کنگره ششم حزب کنگره های حزب

کنگره ها //۶// رهبری کمونیستی در تحولات جامعه را باید تامین کنیم (سخنرانی افتتاحیه رحمان حسین زاده در کنگره ششم حزب)

رهبری کمونیستی در تحولات جامعه را باید تامین کنیم (سخنرانی افتتاحیه رحمان حسین زاده در کنگره ششم حزب)

به کنگره ششم حزب حکمتیست خوش آمدید. چه افسوس که تعدادی از نمایندگان کنگره و بخش وسیعی از دوستان و انسانهای مبارز و علاقمند به سرنوست کمونیسم و حزب ما که با عطش میخواستند، در این کنگره حضور داشته باشند، به دلیل موانع عملی  و واقعی نتوانستند در سالن کنگره حضور به هم رسانند، در این میان بگذارید از عدم حضور رفیق حسین مرادبیگی ( حمه سور) عضورهبری حزب اسم ببرم که همه میدانید به دلیل پروسه معالجاتی نتوانستند همراه ما باشند.
دوستان و رفقا!
کنگره ششم را سه روزبعد از مناسبت اول مه روز بزرگ طبقه مان، روز جهانی کارگر برگزار میکنیم. بگذارید با هم درود بفرستیم به سازندگان و سازماندهندگان مراسمها و متینگها و مارشهای رادیکال کارگری اول مه امسال که چه در سطح جهان و در ایران اتفاق افتاد. مشخصا در ایران علیرغم تعرض بیسابقه به معیشت کارگران و اعمال فشارها و تهدیدها و خط و نشان کشیدنهای جمهوری اسلامی علیه فعالین کارگری و با وجود فضا سازی و همه بساط سازی “انتخاباتی” جمهوری اسلامی نتوانست اول مه را از کارگران بگیرد. در تهران، کرج، سنندج، کامیاران، مریوان، سقز، تبریز، آنجاهایی که حداقل من خبرش را داشتم، کارگران و رهبران وفعالین کارگری موانع را کنار زدند، ابراز وجود کردند و به جمهوری اسلامی گفتند کور خواندی اول مه را نمیتوانی از ما بگیری. نه اعلام کردند به سرمایه داران و به جمهوری اسلامی و این فصل مشترک آن حرکت است با این کنگره. این کنگره شروعش نه به کلیت نظم سرمایه و جمهوری اسلامی است. این فصل مشترک ما است با این مارشهای کارگری، این فصل مشترک ما است با همه آن بشریت معترض که در همه ی این سالها و در پنج، شش سال اخیر در پایتختهای کشورهای غربی، در تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا، در کشورهای مختلف، با اعتراضات وسیع خود بساط موجود، نظم موجود، تبعیض، نابرابری، فساد نظام سرمایه داری و استبداد و دیکتاتوریها را به چالش کشیدند و به مصاف طلبیدند و اگر از هر یک از ما بپرسید، در دل همین مارشهای کارگری عظیم در همین به مصاف طلبیدنهایی که طبقه کارگر و مردم معترض سرمایه داری را به مصاف میطلبند، در دل تحولات مهم خاورمیانه و شمال آفریقا در تونس و  مصر بهر حال چه کمبود اساسی هست و چه باید کرد، هر یک از ما در یک جمله میگوییم رهبری کمونیستی را باید تامین کرد. رهبری کمونیستی طبقه کارگر بر این تحولات سیاسی باید تامین بشود. دنیای موجود این را میخواهد و این تنها آلترناتیوی است که رفاه، آزادی، خوشبختی و سعادت را برای بشریت دارد. همه آلترناتیوهای دیگر از سوسیال دمکراتیکش تا سناریو سیاهیش تا همه نشان دادند راه حل نیستند. از همین جا کنگره ششم حزب حکمتیست در این دوره برگزار میشود و آن قطب نمایی که باید داشته باشد از همین الان تامین رهبری کمونیستی در جدال سیاسی، اجتماعی جامعه ایران روی میزش است. کنگره و بحثهای دو روزه باید در این راستا باشد. ما در فضای سیاسی پر تحول منطقه و در ایران به سر می بریم، جامعه ایران دچار تحولات پیچیده سیاسی مهمی است، صف بندیهای جمهوری اسلامی، صف بندیهای اپوزیسیون بورژوایی، همه دارند در این تحولات مهر خودشان را به این اوضاع میکوبند. هر کدام آلترناتیو خودش را دارد برجسته میکند و هر کدام دنبال این است در این جدال سیاسی رهبری را به اصطلاح بیاورند برای آینده جامعه، و این صورت مسئله واقعی روی میز ما است. تامین رهبری کمونیستی بر تحولات سیاسی ایران حلقه کلیدی کار ما و قطب نمای حزب ما و کنگره ششم باید باشد.
به فضای سیاست ایران برگردیم که جغرافیای فعالیت ما است. وظیفه و رسالت فوری و مستقیم ما ایجاد تغییراساسی در اینجا است. جمهوری اسلامی را ببینید، امروز دیگر در این کنگره صحبت کردن از بحران اقتصادی جمهوری اسلامی آن هم در بطن بحران اقتصادی کاپیتالیسم جهانی، صحبت کردن از بحران فرهنگی، سیاسیش، معضلاتش، ناسازگاریش با جامعه و با نسل جوان، با حقوق کودک، با کارگر، با آزادیخواهی دیگر جزو بدیهیات است. همه آن مفسران راست و چپ سطحی در مقاطع مختلف فکر میکردند، جمهوری اسلامی استحاله میشود این یا آن جناح می آید، ثبات طولانی تری میشود و رژیم متعارفی میشود و غیره، واقعیات سخت سیاسی ثابت کرد سطحی هستند، ثابت کرد عقبند، ثابت کرد مربوط نیستند به تحولاتی که پیش روی جامعه است. جمهوری اسلامی، سیستمش را نگاه کنید، رئیس جمهورش را نگاه کنید، در روزها و ماههای آخرریاستش فقط مانده سوار یک وانتش کنند و در شهر بچرخانند و بگویند این آقای احمدی نژاد است، این جوری میخواهند بدرقه اش کنند. رفسنجانی شان را ببینید، که گویا فقط می خواهند احترامش را حفظ کنند، خاتمی شان را ببینید، اینها سردمداران جناحهای مختلف بودند که گویا می خواستند هر کدام یک آلترناتیوی بیاورند و یک راه حلی بیاورند و یک اوضاع دیگری بشود. خود خامنه ای که در راس است حالش از آنها بهتر نیست. فرمانده سپاه پاسداران هفته قبل گفت کسی جواب رهبری را نمی دهد، این وضعیت آنها است. نه تنها بحرانهایشان، سردرگمی سیاسیشان عیان است، آشکار است. به قول معروف در سربالایی به جان هم افتاده اند و این یک فاکتور مهم سیاسی است که باید به آن توجه کرد. اعتراض و تنفر عمیق و علاقه وسیع مردم به سرنگونی این حاکمیت سیاه را ببینیم و باید سرنگونشان کرد. جنبشهای بورژوایی، آلترناتیوهای بورژوایی، در دل این اوضاع در یکی دو سال گذشته آلترناتیو سازیشان را نگاه کنید، فقط و فقط به امید غرب، فقط و فقط به امید ناتو، فقط و فقط به امید بمب و جنگ و تحریم اقتصادی، آلترناتیوشان را میشناسیم و دیده ایم. به خود زحمت ندهند و تبلیغ و ترویج نمی خواهد از جانب آنها، ، سناریویی که می خواهند بیاورند می دانیم، وضعیت مصیبت بار  سوریه و لیبی را وعده می دهند، عراقشان را دیدیم، افغانستان را دیدیم، قبلا یوگسلاویشان را دیده ایم. این کنگره، و کمونیستها مدتهاست و سالهاست به این سناریوهای سیاه نه میگویند، ما نمی گذاریم و نباید بگذاریم این سناریوها در تحولات سیاسی ایران تکرار بشود، این سناریوهای پر از مصیبت مردود است،ما آزادی، برابری، خوشبختی، سعات را برای کارگر و مردم زحمتکش ایران می خواهیم. این صف، این کنگره، این جنبش باید این کار را تضمین بکند.
در خاتمه این چشم انداز و این تصویر از ما کار بزرگ می خواهد، آیا ما میتوانیم؟ بله میتوانیم و برای همین جواب دور هم جمع شده ایم. صف کمونیستهایی که اینجا دارند جنبش کمونیسم کارگری را در ایران و منطقه نمایندگی میکنند، چهار نسل کمونیستی که اینجا نشسته اند، از نسل پیشکسوتش، تا جوانترینمان نمیدانم چه کسی است که اسم ببرم، دارند چهار نسل کمونیست جامعه ایران را نمایندگی می کنند. که از روز اولش، از دوره رفراندوم آری یا نه جمهوری اسلامی، نه به وضع موجود، نه به جمهوری اسلامی را گفتند و این پرچم را شفاف تا الان و در تند پیچهای مختلف برافراشته نگاه داشتند. حول آن جنبش و مبارزه اجتماعی و تحزب و فعالیت بزرگ سازمان دادند، این آن سابقه است، این آن پیشینه درخشان است. یک نفر، یک جریان، نمی تواند به این صف برگردد، چه به فردمان، چه جمعمان، بگوید یک روز شما یک لحظه توهم نسبت به این یا آن جناح بورژوازی ایجاد کردید، توهم به این یا آن جناح جمهوری اسلامی ایجاد کردید. از یک کمونیسم انقلابی، از دل انقلاب پنجاه و هفت بیرون آمده ایم، گفتیم به دل تحولات جامعه می زنیم، دوره ای زدیم، قدرت گرفتیم، مناطق آزاد داشتیم، در دفاع از کارگر و مردم زحمتکش تعهدمان، مسئولیتمان آشکار است. اگر یکی می گوید، جنبش متمایز، صف متمایز، اینجاست، صف متمایز کمونیستها را حزب حکمتیست دارد نمایندگی می کند. به ویژه حزب حکمتیستی که آگاه است بر اینکه بعد از در گذشت منصور حکمت، لطمات سیاسی و سازمانی دیدیم، داریم جبرانش میکنیم، هفت، هشت ماه قبل بود، همینجا کمونیستهایی که یک دوره به هر دلیلی از هم جدا شدیم، دوباره دست در دست هم گذاشتیم، اعلام کردیم، ورق را برمیگردانیم و امید و خوش بینی ایجاد کردیم، این صف، این جمع از اتوریته ها، شخصیتها، فعالین، رهبران کمونیست به نمایندگی یک جنبش وسیع داریم به طرف تعیین تکلیف جدی در صحنه سیاست ایران می رویم. رفقا این کار بزرگی از ما می خواهد، هدفمان کسب قدرت سیاسی در تحولات جامعه و متکی به استراتژی روشن حزب و قدرت سیاسی و حزب و جامعه است اما برای تحقق آن کار هرکولی می خواهد. اما برای آن سازمان کمونیستی درست کردن می خواهد، ایجاد اهرمهای قدرت کارگر و مردم آزادیخواه  را میخواهد، تبلیغات وسیع می خواهد، ما می خواهیم حزب رهبر و سازمان دهنده آن جامعه باشیم. این باید پیام این کنگره باشد. در نتیجه اولا حزب کمونیست کارگری حکمتیست را باید به صحنه جدال قدرت برد و در وسط صحنه ی سیاست باشد، باید حزب بزرگ سیاسی اجتماعی بود به این معنا که به جدال تعیین تکلیف قدرت سیاسی وصل باشد و نیروی بازیگر آن. دوما  به مثابه حزب سیاسی یک جنبش متمایز کمونیستی بر خلاف چپ فرقه ای بتواند تبیین ها و دیدگاههای سیاسی متنوع را در خود هضم کند و اما به عنوان پیکره واحد حول مصوباتش پراتیک سیاسی و اجتماعی دگرگون کننده را سازمان دهد. سوما این حزب باید پرچمدار سیاست مارکسیستی و کمونیست انقلابی این دوره باشد. برای کنگره در این راستا آرزوی موفقیت دارم.
***