین کنیم و ما کارگران بلدیم جواب اظهارات مختلف مخالف را با دلائل بسیار روشن بدهیم. یعنی تا زوری پشت این نارضایتی ما نباشد آب از آب تکان نمیخورد. پس وارد عمل شویم، تجمع و اعتراض کنیم، نماینده مستقل مان را تعیین کنیم، حتما دولت و کارفرمایان قبول نمیکنند و اگر قبول نکردند در گامهای بعدی وارد اعتصاب میشویم.

درود بر کارگران خوش نام و پرآواره هفت تپه این پایتخت اعتصاب جهان که در هر تندپیچ بالاخره راه درست را پیدا می کنند و جلو میگذارند. اینبار حرفشان تنها برسر حال و آینده هفت تپه و «صنف» خودشان نیست، ضمن حرکت از محل کار بعنوان مرکز اصلی قدرت شان بعنوان بخشی از طبقه کارگر، از هم طبقه ای هایشان در سراسر کشور خواستند که راه بیافتند، آنها راه را نشان داده اند.

این گام تنها لازمست در چند مرکز کارگری برداشته شود، نمایندگان مستقیم و مورد اعتماد کارگران تعیین شوند و برای مذاکره اعلام آمادگی شود. نتایج و دستاوردهای این اقدام بیشمار خواهد بود. پس برای یک امر واقعی و ملموس و مربوط به زندگی دهها میلیون نفر ساده و روشن و بدون حاشیه های نامربوط تکان بخوریم. این زمین واقعی است. از ابتکار خلاقانه و سیاست کارگران هفته تپه حمایت کنیم.

۲۹ مارس ۲۰۲۳