مقالات

در باره توافقنامه صلح میان آمریکا و طالبان   سعید یگانه

 

 

بعد از ۱۸ ماه چانه زنی بالاخره توافقنامه صلحی ناپایدار میان نمایندگان امریکا و طالبان در روز شنبه ۱۰ اسفند به امضا رسید. در این توافق طرف اصلی این جنگ یعنی دولت افغانستان حضور نداشته است اما مطابق آن قرار است که “مذاکره برای صلحی پایدار” میان دولت افغانستان و طالبان در همین ماه آغاز شود. زلمای خلیل زاد نماینده امریکا در این مذاکرات اکنون در کابل مشغول چانه زنی برای مبادله زندانیان میان دولت و طالبان و آغاز مذاکره بین افغانستانی ها است. اشرف غنی رئیس جمهوری افغانستان تاکید کرده که دولت این کشور هیچ تعهدی برای آزادی زندانیان طالبان ندارد و این موضوع می تواند شامل گفت و گوها باشد و پس از ایجاد اعتماد عملی شود. کشورهای منطقه و خود دولت افغانستان بغیر از جمهوری اسلامی به علت حضور امریکا، همه ازاین توافق استقبال کرده و آن را “قدمی جدی در راه صلح پایدار در افغانستان” نام برده اند. اما مردم، نیروهای مترقی و بخصوص جامعه زنان افغانستان از این توافق راضی نیستند و با نگرانی از حضور دوباره طالبان در آینده افغانستان این پروسه را دنبال می کنند.

 

مفاد توافقنامه، ضمانت طالبان به عدم استفاده از خاک افغانستان علیه امنیت نیروهای امریکا و متحدین آن، خروج نیروهای خارجی از خاک افغانستان طی ۱۴ ماه آینده، آغاز مذاکره برای صلحی پایدار میان دولت افغانستان و طالبان، تعهد طالبان به مقابله با القاعده و داعش، مبادله اسرای زندانی میان دولت و طالبان و برداشتن تحریمها علیه طالبان تا آوگوست ۲۰۲۰ شرط پیشرفت در مذاکرات عنوان شده است. آنچه در این توافقنامه کوچکترین اشاره ای به آن نشده و تماما غایب است، تضمین حقوق و آزادیهای مردم و بخصوص زنان افغانستان است که بشدت نگران از دست رفتن محدود آزادی و دستاوردهای ناچیزند که طی دو دهه گذشته با جانفشانی به دست آورده و به دولت اسلامی افغانستان تحمیل کرده اند.

 

“پروسه صلح” در افغانستان

“پروسه صلح” در افغانستان مثل همه مسائل بحرانی در منطقه نیز میدان رقابت بین آمریکا و روسیه در دوسه سال گذشته بوده و در این رابطه روسیه به منظور دخالت و ایجاد صلح در افغانستان در این مدت سه نشست را با شرکت نمایندگان کشورهای منطقه در مورد افغانستان میزبانی کرد که به نتیجه نرسید. به همین منظور روسیه رابطه خود را با دولت پاکستان از حامیان طالبان گسترش داده است. پس از شکست آخرین مذاکرات رسمی میان مقامات افغانستان و گروه طالبان در ژوئیه ۲۰۱۵، دولت افغانستان مذاکرات چهار جانبه ای را جهت گفتگوهای صلح با شرکت آمریکا، چین، افغانستان و پاکستان آغاز کرد. بعد از چند دوره گفتگوی این چند گروه با عدم حضور طالبان در این گفتگو و مذاکره مستقیم با دولت افغانستان، تلاش منطقه ای برای روند صلح در افغانستان به بن بست رسید و به دنبال آن بود که دولت روسیه از این خلاء استفاده کرده و به برگزاری چند نشست در مسکو مبادرت ورزید که آنهم بی نتیجه ماند.

 

اکنون با امضای این توافق نامه فعلا امریکا برنده این مسابقه در “پروسه صلح” در افغانستان در رقابت با روسیه است. یکی از وعده های انتخاباتی ترامپ خروج نیروهای امریکایی از خاک افغانستان بود. به این منظور امضای این توافقنامه میان امریکا و طالبان، مقدمه خروج امریکا از باتلاقی است که در آن گرفتار آمده است که هزینه آن را تاکنون مردم ستمدیده افغانستان پرداخته اند.

 

واقعیت این است که ادامه رویارویی دولت افغانستان با طالبان بدون حمایت نیروهای امریکایی و متحدین آن غیر قابل تصور است. از این جهت امریکا ماندن در افغانستان را به پروسه صلح با طالبان گره زده و به عنوان اهرم فشاری بر دولت افغانستان برای صلح با طالبان در دست گرفته است. مطابق مفاد توافقنامه، پروسه صلح پایدار بین افغانستانی ها قرار است تا ۱۴ماه دیگر با وعده خروج نیروهای امریکایی از افغانستان به شرط پیشرفت در مذاکرات به پایان برسد، با این حال امریکا و ناتو اعلام کرده اند در مقابل فشارهای طالبان کماکان در کنار دولت افغانستان خواهند ایستاد.

 

برنده اصلی این مسابقه تاکنون طالبان است و بازنده آن مردم افغانستان. با این توافق طالبان به عنوان یک نیروی معادله قدرت و نیروی شکست ناپذیر در افغانستان به رسمیت شناخته شده است. بعد از امضای توافقنامه سخنگوی طالبان این توافق را “پیروزی امارات اسلامی” عنوان کرد و اضافه کرد که صد سال پیش پدران ما انگلیسیها را از افغانستان بیرون کردند. سی سال پیش روس ها و اکنون ما موفق به اخراج نیروهای خارجی از خاک افغانستان می شویم. دو روز بعد از امضای این توافقنامه طالبان اعلام کرد که دوره کاهش خشونت به پایان رسیده و حملات خود را علیه نیروهای دولتی و مردم دوباره آغاز کرد.

 

مردم و پروسه صلح در افغانستان

شکی در این نیست که مردم افغانستان از جنگ و خونریزی خسته شده اند و خواهان صلح و آرامش و رفاه هستند. بعد از سرنگونی حکومت قرون وسطایی طالبان، نزدیک به دو دهه است که جنگ و خونریزی در افغانستان ادامه دارد و سالانه هزاران نفر قربانی و میلیونها نفر آواره این جنگ ارتجاعی و تحمیلی به دلیل رقابت و دخالت دولتهای مرتجع منطقه و حمایت از مرتجعین طالبان به مردم افغانستان است. مردم افغانستان خواهان صلح و آرامش اند اما نه به هر قیمتی و قبول هر سناریویی. مردم میخواهند صلح به افغانستان بازگردد، اما مشکل اساسی اینجاست که پروسه این صلح در دست مردم متمدن، آزادیخواهان و گروهها و سازمانهای سکولار و مدرن در افغانستان نیست و کوچکترین دخالتی در آن ندارند و زنان به عنوان قربانیان اصلی سه دهه حاکمیت سیاه طالبان و دولت قومی – مذهبی افغانستان هیچ نقشی در این پروسه باصطلاح صلح ندارند. زنان هنوز نزدیک به دو دهه بعد از سقوط طالبان از کمترین آزادی و حقوق انسانی برخوردارند. هنوز زنان سکولار به عناوین مختلف مورد ازیت و آزار و کشته و سوزانده می شوند. هنوز حکومت افغانستان میان قوم و طایفه تقسیم شده و به فرهنگ و شئونات اسلامی متکی است. یک نسل از مردم افغانستان حاکمیت سیاه و قرون وسطایی طالبان را تجربه کرده اند. طالبان دولت افغانستان را به رسمیت نمی شناسد و خواهان دولت اسلامی مطابق شرع اسلام و داعیه قدرت در افغانستان است و این را رسما اعلام کرده است. “پروسه صلح” در افغانستان اکنون از جانب دولت امریکا و منطقه و خود دولت افغانستان، یعنی به رسمیت شناختن طالبان و شریک کردن آن در قدرت آینده افغانستان است.

 

از زاویه حقوق و آزادیهای مردم ستمدیده افغانستان، از زاویه حقوق و آزادی زنان در افغانستان نباید به پروسه این “صلح” و نتایج آن خوشبین بود. “پروسه صلح” در افغانستان تیغ دولبه است. ادامه جنگ و خونریزی در افغانستان برای مردم غیر قابل تحمل است و وضع را از شرایط کنونی وخیم تر میکند. امضای توافقنامه میان امریکا و طالبان قدم اول و ناپایدار در پروسه موسوم به صلح و ادامه مذاکره بین دستجات دولتی و غیر دولتی برای “صلحی پایدار” در افغانستان پر از تناقض و یک ناممکن است. بزرگترین نقص “پروسه صلح” در افغانستان خود حکومت قومی و مذهبی افغانستان است. امریکا اهداف ارتجاعی خود را دنیال میکند و از ابتدا هم با طالبان مشکلی نداشت. طالبان محصول آمریکا در تقابل دوران جنگ سرد است و اگر واقعه یازده سپتامبر نبود، چه بسا طالبان هنوز در قدرت بود. این نیروهای دولتی و غیر دولتی خود صورت مسئله برای هر نوع صلحی در افغانستان هستند.

 

پروسه صلح در افغانستان بعد از یک جنگ طولانی و کارنامه این دولت قومی مذهبی، تنها میتواند با حضور و دخالت سازمانها و جریانات مترقی و سکولار و مدافع حقوق و برابری زن و مرد، با اعتراض توده ای مانند کشورهای منطقه و با نفی کل این ساختار طایفه ای ممکن شود. مردم افغانستان صلح و آرامش و آزادی و برابری و رفاه می خواهند. این حق مردم افغانستان است که یک زندگی آزاد و ایمن  بدور از تبعیض و نابرابری و بدون دخالت مذهب و قوانین مذهبی داشته باشند. نقش نسل جوان سکولار و پرتوقع افغانستان یکی از اهرمهای موثر رسیدن به این خواستهای پایه ای است. این توافقنامه تنها جنگ و جدال و بحران کنونی را حادتر میکند.

 

٥ مارس ٢٠٢٠