مقالات

صدای رنج کارگر؛ نه یاس وناامیدی، که باید به انفجارخشم علیه بانیان این وضع تبدیل شود سعید یگانه

صدای رنج کارگر؛ نه یاس وناامیدی، که باید به انفجارخشم علیه بانیان این وضع تبدیل شود
سعید یگانه
یادداشت
رسانه های بستر اصلی و حامی حکومت هرچه تلاش کنند که همه چیز را عادی جلوه دهند اما مدیای اجتماعی مکانی برای ابراز درد ورنج مردم وهمزمان بستری عمومی برای اعتراض و فوران خشم مردم علیه فقرو فلاکت و اختناق در جامعه تحت حاکمیت اوباشان اسلامی است. انگیزه این یادداشت شکایت یک کارگر در اینستاگرام از دستمزد ناچیز و فلاکتی است که به زندگی او و میلیونها کارگر هم طبقه ای او توسط حکومت انگل سرمایه داری اسلامی تحمیل شده و آرزوی مرگ می کند. ابتدا بشنوید از این کارگر جوان که زیر فقر و فلاکت کمرش خورد شده و می گوید بریدم،دیگر نمیتونم.!
من یک کارگرم، نه تروریستم و نه ضد انقلاب. من درد دارم. حقوقم با دخل و‌خرجم‌نمیخونه. از فردای خود ناامیدم. ولی من عاشق کشورم هستم. پایش بیفته من و کارگر های دیگر این کشور، که یک وجبش مال من و کارگران نیست، براش جان میدیم چون وطن پرستم. (وطنی که تو در آن جز بدبختی و مشقت سهمی نداری وطن تو نیست، به قول شاملو این وطن، هر گز وطن نمی‌شود). این کارگر با دلی پرادامه می دهد و‌می گوید، ولی آقای پزشکیان تمام این مدت وعده و ‌عید دادید به زبان کردی و ترکی گفتی درست می کنم، ولی خبری ازت نیست.! آقای وزیر محترم کار خودت می تونی با این چندرقاز زندگی بکنی؟.نماینده کارفرماو نماینده کارگران وجدانتان کجا رفته؟. من یک پیشنهاد دارم، شما که ما را دوست نداریدو‌می خواهید از دست ما راحت شوید، بیائید همه مارا جمع کنید ‌وبه آب بریزید و از دست ما راحت شویدو کشور را هم برای خود شما بردارید که خیالتون راحت بشه. این کارگر تو سرش می زند که بریدیم ،دیگر نمیتونیم.!
شکایت این کارگر که در یک کارگاه کار می کند وبه نظر میاد از حداقل قانون کار هم محروم است، تنها یک نمونه از هزاران نمونه از بی حقوقی و درد و رنج کارگران در ایران است که از زندگی در نظام استثمارگر حاکم بر ایران بیزار و به تنگ آمده اند. شرایطی که میلیونها کارگر را درموقعیت سخت معیشتی قرار داده و تا لبه پرتگاه نابودی سوق داده اند، این در شرایطی است که سرمایه داران و دولت کوچکترین اهمیتی به رفاه به زندگی کارگران قائل نیستند، اولی فقط در فکرسودو انباشت سرمایه از گرده کارگران و دیگری و فقط در فکر تولید موشک و وسایل جنگی و ریختن دسترنج همین مردم کارگر و زحمتکش به حلق نیروهای نیابتی برای حفظ این نظام مذهبی سراپا گندیده و فاسد و دزد هستند. شرایط سخت معیشتی، ناامیدی از آینده ای تاریک تر، کارگران را تا مرز خودکشی سوق داده و روزانه شاهد خودکشی کارگر در محیط کاردقیقا به دلیل نداری و فقر و‌ناتوانی از عدم تامین امکانات ابتدایی زندگی برای خود ‌وخانواده اش هستیم. شرایط زندگی برای کارگران که چیزی جز فروش نیروی کار برای تامین معاش ندارند، روز به روزسختر وپر مشقتر می شود، شرایطی که این کارگربر زبان می آورد.
اکنون در شرایط زیستی در ایران، از آنجایی که اکثر کارگران و زحمتکشان ، برای تامین مایحتاج ضروری زندگی با توجه به افزایش رو به رشد و سرسام آور قیمت اجناس و تورم بالای ۵۰درصدی هیچ چشم اندازی از طرف دولت سرمایه داران برای پر کردن فاصله میان مزد و هزینه زندگی وجود ندارد روز به روزشکاف طبقاتی عمیق و عمیقتر می شود . فقر وفلاکت در میان اکثریت کارگران و مردم زحمتکش پدیده جدیدی در ایران نیست، اما به یمن حاکمیت دولت سرمایه داری و مذهبی در ایران هرچه زمان می گذرد ابعاد و عمق آن گسترش می یابد و جامعه را با فروپاشی کامل روبرو می کند.
در مقابل این همه بی حقوقی وفلاکت، اختناق و سرکوب، خشم و انزجاراکثر کارگران، بازنشستگان، پرستاران و زنان است، که روزانه از دریچه دهها اعتراض و اعتصاب بروز پیدا می کند وبه جای ناامیدی و استیصال به جنگ به جانیان می روند. دستمزد پائین، فقرو گرانی و زندگی چند درجه زیر خط فقر وعدم جوابگویی دولت سرمایه داران، چاره ای جز گسترش اعتصاب و اعتراض در میان اکثریت کارگران ومردم زحمتکش از جمله باز نشستگان وپرستاران باقی نگذاشته است . اقشارمختلف جامعه از جمله زنان از فقر وفلاکت واختناق اسلامی به تنگ آمده اند. و دولت پزشکیان همچون اسلاف خود، ناتوان از تامین معیشت مردم فقط به ابزارسرکوب برای ساکت کردن صدای اعتراض و نارضایتی مردم روی آورده وهر روز برای تحمیل فقر بیشتربه مردم نقشه می ریزند. و اکنون در شرایط جنگی اعدام و اختناق رانیز گسترش داده اند.
شرایطی که در ایران امروزحاکم است، اکثریت مردم کارگر و زحمتکش وزنان را در مقابل دوراهی قرار داده است. مردم در مقابل زورگویی، بی حقوقی مطلق، فقر و فلاکت سکوت نکرده و تسلیم این وضعیت نشده اند. نباید اجازه داد که جمهوری اسلامی اکثریت مردم را با خود به قعرچاه ببرد. بایدعلیه این وضعیت وبرای پایان دادن به جهنمی که جمهوری اسلامی برای کارگران و اکثریت مردم ساخته است بر خاست انتخاب دیگر در مقابل جامعه قرار ندارد. تلاش و مبارزه برای بهبود وتغیر یکی از مشخصات بارز جامعه ایران است که در چند سال گذشته وطی چندین خیزش انقلابی برای دگرگونی این ظرفیت را از خود نشان داده است نشان داده است
امروز جامعه ایران بیش از همیشه همزمان با وخامت اوضاع نیاز به تغیردارد. در جامعه تحت حاکمیت جمهوری اسلامی هیچ چشم اندازی برای تغیری ولو کوچک به نفع مردم وجود ندارد. جمهوری اسلامی بر بستر این همه نفرت و نارضایتی برای ادامه حیات انگلی خودبه هر جنایتی دست می زند، حتی به قیمت نابودی جامعه. این مردمند که باید اوضاع را به نفع خود تغیر دهند. خیزش اقلابی ۱۴۰۱ راه را نشان داد. این خیزشهای را با قدرت بیشتر وسازمانیافته باید تکرارکرد وجلو نابودی جامعه را گرفت.
راه چاره نجات از این شرایط مشقت بار، خودکشی و استیصال نیست. فردی نمیتوان به جنگ این جانیان رفت. جان کارگر برای سرمایه داران ودولت حامی آنان بی ارزش است . آنها دوست دارند به جای اعتراض ومبارزه جمعی، کارگران به استیصال و خود کشی کشیده شوند. مگر ندیدیم که ۵۲ کارگر درمعدن زغال سنگ طبس، فقط به دلیل سهل انگاری کارفرمایان وعدم تامین ایمنی کار برای حفاظت از جان کارگران در محیط معدن جان خود را از دست دادند و برای تحویل جسد کارگران به خانواده هایشان پول دریافت کردند.
طبقه کارگر و مردم زحمتکش که بیشترین بار این شرایط مشقت بار را بر دوش می کشند، سود تولید می کنند و خود ازآن بی بهره اند، می توانند در صف مقدم این مبارزه برای تغیر اوضاع به نفع خود وسایر زحمتکشان متشکل و سازمانیافته به میدان بیایند و به این وضعیت پایان دهند. این اوضاع شایسته کارگران نیست. صدای رنج کارگر، به یاس و ناامیدی که باید به انفجار خشم علیه بانیان این وضع تبدیل شود.
سر دبیر
14 نوامبر 2024