منصور حکمت در ژانويه ١٩٩٩ در لندن مصاحبه ای به زبان انگليسى با صفا حائری از ايران پرس سرويس انجام داد که متن فارسی آن در سایت وی منتشر شده است. لینک: Mansoor Hekmat – Zhoobin Razani – Public Archive (public-archive.net)
این مصاحبه راجع به کمونیسم، برنامه و سیاستهای حزب، مسائل ایران و منطقه است. دو سوال پایانی مصاحبه راجع به کشورهای منطقه و دولت اسرائیل است. ابتدا این دو سوال و جواب را بطور کامل و دقیق بخوانید:
” … صفا حائرى: در مورد جهان صحبت کنيم و از مناطق خودمان در خاورميانه شروع کنيم. بنظر شما روابط با کشورهاى اين مناطق، از جمله اسراييل، چگونه بايد باشد؟
منصور حکمت: من نظر شخصى خودم را ميگويم که ممکن است نظر سازمانى نباشد. کشورهاى عربى را در نظر بگيريم. بيشتر آنها اگرچه نه همهشان، فاسد، ديکتاتور، غاصب، غيردمکراتيک و مرتجع هستند. مشکل اساسى ما با اسرائيل اين است که کشور بر اساس مذهب بنا شده است و اين عليه سياست ما در امر برابرى همه مردم دنيا صرف نظر از مذهب، جنسيت، قوميت، نژاد و غيره است. چيزى که امروز در مورد اسرائيل صادق نيست. از سوى ديگر ما همچنين اسراييل را به مثابه ملتى که در اينجا به دنيا آمده است در نظر ميگيريم. به لحاظ سياسى، اسراييل مدرن تر، دمکراتيکتر و غربى شدهتر است. اگر زندانهاى مخصوصى دارد، ولى امکان اعتراض و انتقاد هم در آنجا هست. چيزى که فکر نميکنم در زندانهاى ملک حسين و ملک فهد امکان داشته باشد.
ما همچنين به سياست اسراييل در قبال اعراب و ساکنين اوليه اين کشور، که از همه حقوق خود در مورد سرزمينشان و زندگى در کشورى که در آن متولد شدهاند محروم شدهاند، معترضيم. اين به نظر ما غيردمکراتيک، غيربشرى و غيرمتمدنانه است. اما اين خود موضوع بحث ديگرى است که شايد موضوع اصلى سؤال شما نباشد.
صفا حائرى: حق با شماست. سؤال من اين است؛ آيا ايران بايد روابط ديپلماتيک با اسرائيل داشته باشد يا نه؟
منصور حکمت: اگر ما در قدرت باشيم، دولت اسراييل را به رسميت ميشناسيم. ما همچنين پروسه صلح را حمايت ميکنيم. ما فعاليتهاى سازمانهايى نظير جهاد اسلامى و حماس را، نه به خاطر اسراييل بلکه به خاطر اصول خودمان، محکوم ميکنيم. ما اما مخلصانه و تماما از حق مردم فلسطين براى احقاق حقوق برحقشان دفاع ميکنيم.
در عين حال نبايد از پاپ کاتوليک تر بود. اگر فلسطينىها تصميم گرفتهاند با اسراييل مذاکره کنند، ما چه کسى هستيم که به آنها بگوييم صحبت نکنند. بنظر من تا زمانى که معضل اسراييل- فلسطين حل نشود، منطقه از تمدن و صلح محروم ميماند. تنها يک صلح واقعى ميتواند به مردم اين منطقه در خلاصى از اسلام و رژيمهاى ارتجاعى و فاسدى مثل عربستان سعودى کمک کند. البته نبايد نقش آمريکا را در حفظ رژيمهايى چون عربستان سعودى و افغانستان دستکم گرفت”. (پایان گفتگو ایران پرس نیوز با منصور حکمت).
٢٤ سال است چپ شیفته دمکراسی و مقهور ایدئولوژی سرمایه داری، یک جمله؛ “به لحاظ سياسى، اسراييل مدرن تر، دمکراتيکتر و غربى شدهتر است” را خارج کانتکست تکرار میکند، دروغ میگوید، بیشرمانه و کیهان وار اتهام وابستگی به اسرائیل میزند و یا بسته به وضع و حال روز مزه پراکنی میکند. مشکل این چپ و کینه شتری از منصور حکمت دو چیز است:
اول، خودش سوسیالیست و کمونیست نیست و بیشتر یک دمکرات است و دمکراسی در ذهنیت و تفکرش جایگاه قوی ای دارد. برای این چپ سوسیالیسم بدون دمکراسی قابل تعریف و هضم نیست، با پسوند و پیشوند باید دمکراسی اش را از دمکراسی بوش و بلر و بایدن و نتانیاهو تفکیک کند. امری که برای کمونیسم کارگری و منصور حکمت وارونه است. ما از موضع آزادیخواهی مارکسیسم و کمونیسم منتقد دمکراسی هستیم. ما دمکراسی را روایت بورژوازی از آزادی میدانیم. ما دمکراسی را به دیکتاتوری ترجیح میدهیم اما دمکراسی را افق و برنامه کارگر برای آزادی جامعه نمیدانیم. هر کسی که میخواهد بطور مشروح دیدگاه ما را راجع به دمکراسی عموماً و دمکراسی نیابتی خصوصاً بداند، لطفا کتاب “دمکراسی، تعابیر و واقعیات” از منصور حکمت را بخواند.
این افراد غیر مسئول و غیر امانتدار فکر میکنند با تکرار دو کلمه “دمکراتیک و مدرن” طلا کشف کردند، رازی سر به مُهری را افشا کردند در صورتی که دنیای تنگ ذهنی و محدود خودشان را بنمایش میگذارند. دمکراسی همین لجنی است که می بینید؛ حمله نظامی پیشگیرانه، به توبره کشیدن خاک چند کشور تحت عنوان “مبارزه با تروریسم”، ممنوعیت آزادی بیان و سانسور شدید، اخراج دستجمعی کارگران، انجماد دستمزدها و ایدئولوژی آنتی کمونیسم. دنیای دمکراسی روز روشن در مقابل چشم جهان در غزه نسل کشی راه انداخته اند و دولتها و موسسات و نهادها و رسانه های سوپر دمکراتیک جهان امروز پشت آپارتاید و فاشیسم سنگر گرفته اند. از دمکراسی هیتلر و موسولینی و اسلام سیاسی هم درآمد، همانطور که نتانیاهو و فاشیست ها در دو دهه اخیر در انتخابات کشورهای اروپائی درآمدند. دمکراسی همین است، این شمائید کاسه داغ تر از آش شده اید!
دوم، سلامت سیاسی تان کجا رفته است؟ اصولا میشود به شماها که بیخود و بی جهت و بی ربط و با ربط مشغول مزه پراکنی و جعل هستید اعتماد کرد؟ یک جو شرافت سیاسی حکم میکند که امانتدار باشید، موضع گوینده را قبل و بعد از این جمله راجع به دولت اسرائیل بعنوان حکومتی مذهبی و سرکوبگر مردم فلسطین بیاورید و بعد همان کلمه “مسیحائی دمکراتیک” را که تا سر حد یک مذهب ارتقا داده اید از موضع “دمکراسی برترتان” نقد کنید. شما اما این کار را نمیکیند چون اهل اینکار نیستید، چون میدانید که توی تله می افتید، چون اساسا برای بحث نیامدید، آمدید متلک و دروغ بگوئید، نرم اخلاق و سلامت سیاسی تان را بنمایش میگذارید و فکر میکنید با ترور شخصیت و نشر اکاذیب و یک کلمه خارج متن میتوانید خودتان را خالی کنید.
و بالاخره، برای این نوع افراد چپ کینه توز چون عمری از حقوق دمکراتیک حرف زده و اساس “سوسیالیسم” شان همین دمکراسی بوده است، سخت است کسی علیه دمکراسی باشد و بین بیحقوقی در یک استبداد تمام عیار سیاسی با داشتن یک ذره حقوق فرق قائل شود. مخالفت سیاسی و نقد سیاسی حق هر کسی است، دروغ و شانتاژ نه، لودگی و نمایش کینه توزی تنها بیانگر کاراکتر و ظرفیت سیاسی جاعلینی است که نمیشود از امروز تا فردا به آنها اعتماد کرد.
٣ نوامبر ٢٠٢٣