پیام حزب کمونیست کارگری ایران
متن پیاده شده سخنرانی رفیق اصغر کریمی از رهبری حزب کمونیست کارگری ایران به کنگره حزب کمونیست کارگری ایران – حکمتیست
اکتبر ۲۰۱۵
رفیق رحمان حسین زاده از احساسش نسبت به رفقایی که در کنگره حضور دارند صحبت کرد و منهم میخواهم از احساس خودم شروع کنم. رفقا عمیقا خوشحالم که بعد از یازده سال و خرده ای دوباره مهمان شما و در جمع شما هستم. این برایم اتفاق فوق العاده جالب و لحظات بسیار خوبی است. خیلی از شما که رفقای خیلی قدیمی هستید و بعضا رفقای جوانتری که سابقه آشنایی با آنها نداشتم از دیدن تک تک تان خوشحالم و همینجا از طرف حزب کمونیست کارگری کنگره موفقی را برایتان آرزو میکنم.
فکر میکنم یا امیدوارم با بحثی که دو سال است در حزب ما درباره اتحاد و نزدیکی مطرح است، آشنایی داشته باشید. ما طبعا میدانیم که این پروسه طولانی است، موانع مختلفی مقابل آن است اما همچنان امیدواریم و همچنان برای آن تلاش می کنیم. موانعی بر سر راه این مساله وجود دارد بدلیل اختلافاتی که هست، متد متفاوت، بعضا سیاست های متفاوت، راهکارها و شیوه های مختلف فعالیت ولی در عین حال روند سالهای گذشته نشان میدهد که در زمینه سیاسی اختلافات دارد کمتر میشود و همسویی های بیشتری دارد شکل میگیرد. این پروسه روند ایجاد اعتماد است و از نظر سیاسی و متد و شیوه های فعالیت نزدیک شدن به همدیگر. این از نظر ما یک امر تاکتیکی نیست، به دلیل نیاز سیاسی روز نیست بلکه مساله ای مهم و جدی است. یکی از پروژه های ما است و در نتیجه تلاش میکنیم اختلافات را در فضایی مطرح کنیم که به این جهت و این پروژه کمک کند.
رفیق رحمان به دو روند در دنیای معاصر اشاره کرد. از یک طرف جنایت، فقر و بیحقوقی که به اکثریت مردم دنیا تحمیل شده و از طرف دیگر به مبارزاتی که در سطح جهان، در منطقه و در ایران وجود دارد و در عین حال فقدان احزاب کمونیست نیرومند که بتوانند تاثیر بگذارند و به نیروی اول تحولات سیاسی تبدبل شوند. این کمبود را با یک حزب قدرتمند میتوان رفع کرد. بدلیل نیاز مبارزاتی، بدلیل نیاز طبقه کارگر و نیاز کمونیسم، این مساله حیاتی است. این یک نیاز صرفا حزبی نیست. در عین حال این طرح و این پروژه از نظر ما اثبات حقانیت ما نیست، اثبات اینکه حزب کمونیست کارگری درست میگفت و حق داشت نیست. این به مساله کمکی نمیکند. فکر میکنم گذاشتن افق های روشن در مقابل ما و تلاش برای فعالیت در آینده است که به این روند کمک میکند. این یک نیاز جنبش ما است و باید با رویکرد متناسب با این مساله فکر کرد و عمل کرد و موانع را حل کرد. امیدوارم در حزب حکمیست هم این رویکرد وجود داشته باشد. من شخصا عمیقا خوشبینم که به این سمت میتوانیم حرکت کنیم. این یک نیاز جامعه است و ما وظیفه داریم در این سمت حرکت کنیم. این روند کمک میکند که قبل از هرچیز اعتماد به ایمیج و تصویری که از این حزب وجود دارد و اعتمادها خیلی بیشتر شود. صفوف کمونیسم کارگری خیلی وسیع تر است و این روند کمک میکند که این صفوف متحدتر شود و قطب محکمی در جامعه ایجاد شود که بتواند تاثیرگذاری خیلی بیشتری در تحولات جاری و آتی سیاسی در ایران داشته باشد.
لازمه این در عین حال تحکیم حزبیت است. بنظر من خیلی اجتماعی تر باید به حزبیت نگاه کرد. این، هم یک امر بین احزاب ما است و هم یک امر درونی. به این معنی امیدوارم خود شما هم اتحاد مستحکمی در صفوف خودتان داشته باشید. کمونیسم احتیاج دارد که روند واگرایی که در دهه گذشته بوجود آمده به یک روند همگرایی تبدیل شود. و همینطور با جریانات کمونیست دیگری، آنها که در عمل حضور دارند و موثر هستند، این روند را باید تحکیم کرد و این از نظر ما بسیار مهم است.
بحث دیگری که در سالهای اخیر در حزب کمونیست کارگری مطرح است و فکر میکنم عمیقا به شما هم مربوط میشود تغییراتی است که خود ما باید بکنیم. باید خودمان را انطباق بدهیم با جامعه و روندها و تحولاتی که در ده سال گذشته بوجود آمده. از این نظر هر دو حزب نیاز به تغییرات زیادی داریم. دلمشغولی هایمان، شیوه های فعالیت مان، شیوه های تبلیغات و حرف زدن مان، ابزارهای کارمان و خیلی چیزهای دیگر باید تغییر کند. نسلی که امروز در صحبت رفیق رحمان و همینطور فکر میکنم در پیام رفیق حسین مرادبیگی به آن اشاره شد، یعنی فعالین اجتماعی که در جنبش کارگری، در میان معلمان و جنبش های مختلف اجتماعی شکل گرفته، اینها تاثیر زیادی در جامعه دارند. اینها خیلی از شیوه های گذشته کلاسیک فعالیت را نمیپذیرند و بعضا به درست نمیپذیرند. نقطه ضعف هایی دارند از جمله توجه به سوسیالیسم و تحزب در میان آنها ضعیف است. اما این فقط بخاطر اشکال آنها نیست. این مساله بعضا بدلیل اشکالات احزاب کمونیست است. بنظر من اینطور نیست که اینها علی العموم حزب گریز هستند و اعتقادی به سازمانگری و تشکل ندارند. بنظر من تغییرات در خود ما کمک میکند که این نسل جدید و این توده وسیع که در جامعه مشغول فعالیت هستند و نقش موثری دارند و بعضا به اندازه یک گروه و سازمان دارند تاثیر میگذارند اعتمادشان به این حزب جلب شود و لازمه اش این است که تغییراتی در خود ما ایجاد شود. به درجه ای که در این راستا تغییر کنیم و از دگم ها و کلیشه های گذشته فعالیت فاصله بگیریم نزدیکی خودمان هم بیشتر میشود. اینهم بخشی از نیازی است که دوست داشتم با شما در میان بگذارم.
بار دیگر برایتان اتحاد محکمی و کنگره بسیار موفقی آرزو میکنم.
***
پیام حزب کمونیست ایران که توسط رفیق ادیب وطندوست ارائه شد.
رفقا، شرکت کنندگان در هفتمین کنگره حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست
همراه با درودهای فراوان! بمناسبت برگزاری هفتمین کنگره حزب به شما تبریک می گوییم و امیدواریم کنگره موفقی داشته باشید.
کنگره هفتم حزب حکمتیست در شرایطی برگزار می گردد که رژیم جمهوری اسلامی همچنان با یک بحران همه جانبه دست بگریبان است و بعد از توافقات هسته ای هم هیچ چشمندازی برای برون رفت رژیم از این بحران وجود ندارد. اما علیرغم این اوضاع بحرانی، رژیم جمهوری اسلامی اساسا به دلیل عدم آمادگی جبهه انقلاب و به دلیل پراکندگی نیروهای جنبش کارگری و سوسیالیستی و جبهه چپ جامعه توانسته به بقاء خود ادامه دهد.
اینها در شرایطی است که باورهای آزادیخواهانه و برابری طلبانه و چپ در قامت حضور فعالین و پیشروان رادیکال جنبش کارگری، مبارزه معلمان، جنبش زنان، جنبش دانشجویی، فعالین مبارزه برای احقاق حقوق کودکان، موج رویگردانی از مذهب به یک نیروهای اجتماعی تبدیل شده است. پیشروان این نیروی اجتماعی در جامعه نقش فعالی در جنبش مطالباتی کارگران و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی دارند. اما این نیروی اجتماعی چپ به تناسب نیرویی که دارد در صحنه سیاسی ایران نمایندگی نمی شود.
در چنین شرایطی همکاری نیروهای جنبش کمونیستی ایران حول منشور سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی زمینه مناسب تری را برای همکاری و اتحاد عمل گسترده فعالین گرایشات مختلف چپ در درون جامعه فراهم می آورد. معنی کردن سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی با افق به قدرت رسیدن کارگران و تدوین و اعلام روشن مطالباتی که ریشه در واقعیات درون جامعه دارد، حداقل هایی هستند که نیروهای درون جنبش کمونیستی ایران می توانند حول آنها به اشترک نظر برسند. چنین منشوری در شرایط کنونی می تواند به پرچم مبارزات کارگران، زنان و اقشار ستمدیده جامعه در مبارزه علیه رژیم جمهوری اسلامی تبدیل گردد و در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی، دولت کارگری برآمده از انقلاب در اولین گام آنها را به اجرا می گذارد. توافق نظر سیاسی بر سر منشور سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی و همکاری و فعالیت مشترک نیروهای جنبش کمونیستی حول آن و عکس العمل سریع و بموقع در قبال رویدادهای سیاسی و اجتماعی که هر کدام به نحوی به زندگی و مبارزات کارگران و اقشار ستمدیده جامعه مربوط هستند، آن مکانیسم های سیاسی هستند که به شکل گیری یک قطب سیاسی نیرومند چپ در جامعه یاری می رسانند. در شرایطی که پراکندگی جنبش کمونیستی ایران به دلایل واقعی و اساسا به دلیل وجود استراتژی ها و چه باید کردهای متفاوت سیاسی به یک امر اجتناب ناپذیر تبدیل شده است، شکل دان به یک قطب چپ حول مفادی که مورد اشاره قرار گرفت می تواند، چپ اجتماعی نیرومند درون جامعه را به تناسب نیرویی که دارد در صحنه سیاسی نمایندگی کند و توازن قوای مناسب تری را برای پیشروی نیروهای جنبش چپ و کمونیستی ایران فراهم آورد. امیدواریم کنگره این امر مهم را مد نظر قرار دهد.
بار دیگر برایتان آرزوی موفقیت داریم
***
پیام مبارزان کمونیست توسط رفیق یدی کریمی ارائه شد.
پیام مبارزان کمونیست به کنگره هفتم حزب کمونیست کارگری ایران- حکمتیست
رفقا! برگزاری کنگره هفتم را به شما شرکت کنندگان در کنگره و به تمام اعضای حزب تبریک میگوئیم. برایتان آرزوی کنگره ای موفق داریم.
ما در شرایطی بسر می بریم که رقابت میان قدرتهای بزرگ، دسته بندیهای متعدد نظامی و آرایش های گوناگون میان آنها، آینده ای مبهم و دورنمای تاریکی را در برابر مردم جهان قرار داده است. دوره کنونی دوره حساس و پر تنشی از جهان چند قطبی است. رقابت شدید میان دولت ها پروسه خونینی از تعیین تکلیف این اوضاع در جهان و به سر انجام رساندن آن را به جریان انداخته است. هنوز سر انجام این پروسه میان آمریکا، روسیه، چین، ژاپن و اروپای متحد معلوم نیست. کسی نمی داند سر انجام این ماجرا به کجا ختم میشود. اما حاصل تا کنون آن برای مردم جهان فقر بیشتر و لگد مال کردن مدنیت جامعه بشری، معمول شدن بربریت زور گویان در شهرها و معابر عمومی و تبدیل تروریسم دولتی و غیر دولتی بعنوان نرم و رکنی از اهرم دخالت آنها علیه ما مردم است. گره خوردن این رقابت ها به بحران اقتصادی سرمایه و در پناه آن نارضایتی عمومی مردم و ترس از رشد رادیکالیسم انقلابی و کمونیسم بر پیچیدگی و حساسیت این اوضاع در جهان افزوده است.
گوشه ای از این رقابت خاورمیانه را به آتش کشیده است. فجایع هولناکی را بر مردم در افغانستان و عراق و سوریه و یمن و لیبی تحمیل نموده و در سایه آن حل مسئله فلسطین و جنایات و قتل عام های دولت مذهبی اسرائیل به فراموشی سپرده شده است. نظام سرمایه دنیا را به قهقرا می برد تا خود جان سالم بدر برد. نسبیت اقتصادی و ایدئولوژیکی و فرهنگی را نهادینه می کند. ارزش گذاری انسانها را بر مبنای محل زندگی و رنگ پوست و جنسیت و زبان و محل تولد و عقاید رواج میدهد. حقوق جهانشمول انسان را از کانال تئوریهای پسا مدرنیست با کمک کارشناسان و محققان و رسانه هایش زیر حمله گرفته اند. در مقابل آن تمایلات عقب مانده ملی و مذهبی و فردی و گروهی را باد میزنند.
وضعیت مسیبت بار مردم در سوریه و عراق و افغانستان و یمن تصویر نسبتا روشن و ملموس تری از چگونگی این اوضاع به ما میدهد. در این کشورها جنگ مذهبی را دامن زده اند. آمریکا با کمک متحدین غربی و منطقه ایش در ابتدا طرح خاورمیانه جدید را بعنوان بخشی از استراتژی منطقه ای خود در برنامه داشت. بر مبنای این طرح داعش را در عراق و سوریه سر هم بندی کردند و به جان مردم انداختند. زمانیکه جنایات و لمپنیسم اسلامی داعش مردم دنیا را خشمگین کرد و به حرکت در آورد، آمریکا و سازندگان داعش تقلا کرد فاصله خود را با آن نشان دهند. با ایجاد “انتلاف علیه داعش” و جمع کردن بیش از پنجاه کشور اروپائی و منطقه ای این نمایش را به اجرا در آوردند. آن زمان و تا کنون حول این ئتلاف تبلیغات زیادی نکردند تا توقع زیادی از این ئتلاف را در میان مردم بوجود نیاورند. در حقیقت با بیان اینکه جنگ با داعش طولانی است فشرده ای از سیاست عمومی خود را در خاورمیانه اعلام کردند. زیرا که کار اصلی ائتلاف این پنجاه کشور مقابله نظامی با داعش نیست، بلکه کنترل داعش و در صورت نیاز حمایت از آن است.
داعش هنوز ابزار آمریکا و متحدینش در چهار چوب نقشه آنها برای تقسیم مجدد خاورمیانه است. خیلی وقت است عراق و سوریه را بر مبنای استراتژی اولیه آمریکا عملا بین داعش و کردها و سنی و شیعه تقسیم کرده اند. هنوز سر نوشت دمشق و بغداد مورد نزاع است. ما فکر می کنیم آمریکا راه پیشروی داعش را برای تسلط بر تمام مناطق سنی نشین باز کرد. هر گاه این نیرو پا را از این محدوده فراتر نهاده است مورد بمبارانهای شدید قرار گرفته و سر جایش نشانده اند. عین این سیاست را در مقابل حملات داعش به نیروهای کُرد در سوریه بکار برده اند. بنابراین باید علل ناتوانی داعش در برابر نیروهای کُرد را در این چهار چوب قرار داد تا تبدیل به دنباله رو تبلیغی ناسیونالیسم کرد و سیاستهای آمریکا در این منطقه نگردیم. اکنون خبر از پیوستن نیروهای “حزب اتحادیه دمکراتیک کردستان” سوریه به نیروهای “ارتش آزاد سوریه” است.
اما طولانی شدن اجرای عملی استراتژی منطقه ای آمریکا همراه با دخالت اخیر مستقیم نظامی روسیه در سوریه، هم این استراتژی را زیر سوال برده و هم اینکه کشمکش میان بلوکها و قدرتهای نظامی جهان را وارد مرحله حادتری کرده است. خاصیت دیگر داعش و بدنبال آن طالبان و جمهوری اسلامی برای سرمایه داری ایجاد حیاط خلوتی برای عرضه اندام اسلام سیاسی و اجرای بدون مانع قوانین اسلامی آن علیه مردم ستمدیده این منطقه است. بی دلیل نیست که همه کشورهای اروپائی و آمریکائی برای پیوستن اسلامی های ساکن این کشورها به داعش مانع جدی ایجاد نمی کنند. این کشورها دوست دارند فعالین اسلامی ساکن اروپا و آمریکا به عراق و سوریه بروند و توحش اسلامی شان را بر سر مردم آنجا خالی کنند و بدین وسیله خطر تروریسم را از کشور خود دور کنند.
فاکتور موثر دیگر در اوضاع جهان، نارضایتی و خشم مردم از بیعدالیتها در گوشه کنار جهان و عکس العمل به آن است. دخالت گسترده مردم در امور سیاسی محلی و سراسری یک شاخص این دوره است. توده های مردم از طریق اعتراضات خیابانی، مبارزه و اعتصابات کارگری در بیشتر کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه و اروپا به نظم سرمایه و تعرضات آن به حقوق خود پاسخ میدهند. سردمداران اصلی سرمایه متوجه این نکته اند و زنگ خطر را شنیده و دست بکار سرکوب و مهار این جنبش توده ای شده اند. ما فکر می کنیم سر کار آمدن حزب سریزا در یونان، و پیروزی “حزب مشترک دمکراتیک خلق ها” و رهبر آن صلاح الدین دمیرتاش برای ورد به پارلمان در ترکیه و پیروزی آقای کوربین در انتخابات حزب کارگر انگلیس بعنوان رهبر جناح ناراضی این حزب و استقبال نسبتا محدودی که از سیل آوارگان در اروپا شد، انعکاسی از فشار این جنبش توده ای است. این تحولات اقشاری از بورژوازی و اتفاقا دخیل در قدرت و اساسا در پارلمان ها و دیگر مراکز تصمیم گیری در این کشورها را به چاره اندیشی انداخته است. این قشر از بورژوازی سیاستمداران و احزابی را تا دیروز قبول نداشتند برای رفع خطر و مهار نارضایتی ها، و برای جلو گیری از رشد رادیکالیسم و جنبش کمونیستی به جلو صحنه رانده اند. ترکیه تحمل این روند را نداشت و اکنون دچار مشکلات جدی تری شده است.
در هر صورت دولتهای سرمایه داری هر اختلاف و کشمکشی با هم داشته باشند بر سر استثمار طبقه کارگر، سرکوب و تحمیق مردم، جلوگیری از رشد جنبش مدرن و عدالتخوهانه و کمونیستی توافق نظر دارند. اما روزی نیست که مردم دنیا شاهد اعتراض و مبارزه طبقه کارگر و صف آرائی کارگران و توده های مردم در مقابل سرمایه داران نباشد. مشکل اساسی اینجا است که این جنبش نه در سطح جهان رهبر و سازمان و حزب دارد و نه در سطح ایران و دیگر کشورها. عمر ما کمونیست ها و نسل بعدی ما و احزابی که تحت عنوان کمونیسم فعالیت می کنند مرتب بالاتر میرود. ما سر گرم گرفتن جلسات و روزهای سالگرد حزب و فعالیت صادقانه خود برای تاثیر گذاری بر این اوضاع هستیم. اما به جائی نمی رسیم و هم چنان در حاشیه مانده ایم. چرا؟ مشکل چیست؟ ما تجربه غیر از این را در حزب کمونیست ایران و کومه له قدیم و حزب کمونیست کارگری ایران دوره منصور حکمت داریم. نگاهداشتن آن توقع و انتظار از فعالیت حزبی و سیاسی که در آن دورها پیدا کرده ایم هنوز نقطه قوت و خاطره زنده بخشی از فعالین کمونیست آن دوره میباشد. ما یاد گرفته ایم با محک اجتماعی حزب را مورد سنجش و قضاوت قرار دهیم نه با کارهای درونی اش. در آن دوره منصور حکمت اینکار را کرد و جواب مشکلات سازمانی و سبک کاری و سیاسی و اجتماعی حزب را داد. موانع را یک به یک و بموقع از سر راه بر داشت و آن احزاب را در مسیر دخالتگری بر بستر اصلی سیاست در ایران قرار داد. با مرگ او و بدنبال از بین رفتن حزبش، صحنه سیاسی ایران و موقعیت احزاب در ایران بکلی عوض شده است. بار دیگر مسائل قدیمی و سوالات قدیمی که قبلا جواب گرفته بودند در برابر ما و جنبش کمونیستی و بطریق اولا در برابر احزابی که خود را کمونیست می نامند قرار گرفته است. چرا در این دنیا هر روز گروه و دارو دسته ای سر بلند می کند و کاره ای میشوند ولی ما دستمان به جائی بند نیست؟ چرا حالت انتظار بر فضای سیاسی احزاب سایه افکنده و خود را برای فردای تحولات در ایران قرنطینه کرده اند؟ چرا فاصله بین حرف و عمل ما بیشتر شده است؟ چرا بین ادعاها و آرزوهای ما با پراتیکی که داریم فاصله هست؟ چرا می ترسیم اشتباه و نواقص سیاسی و سازمانی خود را بیان کنیم و در دستور کار خود قرار دهیم؟ قبلا بیشتر ما در یک حزب بودیم. پشت سر هم از هم جدا شدیم. اکنون جدا نشدن و عرق حزبداری بهر قیمیتی و خوش و بش کردن با حزب پهلو دستی و رفیق دیروزی یک نوع پیشرفت و فعالیت سیاسی در میان ما به حساب می آید. جامعه مرتبا دستخوش تحولات میشود و ما از آن جدائیم. ما کجای این تحولات که زندگی مردم و جوامع را رقم می زنند قرار گرفته ایم؟ دشمنان مردم روال امور را در دست دارند و ما اساسا در فاز دادن اطلاعیه و قطعنامه صادر کردن و افشاگری و اعلام مواضع و تحلیل از رویدادها و مرز بندی با هم هستیم.
ما فکر می کنیم اگر این کنگره در جهت پرداختن به چنین سوالات و مشکلاتی که در این پیام طرح شدند به پیش رود و بر روی موانع سر راه قدرت گیری سازمانهای کمونیستی متمرکز گردد و از این زاویه به سراغ موانع سر راه حزب خود بپردازد، کنگره موفقی خواهد بود.
بار دیگر برایتان آرزوی کنگره ای موفق داریم.
مبارزان کمونیست
15 اکتبر 2015
***
پیام سازمان آلترناتيو طبقاتى از ایتالیا
به حزب كمونيست كارگرى ايران- حكمتيست
از دعوت ما به كنگره هفتم حزب تشكر مى كنيم . دير زمانى است كه مواضع حزب شما را در رابطه با طبقه كارگر و تقابل با جمهورى اسلامى ايران مى شناسيم. به همين سبب از شما قدردانى مى كنيم و همبستگى خود را با حزبتان در جدالهاى پيشروى اعلام مى داريم.
ما به روابط بين المللى طبقاتى بسيار اهميت مى دهيم، اما متأسفانه در دو سال اخير تماس اندكى بين جريان ما و حزب شما وجود دارد و به همين سبب از مواضع اخير حزب بى اطلاع هستيم.اين نبايد دوباره اتفاق بيفتد. به همين دليل خواهشمنديم قطعنامه هاى كنگره آتى و ساير اسناد را براى ما ارسال كنيد. از مطالعه آنها استقبال مى كنيم و چنانچه موافق باشيد از هم اكنون متعهد به تبليغ و پيگيرى تصميمات شما در نشريه ماهانه آلترناتيو طبقاتى هستيم كه ٣ سال است بدون وقفه در ايتاليا منتشر مى شود.
بهرجهت بار ديگر براى كنگره هفتم آرزوى موفقيت مى كنيم و خاطرنشان مى كنيم كه مبارزه ما براى دنيايى متفاوت، بدون طبقه، بدون رؤسا، بدون بازار و بدون مرز مى باشد.
سازمان آلترناتيو طبقاتى
ايتاليا- اكتبر ٢٠١٥
***
پیام سازمان سراسرى پارتيزانهاى ايتاليا
به كنگره حزب كمونيست كارگرى ايران – حكمتيست
رفقاى عزيز، تبريكات شخصى مرا به عنوان كمونيستى ايتاليايى كه افتخار آشنايى با مؤسس حزب شما، رفيق منصور حكمت، يكى از چهره هاى بسيار مؤثر چپ در ايران و دنيا داشته است،پذيرا باشيد.
نوشته هاى حكمت درباره برنامه سياسى ” يك دنياى بهتر”، ” ماركسيسم و جهان امروز”، ” وظايف ما براى پايان تروريسم” و غيره كه به زبان ما ترجمه شده اند، نقش بسزايى در آشنايى با حزب شما در كشور ما داشته است. كشورى كه ساليان دراز، تا پايان سال نود، به عنوان بزرگترين حزب كمونيست در غرب به ميليونها نفر در ايتاليا ارزشهاى دموكراسى، احترام به ديگران وآزادى آموزش داده و در احياى جامعه اى كه در جنگ ويرانگر دوم جهانى كه كشور در دست رژيم فاشيستى افتاده بود نقش ايفا كرد. آثار و افكار سياسى حكمت بسيارى از كمونيستها را نه فقط در ايران كه تحت فشار پديده هاى جهان معاصر از قبيل بنيادگرايى اسلامى، سرمايه دارى زوال يافته، فقر فزاينده، و ميليونها انسان آواره از زادبوم آموزش داده، بلكه راهگشاى راه حلى براى نجات آنان و افقى بوده كه حكمت در ” دنيايى بهتر” نشان داده است.
همه شما را در بغل مى گيرم
پييركارلو آلبرتوسى
سازمان سراسرى پارتيزانهاى ايتاليا
واحد ماسا- كرّارّا
***
پیام حزب کارگران آمریکا
رفقا! برادران و خواهران
از جانب کمیته مرکزی حزب کارگران آمریکا درودهای پرولتری و کمونیستی خود را بمناسبت هفتمین کنگره حزب تقدیمتان می کنم. رشد و موفقیت حزب حکمتیست همچنان یک منبع الهام برای جنبش جوان ماست که می کوشد از جهت سیاسی و تشکیلاتی برای انجام مسئولیت های تاریخی خود آماده شود. به این دلیل است که ما کوشیده ایم، علیرغم فاصله جغرافیایی با حزب شما نزدیکتر کار کنیم. انتشار مجدد نشریه انگلیسی شما و ایجاد دفتر بین المللی به این امر کمک بسیار خواهد کرد. مجددا از تک تک رفقای شما که در آمریکا زندگی می کنند برای همکاری با حزب کارگران آمریکا دعوت می کنیم. از نظر ما چنین همکاری نزدیکی نه تنها اصولی است، بلکه همچنین روند ساختن یک جنبش پرولتری کمونیستی بین المللی قوی با احزاب مجرب و جا افتاده را تسریع می کند. ما با اشتیاق ادامه فعالیت و کار مشترک با حزب حکمتیست با هدف ایجاد یک جنبش کمونیستی بین المللی قدرتمند را دنبال می کنیم.
با درودی رفیقانه
مارتین سایلز
کمیته مرکزی، حزب کارگران آمریکا
***
توضیح:
تاکنون متن پیام سازمان سکولار دمکراتهای ایران و حزب عدالت خواه سوسیالیست سوئد که از طرف نمایندگان آنها به کنگره ارائه شد، دریافت نکردیم. در صورت دریافت منتشر خواهند شد.