مقالات

الکل، مذهب، سرمایه نادر شریفی

ادیان و مذاهب، علت اساسی جنگ ها و مخالفت با اندیشه های فلسفی و تحقیقات علمی هستند. کتاب هایی که به نام مقدس آسمانی معروف اند، کتب خالی از ارزش و اعتباراند و آثار کسانی از قدما مانند افلاطون و ارسطو و سقراط خدمت مهم تر و مفیدتری به بشر کرده اند. زکریای رازی

زکریای رازی (٢٥١٣١٤ ه. قمری) را جهانیان و بخصوص ایرانیان بعنوان پزشک و کاشف الکل میشناسند. دقیقاً همین، در دوره شیوع بیماری کرونا، نام وی را بار دیگر در خاطره ها زنده کرده است. اما زکریای رازی فیلسوف بزرگ “دین ستیز” عصر خود نیز بود. با ذکر اسم زکریای رازی در اذهان دو چیز و در همسوئی با یکدیگر زنده می شود. طبیب و کاشف الکل و فیلسوف ضد مذهب! بنابراین و بار دیگر دو جنبش اجتماعیروبروی یکدیگر قرار می گیرند. یک جنبش متعلق به همان باورمندان به قدرتهای ماورای طبیعه است که بخاطر دین ستیزی و خردگرائی و رجعت زکریای رازی به علوم قابل سنجش و اثباتی (ماتریالیسم) او را مورد حمله قرار داده و امروز کتابهای او را در لیست کتابهای ممنوعه قرار میدهند و او را بخاطر رد “مبانی تدین” و “نبوت” کافر و بی دین می شناسند وجنبش دیگر از جمله کسانی اند که دقیقاً بخاطر “ضد مذهببودن او و رجعت اش به علم، وی را تحسین میکنند. جالب اینجاست که زکریای رازی در عصر خود و با کمترین امکاناتی توانسته بود، تصادفی بودن جهان هستی را کشف و بنابر این نظریه ارسطو (آغاز و پایان طبیعت) را رد کند. زکریای رازی را میتوان به بیانی یکی از ماتریالیست بزرگ عصر خود دانست که با تکیه بر منطق علمی به دفاع از علوم اثباتی برخواسته بود.

کرونا و جهان حافظ سرمایه

شیوع اپیدمی ویروس کووید ١٩، بار دیگر زکریای رازی و بخصوص کشف الکل، وی و علم گرائی را در خط اول جدال دو جنبش اجتماعی در تقابل با یکدیگر قرار داده است. الکل همعنصری شد حافظ و پاک کننده و هم تخریب کننده اعتقادات مذهبی. پادزهر خرافات و افسانه های ماورای طبیعی. گوئیکه برای “الکل” وظیفه دیگر و مهمتری نیز امروز پیدا شده است. حفاظت کننده دستآوردهای علوم طبیعی در مقابل“خداباوری و واکسن دانش بشری در مقابل ویروس مذهب و حاکمیت سرمایه.


به بیانی بازگشت به طبیعت و خردگرائی در مقابل از خود بیگانگی انسانی در تسلیم در “منفعت طلبی فردی. پیوند دوباره انسان با “طبیعت” حقیقی در تبادل وحدت طبیعی انسان با طبیعت پیرامونی و در نتیجه مخالفت با “کار مزدی” و حاکمیت “سرمایه” که با حمایت بی دریغ دستگاه تحمیق مذهب،انسان را با محیط طبیعی خود بیگانه کرده است. بازنگری و در نتیجه بازگشت انسان به جایگاه طبیعی اش، که در پروسه انباشت در رابطه با کار مزدی و سرمایه دچار اختلالات عمیقی شده بود.

امروز الکل بعنوان نماینده کشفیات نایاب بشری، هم پایه های بنیادین صنعت مذهب را به ریزش کشانده است و هم پارادکس حاکمیت سرمایه بر جوامع بشری را بنمایش گذاشته است. بی ربط نیست که امروز همه حافظان منفعت طلبی در حمایت از حکم اول سرمایه، علم پزشکی را تنها بعنوان “کالا” تعریف میکنند. کالائی که باید قابل خرید و فروش باشد. کالائی در کنار بقیه تولیدات سرمایه داری، بدون گذشته و آینده، ابزاریبرای عرضه به بازار آزاد برای آن “کسانی” است که توان خرید این کالا را دارا باشند! بنابراین پزشکی و دست آوردهای علمیبایستی همانند هرکالای دیگری سودآوری داشته باشند. بنابراین یک تخت بیمارستان آنقدر مهم است که فرد بیمار، یا خریدار، “هزینه های آنرا عهده دار شود! در نتیجه تخت بیمارستانی که در آن “خریداری” نخوابیده باشد و بوسیله آن سرمایه ای تولید نمی شود، باید بلافاصله منهدم و از چرخ تولید جهانی سرمایه خارج شود. در نتیجه بیمارستانها همانند خانههای سالمندان، درمانگاههای پزشکی و غیره همگی به خدمت سرمایه خصوصی در می آیند. این حکم حاکمیت سرمایه در جوامع بشری تا ٣١ دسامبر ٢٠١٩ بود. از آن زمان اما تا به امروز بشریت با شیوع اپیدمی ویروس کرونا، در خود مبهوت شده است، انسانها در مقابل درهای بسته بیمارستانها جان خود را بصورت دستجمعی از دست میدهند. کادر پزشکی چه در ایتالیا، اسپانیا، آلمان، نروژ، . . . و ایران با کمترین امکاناتی بایستی به جنگ غول ویرانگر ویروس کووید ١٩ بروند. آمار وحشتناکند و از چهار ضلع جهان، کمبود، بی تدبیری و بی برنامگی جلوی جوامع بشری بنمایش درآمده است.

تدبیر چیست؟ گرسنگی میتواند همچنان هر دقیقه جان هزار کودک را بگیرد، چرا که با وجود آن نه چرخ انباشت و سودآوری سرمایه بخطر می افتاد و نه اصولا سرمایه برای آن اهمیتی قائل است. اما ویروس کرونا، ثروتمند و فقیر، آخوند و اسقف، شکنجه گر و جنایتکار حکومت فاشیستی اسلامی و زحمتکش نمی شناسد و با این اوصاف نه تنها چرخ های تولید سرمایه را از حرکت باز ایستانده است که تهدید کننده عصر حاضر انسانی نیز هست. بعنوان مثال دولت آلمان توانست از بانکهای جهانی برای یک بار ١٥٦ میلیارد یورو قرض بگیرد، ولی اگر این اپیدمی در سه ماه آینده به عقب رانده نشود حتی دولت “معتبر” آلمان قادر نخواهد بود، هزینه سرسام آور سود سرمایه را عهده دار شود. هرچند که پس از غلبه محتمل بر ویروس کرونا، تمامی این هزینه هارا با اضافه سود آن، از حیب زحمتکشان جامعه بیرون کشیده خواهد شد.


نمایندگان مجلس آلمان پرده برمیدارند که روبرت کوخ انستیتوت در سال ٢٠١٤ با به تصویر کشاندن اپیدمی همانند کرونا، دولت آلمان را به اقدامات موثرتری دعوت کرده بود ولی دولت آلمان همانند همه دول سرمایه چه زمانی حفظ جان انسانها را مقدم می شناخت که برای مقابله به این “احتمالات” تدابیری در دستور کار خود قرار دهد؟ مجموعه اقدامات امروز دول حافظ سرمایه هم تا آنجا پیش میرود که “اقتصاد” با کمترین هزینهممکن از این بحران خارج شود. بیخود نیست که آقای ترامپ به قرنطینه کردن مردم در اروپا اعتراض میکند. او این اقدامات را در مجموع به ضرر جهان سرمایه داری قلمداد میکند و متذکر است اگر به این وسیله چند ده هزار نفر هم می مردند بهتر بود تا چرخ تولید سرمایه از کار بیفتد. اینکه دول حافظ سرمایه بهرحال با مخفی کردن حقایق و با تحریف آنان سعی بر غلبه بر بحران حاضر خواهند کرد، برای خواننده هوشمند، امری است روشن. اما وظیفه ما این است که نگذاریم این روزها در فرم و محتوای دیگری و در تاریخ دیگری تکرار شوند. نباید اجازه داد که حافظان سرمایه با تحمیل “وضعیت” موجود، انسانها را یکبار دیگر تا مرز انقراض بکشانند. چرا که ممکن است، بار دیگر برای بشریت خیلی دیر باشد.

ویروس کرونا و مذهب

اما اوضاع جهان امروز برای “حافظان” مذاهب حتی“خطرناک”تر شده است. حافظان مذاهب از واتیکان گرفته تا قم با شیوع ویروس کووید ١٩ حداقل چندین برابر بیشتر به وحشت و دست و پا افتاده اند. ویروس کووید ١٩ هم جان آنان را بخطر انداخته است و هم منافع اجتماعی آنان را. جان آنان را بخطر انداخته است، برای اینکه بین ملا، آخوند و آیت الله مفتخور و خاخام و اسقف و بقیه شیادان حافظ مذهب تفاوتی پیدا نمیشود. بعبارتی جان این انگل صفتان همانقدر در خطر استکه جان دیگر انسانها. اما در مقابل بر باد رفتن منافع اجتماعی و اعتقادات دینی چه باید بکنند؟ شاید بشود پشت زحمتکشان در مقابل خطرات جانی ویروس کرونا سنگر گرفت. اما بر باد رفتن اعتقادات مذهبی و به این طریق با از دست رفتن “جایگاه طبقاتی” خود چه کنند؟ جمهوری اسلامی بعنوان حکومتی پایه گذاری شده بر خرافات مذهبی در کنار دیگر مذاهب بایستی بنوعی در مقابل “واقعیتهایطبیعی امروز، ابزارهای کاراتری برای تحمیق بشریت پیدا کند! بنابراین از پاپ رهبر واتیکان تا خامنه ای رهبر جمهوری خرافی اسلامی همگی بار دیگر به افسانه های جن و پری، “آب مقدس” و “خشم خدا” و دست آخر به “روغن بنفشه” و هزاران خزعبلات دیگر آویزان شده اند. تبلیغات آلوده و دروغین صنعت مذهب این روزها ابدا اتفاقی نیستند. اینها قرار است از فرو پاشی کامل دیوار اعتقادات مذهبی جلوگیری کنند و یا حداقل از سرعت ریزش آن بکاهند.اتفاقی نیست که بار دیگر کبوترها در آسمان مکه، نقش “الله” را بنمایش می گذارند! (همانطور که عکس خمینی را چهل سال پیش در ماه پیدا کردند!) بایستی توی خیابان ایتالیا مراسم مذهبی براه انداخت و “آب شفا دهنده” با یک قاشق مشترک در گلوی آخرین نفرات لشکر شکست خورده مذهب ریخت تا شاید انسان کنجکاو از خود سئوال نکند: پس این خدا به چه دردی میخورد وقتی نمی تواند جلوی شیوع این بیماری را حتی در قلب جهان کلیسای کاتولیک بگیرد؟ این چه خدائی است که “امت مسلمان را به زیارت “معصومین” و آویزان شدن به “زیارتگاهها” و استفاده از “روغن بنفشه” فرا میخواند، هنگامی که خود آیت الله ها صدها بل هزاران کیلومتر آنطرفتر، در پشت عمارتهای چپاول شده از دسترنج مردم، از ترس ابتلا به یک بیماری “طبیعی” همگی مخفی شده اند وهر کدام از آنان دهها لیتر الکل برای حفظ جان خود در مقابل ویروس کرونا انباشت کرده اند! این چه بلا و خشم خدائی است که نه تنها تفاوتی بین آیت الله و “خادمین” مذهب و لامذهبیون قائل نیست، بلکه ضرورت تحقیقات و حضور کاشفین و محققین ضد مذهب را هم حیاتی تر کرده است؟

نتیجه: جهان پس از شیوع بیماری کرونا تنها نظاره گر توهم یگانگی جهان حافظ سرمایه با حمایت مذاهب نیست. جوامع بشری مجبورند راه حل دیگری پیدا کنند. چرا که حاکمیت توحش سرمایه خواهی نخواهی با خود انقراض و پایان تاریخ را با خود بهمراه خواهد آورد اگر سکان کشتی جوامع انسانی کماکان در اختیار آنان بماند.

انتخاب روشن است: یا حکومت سود و بربریت پایان تاریخ، یا سوسیالیسم و سعادت بشری و رهائی جهان از شر سرمایه داری.

٢٦ مارس ٢٠٢٠ – ٧ فروردین ١٣٩٩