کمتر از سه هفته به برگزاری مضحکه ترین انتخابات در جمهوری اسلامی یعنی انتخابات مجلس اسلامی باقی مانده است. بنا به موقعیت سیاسی جامعه ایران و کشمکش دائم میان مردم انقلابی و جمهوری اسلامی بر سر بود و نبود رژیم، اکنون دیگرضرورتی برای توضیح خوب و بد بودن انتخابات، یا انتخاب “بد و بدتر” در جمهوری اسلامی و یا اینکه همه انتخاباتها در جمهوری اسلامی مضحکه و سیرکی بیش نیست وجود ندارد. وقتی مردم در خیابانها خواست سرنگونی را علنا فریاد میزنند و خواهان رفتن رژیم هستند، یعنی اینکه خود رژیم و هیچ انتخاباتی را در جمهوری اسلامی نه برسمیت میشناسند و نه مشروعیتی برای آن قائل هستند. و نه تنها این، اگر بتوانند و زورشان برسد، روز انتخابات کذایی مجلس اسلامیشان را نیز به روز اعتراض و نفرت علیه کلیت رژیم سرمایه داری اسلامی تبدیل خواهند کرد و این انتخابات را بر سرشان ویران خواهند کرد.
شرکت در انتخابات مشغله مردم نیست. رفتن رژیم اسلامی مشغله است و به مطالبه عمومی و خواست اکثریت مردم تبدیل شده است. مردمی که از دست فقر و نداری و گرانی و تورم و سرکوب و اختناق اسلامی به تنگ آمده اند دلیلی برای شرکت دراین مضحکه نمی بینند. تضاد میان مردم به تنگ آمده و جمهوری اسلامی آنچنان عمیق است که خود رژیم اسلامی هم مطمئن نیست که این انتخابات را بدون دردسر و مزاحمت برگزار کند. حتی اصلاح طلبان حکومتی که خطر سرنگونی را بیخ گوششان احساس می کنند، نیز جرئت ندارند همانند دوره های گذشته مردم را به شرکت در انتخابات دعوت کنند. آنقدر آبروباخته و مورد تنفرند.
اگر تاکنون انتخاباتها فرصتی بوده که رژیم اسلامی با فریب و نیرنگ و عوامفریبی و با پرچمهای اصلاحات و سبز و بنفش رمقی به آن بدهند و مشروعیتی فرمال برای خود دست و پا کنند، این دوران نیز برای جمهوری اسلامی به سر آمده است. تنور انتخابات سرد و بی رمق است و از نظر مردم انقلابی و سرنگونی طلب که به کل موجودیت رژیم اسلامی معترضند، با اعتراض و مبارزه و شعارهایی که در طول دو سال گذشته و بخصوص دراعتراضات آبانماه علیه کلیت رژیم سر داده اند، این انتخابات را بسیار بیشتر بی رمق و بی خاصیت تر می بینند و پشیزی برای آن قائل نیستند.
خروجی این انتخابات هرچه باشد، از نظر مردم سرنگونی طلب تکرار سناریویی مشابه و بدتر از گذشته است و راهیابی گله ای دیگر از کهنه پاسدار و فاسد و سینه چاک رژیم با تقلب و کثافتکاری همیشگی برای لفت و لیس امورات خود خواهد بود و به مردم محروم بی ربط است. آن دره و شکاف عمیقی که میان مردم، بخصوص طبقه کارگر و مزدبگیران جامعه که زندگی و معیشتشان تماما به گروگان گرفته شده و هر روز بیشتر زیر بار فقر و نداری خرد می شوند، نه با مضحکه انتخابات مجلس اسلامی و نه با هیچ ترفند دیگری پر نخواهد شد و مرهمی بر دردهای بی درمان جمهوری اسلامی نخواهد بود.
امروز رژیم اسلامی هر چقدر قدرت مانور داشته باشد و از همه ابزارهای ممکن برای به سرانجام رساندن این مضحکه استفاده کند، اما دغدغه اصلیش ماندن و نماندن است. و دغدغه اصلی مردم نیز همین معادله است. روزگار رژیم سیاه و غرق در بحرانهای غیر قابل علاج است. می خواستند با سیلی کارنوالهای اسلامی و نماز جمعه ها صورت خود را سرخ نگه دارند و به هوادارانشان روحیه بدهند، اما خیزشهای بعدی در دانشگاهها و میادین شهرها و محکومیت جنایت رژیم در کشتار مردم بیگناه در سقوط هواپیمای اکرائینی همه را به حاشیه راند و جواب دندانشکن از مردم معترض دریافت کردند.
“انتخابات بی انتخابات”! رای مردم سرنگونی و رفتن کلیت رژیم اسلامی است. این انتخاب اکثریت مردم است. این انتخاب کارگران و مردم محروم و گرسنه ای است که ماهها حقوق دریافت نمی کنند و روز را به شب و شب را با آرزوی فردایی بهتر به سر می برند. این انتخاب اکثریت زنانی است که از فقر و تبعیض و نابرابری و اختناق اسلامی به تنگ آمده اند. این انتخاب میلیونها جوانی است که بیکارند، شغل ندارند و سینه خود را آماج گلوله سرکوبگران قرار دادند. این انتخاب جوانانی است که کوچکترین امیدی به فردایی بهتر تحت حاکمیت یک مشت جنایتکار و فاسد و سرکوبگر ندارند.
انتخابات دردی را از جمهوری اسلامی درمان نمیکند. صورت مسئله اصلی میان مردم گرسنه و بیکار و محروم با جمهوری اسلامی و فاکتور تعیین کننده در این مناسبات جنگی است که مردم بر سر بود و نبود جمهوری اسلامی آغازکرده اند و ادامه خواهد یافت و امروز نیز این فاکتور تعیین کننده در مناسبات جمهوری اسلامی در بیرون مرزها می باشد. جمهوری اسلامی در مقابل جز کشتن و دستگیری و زندان و شکنجه ابزار دیگری در اختیار ندارد. این ابزار نیز در مقابل قدرت مقاومت مردم رنگ باخته است. روز انتخابات، روز اعتراض به کلیت موجودیت رژیم استثمارگر و مستبد اسلامی است. مرگ بر جمهوری اسلامی شعار مردم است. بساط تان را جمع کنید!
٤ فوریه ٢٠٢٠