مقالات

اعتراضات روز جهانی کارگر در بطن بحرانهای سیاسی -اقتصادی در جهان هلاله طاهری

برگزاری روز کارگر و نمایش قدرت سیاسی میان طبقات بالا و پایین در جامعه قدمتی صدوسی و هشت ساله دارد. این روزها به کمک صنعت اینفورماتیک در یک آنِ واحد میتوان هر آنچه را اتفاق افتاده مشاهده و تحلیل کرد. سریعا از کمیت جمعیت اعتراضی و کیفیت شعارها و انرژی محرکه آن مطلع شد. اما آیا با تمامی پیشرفت علم و تکنیک, با ثروتهای انبوه ده میلیاردی و امکانات فراوان, زندگی انسانها رو به بهبود نسبی رسیده ست. آیا بردگی قرون وسطایی تمام شده است؟ آیا بیماریها را کشف و درمانهای آن را یافته ایم؟ با آنچه که آفریده ایم آیا رفاه برای جوامع تامین شده است؟ برای عده ای معدود, آری! بلیطهای رزرو برای مسافرت به فضا و گردش گری زیر اعماق آب آماده است. قشری که جزایر خصوصی را بخود اختصاص داده اند و به هرآنچه که میخواهند در یک آن بدست میاورند و یا نابود می کنند. اما میلیونها انسان دیگر برای یک واکسن ساده چون مورو ملخ میمیرند. بعد ازصدو سی و هشت سال از مبارزات تعدادی از کارگران در امریکا برای پایین آوردن ساعت کار از چهارده ساعت به هشت ساعت هنوز کارگران برای زنده ماندن خود و خانواده دو شیفته هشت ساعته باید کارکنند. در جنگها خود و فرزندانشان در یک آنِ واحد پودر میشوند و در عین فرار از جهنمهایشان به نام مهاجرو پناهنده در زندانها میپوسند. در بهترین حالت, در گوشه هایی از جهان که دستاوردهای بشری برای سالیانی به عادت مردم تبدیل شده بود یکی پس از دیگری زیر نام ریاضت اقتصادی, خطر برای سرمایه داران بازپس گرفته میشود. این آن جهان عصر ماست. عصر عروج راسیسم و فاشیسم در کنار به قدرت رسیدن ارتجاعی ترین دولتهای مذهبی از جمله اسلام در بخشهای از خاورمیانه و شمال افریقا چون نفت بر آتش هر روز در حال رشد است. طبقه کارگر از همه بیشتر در این جهان زیر ضرب و شتم است و در چنین شرایطی به استقبال هر ساله روز خود میرود.
آنچه امسال اتفاق افتاد بخشا تکرار روتین مراسمهایست که طبقه کارگر به دولتهای سرمایه داری تحمیل کرده است و یا اجازه ابراز وجود در روز خود را دارد که برای حقوق خود تلاش کند. در کشورهای اروپایی و بخشهایی از جهان اعتراضات سراسری و نمایشهای خیابانی معمولا از طریق اتحاده های کارگری که خود مهر زرد و نارنجی خورده است و کاملا قابل مهار هستند مصالمت آمیز پیش میرود. دولتهای سرمایه داری حتی تحمل این اتحادیه ها را هم ندارند و مدام تحت فشار قرار میدهند و بخشا به خشونت و مقاومت پلیس و نیروهای نظامی میانجامد. در مراکز صنعتی و تجمعات بزرگ کارگری با لباسهای کاربه خیابان آمدن کارگران برای خود عظمتی دارد اما در بسیاری از نقاط جهان وحشت ظاهر شدن در خیابانها, گذشتن از یک روز کار برای سیر کردن شکم اعضای خانواده بسیار گران تمام میشود. بسیاری مواقع دیگر اقشار اجتماعی در کنار کارگران قرار میگیرند که اهمیت این اتحاد و هم سرنوشتی را بالا میبرد اما در خیلی از جاها صفوف مستقل کارگران و تماشاچیان کنار جاده ها نیز نشانه ضعیف بودن جنبشهای اجتماعی از جمله خود جنبش کارگریست. همه اینها در یک روز اتفاق میافتاد و اما هر ساله ما شاهد بدتر شدن اوضاع از سال قبل هستیم. دهه های طولانیست که تکرار این مراسمها را شاهد هستیم. با وجود همه این مصایب رو به رشد و دردناک زندگی کارگران و خانواده هایشان اما شوروشوق فعالیت جمعی کارگران و کمونیستها و مدافعین حقوق انسان حول و حوش این روز بی نظیر است. تظاهراتها و تجمعاتی که شور انقلابی را بار دیگر بالا میبرد. در این روز پرچمهای قرمز, مارشها و سرودهای انقلابی, شعارها و سخنرانی ها بار دیگر عظمت طبقه ای که جهان را با دستان خود ساخته و از او ربوده اند به نمایش میگذارد. اول ماه مه امسال هم ویژگی های خود را داشت.
از 160 کشوری که معمولا اول ماه مه را برگزار میکنند ودر میان آنها چند کشوری چون پاکستان, فرانسه, روسیه, آلمان, یونان, ایتالیا و سوئد و فنلاند, تونس, چین, افریقای جنوبی, زیمبابوا, تانزانیا, کوبا, ژاپن, کانادا که اول مه تعطیلی رسمی ست سالانه میلیونها نفر به خیابانها میایند. در انگلیس که این روز تعطیل رسمی نیست تنها در صورتی که اگر به روز شنبه یا یکشنبه بر بخورد شانس شرکت و جمعیت بیشتر را دارد وگرنه مانند امسال در بعد بسیار کوچکی این مراسم بویژه در لندن برگزار شد. ترکیب شرکت کنندگان در هر جایی بستگی به درجه آگاهی و همبستگی نیروهای متحده طبقه کارگر و بخشا فرهنگ اجتماعی آنجا دارد. جوانان و بخش پیشرو و سیاسی و اپوزیسیون های سیاسی بویژه شرکت وسیع احزاب کمونیست, سوسیالیستها و هوادران حقوق بشر از متحدین طبقه کارگر در اغلب این تجمعات حضور چشمگیر دارند. ضدوخورد با نیروهای مسلح نظامی حامی دولتها و کارفرمایان نیز جزو ذاتی این تجمعات است چرا که در این روز کارگران با صدای بلند خواستها خود را فریاد میزنند. مسلما این به مزاج حاکمان و گردانندگان سرمایه خوش نیست و نیروهای نظامی همیشه در این روز و روزهای قبل و بعد آن در حالت آماده باش هستند. درایتالیا در شهر نپال علاوه بر خواست ازدیاد دستمزدها به نسبیت تورم و بهبود شرایط کار تظاهر کنندگان برای آتش بس فوری در غزه و علیه جینوساید شعار میدادند. در جاکارتا و اندونزی اعتراضات گسترده برای بالا بردن دسمتزد پایه و بیمه های اجتماعی با زدو خورد نیروهای دولتی تمام شد. در کوسوا و آلبانی برای بالا بردن دستمزدها, و در 22 شهر در فرانسه تظاهراتهای هزاران نفره نزدیک به 25 نفر دستگیر شدند. پلیس فرانسه از هفته ها قبل آماده این روز بود که در تقابل با تظاهر کنندگان با آنها بجنگند. در اسپانیا بویژه در شهرهای بزرگ دهها هزار نفر در خیابانها براه افتاده بودند. در بارسلونا کارگران فریاد میزدند ساعت کار کمتر, دستمزد بیشتر و استخدامی کامل! همچنین شعار علیه جینوساید در غزه و پایان جنگ در فلسطین و اوکراین نیز بخشی از شعارهای اصلی این تظاهراتها بود. تقریبا در تمام اروپا پلیس در حالت آماده باش بود چرا که وحشت اینکه تظاهراتها در دفاع از مردم غزه گسترده و گسترده تر گردد.
در بخش آسیایی جهان برای بالا بردن دستمزدها بر پایه تورم سرسام آور و همچنین برای آزادیها و مطالبات قانونی کارگران از جمله بهبود شرایط و محیط کارشعار سر دادند. اتحادیه های کارگری در کره جنوبی, تایلند, ژاپن و فلیپین سازمانده اعتراضات سراسری بودند در بسیاری از این تظاهراتها ضدوخورد پلیس با معترضین صورت گرفت و تعدادی دستگیر شدند. کارگران در فیلیپین فریاد میزدند: ما کار میکنیم که زنده بمانیم, نه اینکه بمیریم! حضور زنان کارگر در این تجمعات هزاران نفره چشمیگر بود.
در اغلب شهرهای بزرگ ترکیه بویژه در استانبول مانند هر سال کارگران و جوانان با پلیس درگیر شدند. شعار علیه جینوسیاید در غزه و آتش بس فوری در کناردیگر شعارها از جمله بالا بردن دستمزدها, شرایط کار بهتر و حقوق و مزایای کارگری نیز سر داده شد. در عراق برای افزایش دستمزدها و علیه خصوصی سازی کارخانه ها و مراکز کار دست به تظاهرات زدند.
در استرالیا اتحادیه ها و تشکلهای کارگری برای افزایش دستمزد تا سطح 7.5 درصد در مقابل 2.5 درصد پیشنهادی دولت و کارفرمایان تظاهرات کردند. همچنین خیلی از معلیمن و بخشهای اجتماعی دیگر به آنها پیوستند که از جمله شامل وضعیت آنها هم از جمله وضعیت آموزش و پرورش و پرداخت دستمزد پایین معلمین هم میشد. همچنین شعارهایی در رابطه با بدی شرایط کار, آلودگی محیط زیست و گرمایش زمین سر دادند.
در افریقای جنوبی در دفاع از مردم فلسطین و علیه جینوسیاید وسیعا تظاهراتهای اول مه با پلاکاردها و شعارهای “آزادی فلسطین” یا “افریقا برای فلسطین” همبستگی خود را نشان دادند. در بلژیک ضمن دفاع از مردم در غزه همچنین شعار”از ثروتمندان مالیات بگیرید” را حمل میکردند.
در کشورهای اروپایی شمالی, اسکاندیناوی, آلمان, انگلیس, کانادا و امریکا که دیاسپورای ایرانیان دارای جمعیت بیشتری نسبیت به سایر نقاط جهان دارد و اپوزیسیون ها و اجزاب چپ و کمونیست در دفاع از زنان و کارگران و اعتراضات هر روزه مردم در ایران سالها و ماههاست فعالیت میکنند روز اول مه در کنار کارگران این کشورها در صفوف خود در دفاع از مبارزات کارگری ایران, در همبستگی با وضعیت وخیم زندگی و معیشت کارگران, اذیت و آذار و خشونت بیش از حد رژیم بر زنان بر سر مسئله حجاب و آپارتاید جنسی و همچنین علیه اعدامهای وسیع بویژه خطر اعدام توماج صالحی خواننده رپ و انقلابی با شعارها و سخنرانی ها در این تجمعات هزاران نفره توجه عموم را به خود جلب کرده و مورد حمایت وسیعی قرار گرفتند. ما همچنین شاهد بودیم که دولت جمهوری اسلامی با چه تهاجم نظامی و برای در هم شکستن هر گونه حرکت اعتراضی در اول مه علیه کارگران آماده بود. طوری که حتی به تشکلهای دست ساز حکومتی و خودی هم در میان کارگران حق خودنمایی و برگزاری هیچ مراسمی نداد. روز پنج شنبه ما شاهد حضور فرهنگیان بودیم که در بیاینه خود به دفاع از مبارزات زنان و علیه اعدامها اشاره کردند. دفاع بازنشستگان از مبارزات زنان که همه اینها خود بخشی از طبقه کارگر هستند نشان از مقاومت و ادامه مبارزه جنبش کارگری و فعالین کارگری علیه حکومت اسلامی هستند.
دو نکته امسال در این تظاهراتها برجسته بود و یا حتی میتوانست وسیعتر هم باشد. دفاع از مردم فلسطین و تلاش برای آتش بس فوری و محکومیت دولت اسرائیل بر سر جنوساید که در سطح بین اللملی یک بعد وسیع سیاسی به خود گرفته بسیار حائز اهمیت است که میبایست همبستگی جهانی وسیعی به خود میگرفت و بخشا هم داشت اما کافی نبود. علاوه بر آن شرکت اقشار معترض بویژه جوانان, و بخشهای اجتماعی که خطر سقوط آخرین دستاوردهای حقوق پایه خود را شاهد هستند و طبیعتا و ناچارا آنها را با کارگران همسرنوشت میکنند قابل رویت بود اما میتوانست وسیعتر از این باشد. بیش از هر زمانی نیاز به اتحاد و همبستگی طبقه کارگر با دیگر اقشار اجتماعی در کنار هم احساس میشود. بیش از هر زمانی میدانیم که به هم نیاز داریم و طبقه کارگر بعنوان بزرگترین امید انسانها برای بازگرداندن دنیا بر قائده درست آن احتیاج به گردآوری همه نیروهای متحد خود دارد. بیش از هر زمانی احتیاج به تشکل و سازماندهی هست. بیش از هر زمانی حقانیت کمونیستها در پافشاری برانقلاب اجتماعی برای رسیدن به یک جامعه سوسیالیستی را نشان میدهد.
2 مه 2024