مقالات

سرمایه داری قبل و بعد از پاندمی کووید ١٩ نادر شریفی

پس از فروپاشی بلوک شرق، سرمایه داری سرمستانه از “پیروزی” بر “سوسیالیسم” و پایان حق طلبی سخن میگفت. در “فراغ” سوسیالیسم و پایان حق زندگی، حمله به سطح معیشت مزدبگیران جهان و از جمله کشورهای باصطلاح “جهان اول” هم سرعت بخشیده شد. تاریخ نوعی منفعت طلبی ابدی خوانده شد و قوانین کاری حتی در جوامع پیشرفته صنعتی یکی پس از دیگری بنفع سرمایه داران تغییر کردند، حداقل دستمزدها عملاً ملغی، حقوق بیکاری یا منهدم و یا بی تاثیر شدند. مزایای شغلی به همراه سرود “پایان سوسیالیسم” دفن شدند. دولت سوسیال دموکرات شرودر از جمله با طرح هارتس ٤ و بخششهای مالیاتی سخاوتمندانه به طبقه سرمایه دار از طرفی و با حمله همه جانبه به دستآوردهای طبقه کارگر، به دولتمردان و طرفداران سرمایه عنان گسیخته اروپائی و روسی راه نشان داد. دولتهای اوپائی خود را بازتعریف کردند، رفاه و بیمه های بیکاری و بیماری را یکی بعد از دیگری نابود کردند، در ادامه سیاست ریاضت کشی مزدبگیران و بی بندوباری سرمایه، بیمارستانها، خطوط راه آهن، وزارتخانه های پست و حتی اتوبانهای جامعه را به بخش خصوصی واگذار کردند. اینها نمونه هائی از حملات بورژوازی به مزدبگیران در کشورهای اروپای غربی و سراسر جهان است.

“دولتهای رفاه” نه در نقش دروغین “حافظان و تقسیم کنندگان” عادلانه ثروت اجتماعی بین شهروندان جامعه، بلکه نقش واقعی خود در حفظ سرمایه و سرمایه داری را ایفا کردند. دولتهای سوسیال دموکرات در ادامه و تحت فشار بورژوازی جهانی، شرکتهای “فراملیتی” مثل “بلاک راک”، انستیتوهای مالی جهانی، بورسهای جهانی و صندوق جهانی پول “مجبور” شدند، برای حفظ “رقابت” عنان گسیخته سرمایه، یکی پس از دیگری به اردوی بازار آزاد پیوسته و با سوسیال دموکراسی از جنس کلاسیک اش برای همیشه خداحافظی کنند. بنابراین وقتی به تحولات جوامع اروپائی بخصوص پس از فروپاشی بلوک شرق نگاهی میکنیم، متوجه تغییرات منفی عظیمی در مبارزات سندیکالیستی و اتحادیه ای طی یکصد و پنجاه سال گذشته در اروپا و جهان می شویم. بعنوان مثال مبارزه برای ٣٦ ساعت کار درهفته تبدیل به مقاومت برای ٤٠-٥٠ ساعت کار اجباری بازای حتی مزد کمتر شد. با ملحق کردن کشورهای “بلوک شرق” به اتحادیه اروپا، عملا حمله به سطح معیشت در کل اروپا تشدید شد و بویژه با تغییرات در قوانین کار و قراردادها، حداقل دستمزد مزدبگیران در اروپا عموما سقوط کرد. برای خواننده هوشمند ما پیدا کردن دهها بل صدها نمونه از این دست، کار چندان دشواری نیست.

با برچیده شدن دیوار برلین، حکومتهای سرمایه داری دولتی یکی پس از دیگری منهدم و جای آنان را اغلب دولتهای راست ناسیونالیست و نیمه فاشیستی افراطی گرفتند. میلیونها کارگر، کارشان را از دست داده و ملحق به صف کارجویان شدند. نتیجتا بورژوازی آگاهانه مزدبگیران جهان را در غیاب حداقل اتحادیه های کارگری در دفاع از حقوق اولیه خود وارد بازار رقابت کردند! هرکه بیشتر کار کند، به کمتر و کمتر رضایت دهد، انتخاب میشود. در اروپای غربی رقابت در شاخه های صنعتی که احتیاج کمتری به ارتباطات و تخصص داشت، به رقابتهای غیرکارگری دامن زده شد. مزدبگیرانی بخاطر اینکه امکان “رقابت” در ازای مزد ساعتی ٢ تا ٣ یورو در ساعت را نداشتند، شغل خود را یکی پس از دیگری از دست دادند و جای آنان را کارگران خاموش و بی حقوق اغلب از اروپای شرقی گرفتند. این بخش از کارگران روزمزد بخاطر موانع زبانی و عدم “حق اقامت” حتی نمی توانستند به اتحادیه کارگری محل برای احقاق حقوق اولیه خود بپیوندند. از جمله میتوان به این دسته از مزدبگیران در صنایع ساختمان سازی، کشاورزی، راه و ترابری و به صنعت دامداری و تهیه گوشت اشاره کرد. وضعیت این مزدبگیران در کنار عدم دریافت هرگونه مزایا و امکانات رفاهی، از جمله زندگی چند ده نفره در خانه های ٤٠ تا ٥٠ متری بشدت وخیم گردید. کارگران خاموش بنابراین مجبور شدند با حقوقی روزانه سی تا پنجاه یورو دهها ساعت کار کنند و برای تامین مالی خانواده های خود حتی از اولیه ترین مایحتاج خود برای خورد و خوراک و بهداشت نیز صرف نظر کنند. دور مسلسل وار نزول سطح دستمزد با خود در کنار فاصله گرفتن هرچه بیشتر بین دو طبقه اجتماعی، فقر، بی حقوقی و از دست دادن هرگونه امکانات از جمله بهداشتی و پزشکی را نیز تشدید کرد.

سرمایه داری همواره بر بردگی استوار بوده است، اما دوره گذشته در غیاب “سوسیالیسم”، براستی “بردگی مدرن” بود. وضعیت در کشورهای افریقائی، آسیائی و آمریکای لاتین بمراتب وخیم تر بود. آنوقت بسادگی میتوان متوجه شد که براستی “پایان سوسیالیسم” واقعا چه کابوسى است و “دنیا بدون فراخوان سوسیالیسم، بدون امید سوسیالیسم و بدون “خطر” سوسیالیسم، به چه منجلابى بدل شده است”!

اما شیوع پاندمی کرونا ادامه این وضعیت را برای سرمایه داری هم غیرممکن کرده است. در آلمان تنها ٣ هفته از آغاز “راه اندازی” اقتصاد نمیگذرد که حکومت فدرال دیروز مجبور شد قوانین جدیدی برای بالابردن سطح دستمزد کارگران در صنعت گوشت در دستور کار خود قرار دهد. (ناگفته نماند که همین با مقاومت بورژوازی روبرو شده است!) اغلب کارگران این صنعت در آلمان کارگران روزمزد از کشورهای اروپای شرقی می باشند که امکان داشتن حتی یک اتاق کوچک چند متری برای استراحت پس از کار را ندارند. ١٠ تا ١٥ کارگر روزمزد در این صنعت مجبورند در یک محیط ٣٠ تا ٤٠ متری بدون بهداشت زندگی کنند. نتیجتا بلافاصله روشن شد که تعداد بسیار زیادی از این مزدبگیران مبتلا به ویروس کرونا می باشند و با بازگشت به کار، بلافاصله محیط پیرامونی، همکاران، ابزار کاری و با آن گوشت حیواناتی که برای فروش در کل جامعه در نظر گرفته شده بودند را هم آغشته به ویروس کووید ١٩ کرده اند. برای همین دولت آلمان مجبور شد که سریعا به وضعیت موجود پایان دهد. آگاهان همگی متفق النظرند که این آغاز آن دست از اقداماتی است که تنها در این شاخه از صنعت نمی تواند باقی بماند، کارگران روزمزد در صنعت کشاورزی، ساختمان سازی تا خدماتی و پزشکی و بهداشتی و ترابری و همه و همه درگیر جوهر اصلی سرمایه یعنی بالابردن دائمی سود و صرف نظر از حداقل هرگونه امکانات بهداشتی و پزشکی می باشند و پاندمی کووید ١٩ ثابت کرد که حتی بفرض غلبه بر این ویروس نمی توان به قبل از شیوع ویروس کرونا بازگشت.

نتیجتا “حفظ وضع موجود”، بازگشت به قبل از شیوع کرونا، پس از کرونا برای هیچ نظام حافظ سرمایه ممکن نیست. نمیتوان حداقل ٣ میلیارد انسان را از داشتن حق صابون و بهداشت محروم کرد، پشت عمارتهای سربه فلک کشیده مخفی شد، داروغه و پاسدار و پلیس خصوصی پشت درها به حفاظت خود گمارد، استراق سمع و کنترل جوامع بشری را جهانی کرد، هر نامه الکترونیکی و هر تولید فکری را سانسور کرد به این خیال که سرمایه و سرمایه داری و سرمایه دار، در “پایان تاریخ” و “پایان سوسیالیسم” بسر میبرد و سرمایه امن است! این دروغی است که دیگر خود اینها هم به یکدیگر نمی توانند بفروشند! خودشان در تک تک سلولهایشان به این نتیجه رسیده اند که حفظ “وضع موجود”، حفظ منفعت طلبی اقلیتی عنان گسیخته با روپوش دموکراسی دیگر ممکن نیست! خودشان فهمیده اند که این جهان با روشهای کنونی و زیر سایه سیاه سرمایه داری قابل حکومت نیست. جهان و جوامع بشری امروز بیش از هر زمانی میدانند که راه دیگری باید انتخاب کنند. باید به حاکمیت و نظام خشن اقلیتی ناچیز بر اکثریتی عظیم پایان داد. جهان پس از پاندمی کرونا، به قبل از شیوع پاندمی کرونا باز نخواهد گشت. اگر سوسیالیسم نتواند افقی باز کند، ما بازهم به عقب خواهیم رفت. لذا بشریت نیازمند سوسیالیسم، فراخوان و امید سوسیالیسم و سازماندهی سوسیالیسم است. *