مواجهه با یک بلای طبیعی، یا بیماری پنهانکاری و خلاف گویی رژیم؟
اکتبر: داستان چیست که در ایران، شمار تلفات مرگ و میر ناشی از کرونا ويروس به نسبت مبتلایان از مرز ٢٠ درصد گذشته، ولی به گفته سازمان بهداشتی جهانی نسبت ابتلاو مرگ بر اثر کرونا را در تمام کشورها بین ٢ تا ٣ در صد برآورد کرده است؟ مگر ممکن است به این سادگی با جان هزاران انسان بیدفاع در ایران و جهان بازی کرد و آنرا به ريشخند گرفت؟
عبداله دارابی: بله، شده و میشود با جان آدمیزاد بازی کرد و آنها را هم به ريشخند گرفت. کما اینکه طبق معمول چنین رویداد هایی در ایران، توسط جمهوری اسلامی به کرات اجرا شده و مردم مورد تمسخر و استهزا نیز قرارگرفته اند. ارائه آمار جدید ۲۰۰ قربانی با بیش از ۶۵۶۶ مبتلا به ویروس کرونا متعلق به رژیم جمهوری اسلامی است که برای افکار عمومی جهان حیرت انگیز شده چون خلاف گویی آن، آشکاراست و با آمار واقعی هیچ کشوری هم همخوانی ندارد. در رابطه با ارائه آمار مرگ و میر سازمان بهداشت جهانی، ایرج حریرچی، معاون وزير بهداشت ایران در پنجم اسفند ابراز تأسف کرده که”عموم کشور های دنیا” از اطلاع دقیق شیوع ویروس کرونا در کشور هایشان خودداری میکنند فقط جمهوری اسلامی آمار دقیق را منتشر میکند. بهمین خاطر به چشم آمده است. بگفته این آدم لمپن نامسئول (حریرچی)، در رابطه با آمار کرونا، فقط جمهوری اسلامی راستگو است نه هیچ کشوری دیگر! برای پاسخگویی دقیق باید براین نکته ساق بود که، پنهانکاری و دروغ در جمهوری اسلامی ایران، پدیده ای است نهادینه شده که طی بیشتر از چهل سال موجودیتش، هموارە به طور منظم معمول شده و سرانجام به روتین کاری در همه سطوح تبدیل گشته است. بر عکس، حالا در حاکمیت جمهوری اسلامی، راستگویی و شفاف سازی امری دست نیافتنی است که بروز آن مصاف است با اشد مجازات.
سخن از پیامد های کرونا ویروس در ایران، بدون رجوع به نقش رژیم اسلامی در آن امر غیر واقعی و بی حاصل است. نمیشود به تلفات کرونا ویروس پرداخت ولی از برخورد جمهوری اسلامی نسبت به آن ساکت بود. نمیشود به جمهوری اسلامی پرداخت ولی از سیاست دروغگویی و خلاف کاری هایش در قبال مخفی نگاه داشتن این رویداد بغایت خطرناک سر باز زد و از کنارش رد شد. چون استفاده رژیم از حربه کشتار و فریب برای رسیدن به خواست خود قدمت بیشتر ازچهل سال دارد و برای خاص و عام در ایران و جهان نیز کاملا مشهود و شناخته شده است. من طی دو هفته اخیر بسهم خود از تعدادی آدم مرفه و سود جو شنیدم که به پدیده سیاسی کردن کرونا اعتراض دارند و از آن رنج میبرند، و بدون اینکه به کارنامه سیاه رژیم رجوع کنند عامدانه مردم را در این زمینه خطا کار بحساب می آورند. در صورتیکه فقط به استناد به تازه ترین اقدامات سه ماه اخیر رژیم میتوان بخوبی به یاد آورد که، رژیم جمهوری اسلامی هواپیمای مسافربری اوکراین را با موشک ساقط کرد ولی اول با تظاهر به بی خبری و بی اطلاعی کردن، خود را به کوچه علی چپ زد و سپس با تأخیر و فس و فس و کندی به آن اعتراف نمود ولی با وجود آن، باز تا این لحظه از پس دادن جعبه سیاه آن به اوکراین سر باز زده است. با گذشت چند ماه از رویداد آبانماه تا کنون از ارائه آمار دقیق کشته شدگان خودداری نموده و از اسامی و سرنوشت دقیق مفقودین نیز امتناع می ورزد. فرا تر و مهم تر از اینها، همه اطلاع دارند که بروز و شیوع بیماری کرونا ویروس در ایران، همزمان بود با چین، ولی علیرغم آن، این رژیم نا مسئول و ضد انسانی بخاطر منافع طبقاتی خود عمدا آنرا از مردم پنهان کرد و بدینوسیله سرنوشت و جان و مال ٨٠ میلیون انسان را به دست قضا و قدر سپرد و عمدا یک سیه روزی و نا به سامانی دهشناک را برمردم تحمیل کرده که تا کنون بی نظیر است. این رژیم سفاک علاوه بر مبتلا شدن و کشته شدن صد ها نفر از مردم بی دفاع، باز در جا تکان نخورد و بخاطر آقا زاده ها و سرمایه داران مفتخور از قرنطینه کردن مراکزاصلی شیوع این بیماری، دوری جست و جداگانه ملا ها و طلبه های دینی را به اماکن امن تر کشور انتقال داد و همه امکانات لازم را نیز در اختیارشان قرار داده است. ولی در مقابل، از ایجاد بیمارستان های صحرایی، تأمین دکتر، دارو، ماسک و مواد ضد عفونی لازم و مناسب برای مردم، خم به ابرو نیاورد و هیچ گونه مسئولیت و تلاش جدی را در این زمینه متقبل نشد. الآن در بیمارستان ها و گورستان های کشور جایی برای نگهداری و مداوای مبتلایان و دفن کردن قربانیان باقی نمانده است.
با توجه به نکات فوق، سوال اصلی این است تا کی مردم شریف و آزادیخواه ایران باید تاوان اینهمه بی مسئولیتی این رژیم نادان وعصر حجری را بپردازند؟ اگر سرنوشت مردم ایران در دست خودش بود بی تردید مبارزه با کرونا اینچنینی پیش نمیرفت و به هیچوجه با چنین داغ و اندوهی بزرگ روبرو نمی شدند.
واقعیت این است مردم ایران به هیچ وجه سزاوار تحمل اینهمه درد و بلا و مصیبت نیستند که رژیم جمهوری اسلامی بر آنها ارزانی داشته است. واقعه کرونا ویروس علیرغم تمام درد و مصائب جانکاهش نشان داد بقای رژیم اسلامی در ایران امکانپذیر نیست و هیچ فشار و درد و رنجی هر قدر بزرگ و پر تلفات قادر نخواهد بود ماندگاری این رژیم را بر گرده مردم فهیم ایران تضمین کند.
مردم ایران از این همه درد و رنج تحمیل شده بر زندگی شان هم عبور خواهند کرد و اینبار متحد تر و همبسته تر از همیشه برای برانداختن این رژیم، این بلای بزرگ سر راهشان، آستین ها را بالا خواهند زد و آنرا به انجام خواهند رساند.
عبداله دارابی 07-02-202