مقالات

تهاجم ترکیبی” یا وحشت مرکب خامنه ای؟ وریا روشنفکر

علی خامنه‌ای، در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی ارتش گفت: “جبهه دشمن علیه ایران دست به تهاجم ترکیبی یعنی تهاجم اقتصادی، سیاسی، امنیتی، رسانه‌ای و دیپلماسی” زده است. او از مسئولان خواست در برابر این تهاجم در “موضع دفاعی” نمانند و “در زمینه‌های مختلف از جمله رسانه‌ای، امنیتی و اقتصادی” دست به تهاجم ترکیبی بزنند. اما این فرمان جهاد خامنه ای به چه معنی است و چرا دراین زمان؟

در چند ماه گذشته ماه شاهد افشاگری ها و درز اطلاعات و فیلمهایی از زندانهای ایران در قالب هک دوربینها و پخش اسناد طبقه بندی شده و نامه های محرمانه مقامات حکومتی و‌ امنیتی بوده ایم، فارغ از افرادی که این کار را کرده و چگونه توانسته اند به سیستمهای ایران نفوذ کنند و هدفشان چه بوده که الان موضوع بحث من نیست، ضعف سیستمهای دفاعی جمهوری اسلامی و ‌پوشالی بودن تبلیغات “قدرت نظام” و گافهایی چون هک شدن تصویرهای شبکه های تلویزیونی حکومتی، تابلوهای پمپ بنزینها و … ترسی در دل خامنه ای و دار و دسته حکومتی انداخته است .برگزاری دادگاه یکی از جنایتکاران جمهوری اسلامی؛ حمید نوری در سوئد و شهادت صدها نفر در دادگاه لندن که در میانشان از مقامات امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی هم بوده و عنوان این مطلب که “دستور کشتار مردم مستقیم از طرف بیت خامنه ای صادر شده”، بیشتر از هر زمانی عرصه را بر وی تنگ نموده است .

اکنون که به سیاق هرساله جمهوری اسلامی باید در حال جشن گرفتن دهه فجرش باشد، آشفتگی، وحشت و سردرگمی تمام ارکان حکومت را فراگرفته است. از یکسو برای روسیه و چین دم تکان میدهند و از سوی دیگر برای قدرتهای غربی عشوه می آیند که فقط چند صباحی بیشتر بتوانند در قدرت بمانند.

اما بیایید نگاهی به دستاوردهای ۴۳ ساله حکومت که مد نظر خامنه ایست بندازیم؛ اعدام از ۲۳ بهمن ۵۷ آغاز شد، کشتارهای سال ۶۰، تسویه حساب با چپ و سرکوب دانشگاه ها با عنوان “انقلاب فرهنگی”، هشت سال جنگ بیهوده و ارتجاعی با میلیونها کشته و زخمی و میلیاردها تومان خسارت مالی، قتل و ‌ترور مخالفان سیاسی – قتلهای زنجیره ای – کشتارهای زندانیان سیاسی در سال ۶۷، فقر افسار گسیخته، فحشأ، بیکاری، کارتون خوابی، گور خوابی، پشت بام خوابی، ماشین خوابی، کودک کار، قتلهای ناموسی، تحریمهای سیاسی و اقتصادی، جنگهای نیابتی و عامل بدبختی در سوریه، عراق، لبنان، یمن و… اینها بصورت فهرست وار تنها بخشی از “دستاوردهای حکومت” است که بقول خمینی قرار بود “آب و برق را مجانی کند و مردم را به مقام انسانیشان برساند”!

امروز پر رنگ تر از هر زمان مصاف و جنگ طبقاتی در ایران در جریان است، کارگران پیشرو در بسیاری از مراکز عملا حکومت را بمصاف طلبیدند و در مواردی وادار به عقب نشینی کرده اند، فرهنگیان بصورت منسجم علیه قوانین تبعیض آمیز حکومت خامنه ای بمیدان آمدند، بازنشستگان فریاد میزند شما دروغ گوئید، نسل جوان که قرار بود در زیر بمباران عقیدتی حکومت “نسل مدافع انقلاب” باشند، در امام زاده تتلو میخواند! در یک کلام سالهاست که در کف خیابان مردم کارگر و زحمتکش و ناراضی فریاد زدند مرگ بر خامنه ای و حکومت اسلامی!

امروزه ترس رژیم نه تنها از فعالین سیاسی و ‌آزادیخواهانی است که با تمام محدودیتها با آنها مبارزه میکنند، بلکه وحشت جمهوری اسلامی حتی از کسانیست که در زندانها اسیر هستند. اسیرانی که با شدیدترین محدودیتها و انواع شکنجه روبرویند، با اینحال نقشه حذف و کشتن آنها و خفه کردن صدایشان در دستور است. جمهوری اسلامی از بکتاش آبتین ترسید و بقتلش رساند, سپیده قلیان برایش کابوس شده و هر روز بیشتر سعی میکند او را ایزوله کند و ده ها و صدها زندانی دیگر که هر دقیقه مورد آزار حکومت هستند .قطعا خامنه ای بهتر از هر کسی میداند که در توازن قوا میان حکومت و مردم، آبان ٩٨ یک نقطه عطف برای شمارش معکوس سقوط حاکمیتش شد. تمام تلاش حکومت در این چند سال برای از سر گذرندان بحران و دست و پا زدن ها، نه تنها نتیجه نداشته بلکه هر روز پایه های حکومت سست تر و آشفتگی سیستم عیان تر شده و در نتیجه سرکوب شدید تر و خشن تر گشته است.

خامنه ای حق دارد بترسد، حتما او ‌هم مثل شاه “صدای انقلاب مردم” را شنیده و سرنوشتی مشابه برای خودش متصور است. بذر شومی که برای سرکوب در سال ۵۷ در مسیر انقلاب مردم کاشته شد، درختی شد در گندابی بنام جمهوری اسلامی، که باتمام سترگی پوچش از درون کرم خورده و‌ پوسیده است و درخت کنار گنداب؛ نه میوه اش و نه سایه اش بدرد کسی نمیخورد، باید بریده و سوزانده شود.

١٠ فوریه ٢٠٢٢