قطعا سایه حرکت غیر سیاسی و ضد حزبی جمعی از دفتر سیاسی بر کنگره پنج حزب حکمتیست سنگینی خواهد کرد. اما در همان حال این گنگره تجمع امید بخش انسانهای است که که نه تنها در مقابل سنت طبقات دیگر تسلیم نشدند بلکه مصمم و با اراده ای که شایسته کمونیست های کارگری است، در مقابل آن ایستادند و مانع از همپاشی و انحلال حزب شدند و با به چالش کشیدن این سنت موجبات برگذاری پلنوم فوق العاده و متعاقبا کنگره پنج را فراهم نمودند و این کار کمی نیست آنهم بعد از دو مورد تعرض کلان کمونیسم بورژوایی برای به تسلیم کشاندن کمونیسم مارکس و حکمت. این کار با ارزش و قابل تقدیر است.
این روش و سنت مخرب که در دو برهه از تاریخ کمونیسم کارگری، ضربات سنگینی را به پیکر تنومند این جریان متحزب کمونیستی وارد نمود و آنرا با انشعابات زیادی روبرو کرد، ابتدا به ساکن و بدون پیشینه نمیتوانست تا این سطح ارتقا پیدا کند. مارکسیسم به ما میگوید که از جزء کلان بر میخیزد و بدون زمینه و عمل ریزتر و کوچکتر این سنت، ربرو شدن با چنین عمل بی سابقای ممکن نبود. و این هوشیاری، حساسیت و نقد عمیق آنرا از ما می طلبد. در غیر این صورت، در هر بزنگاهی، میتواند بار دیگر تلاش چند ساله کمونستهای را بر باد دهد. در بربریت جوامع سرمایه داری کمونیست های کارگری نیز در مقابل آن واکسینه نیستند. و این تنها حساسیت، نقد و عکس العمل مستمر حزب در مقابل آن است که میتواند فاصله ما را با آن حفظ نماید.
این کنگره، کنگره عادی حزب است، چرا که اگر چنین اتفاقی هم نمی افتاد با پس و پیش شدن چند روز، میبایست برگذار شود. اما این واقعه اسف بار غیر سیاسی و ضد حزبی، ویژگی خاصی به آن داده است، به همین دلیل این کنگره نمیتواند اتفاقات اخیر را انعکاس ندهد، در نتیجه خواه ناخواه بخش مهمی از مباحثات آن حول این واقعه میچرخد. با وجود این کنگره ضمن تاکیدات ضروری و پرداختن به اولویتهای این دوره، باید تلاش آگاهانه ای نیز جهت پشت سر گذاشتن این شرایط را در دستور داشته باشد تا مجددا به عنوان یک حزب کمونیستی و کارگری دخالت گر در فعل و انفعال اجتماعی ظاهر شود و نقش خود را ایفا نماید.
در این کنگره دفاعی مجدد از حزبیت ضروی است ولی تاکید بر حزبیت و موازین حزبی هنوز جوابگوی ابعاد این تمرد و قلدری نیست، کنگره باید کمونیستها و کارگران را به حقایقی فراتر از نقض موازین حزبی توجه دهد. کنگره باید ربط این حرکت به طبقات دیگر را نشان دهد و بی ربطی آنرا به کمونیسم و طبقه کارگر که هر روز مورد تعدی و زور و اخراج قرار میگیرد و عدم صلاحیتش توسط کارفرما در این یا آن عرصه کاری به او ابلاغ میشود، یاد آور شود. این قلدری را کارگران میشناسند و همچون ما کمونیستها نسبت به آن حساس هستند. این جمع که دست به این کار زدند کمونیست هستند. اما سنت یکی است و تفاوتی چندانی با هم ندارند. باید نشان داد اختلاف نظر امری است طبیعی، ولی آنچه مانع جدل سیاسی در یک فضای سالم و متمدنانه است سنت کمونیسم بورژوایی است که هر بار به بهانه ای آنرا به بن بست میرساند، کنگره باید خاطر نشان کند که در هر شرایطی راه اصولی و سیاسی و منش کمونیستی را در مبارزه نظری در پیش خواهد گرفت. از نظر من کنگره 5 باید مهر روش و منش متفاوت کمونیستی را بر خود داشته باشد، و تفاوت کمونیسم مارکس و حکمت را با این نوع حرکات زشت و ناسالم، باری دیگر در مقابل جامعه قرار دهد. در این کنگره، باید به جامعه گفت سنتی که چنین کنش و کرداری ازش سر میزند ربطی به کمونیسم ما ندارد. رهبران کمونیست طبقه کارگر و فعالین کمونیست اجتماعی از چنین کنگره ای استقبال میکنند و آنرا ارج میگذارند. چرا که خود روزمره تحت فشار این سنت روز را به شب میرسانند و آنرا با گوشت و پوست احساس مینمایند.
شوکی که توسط جمعی از اعضای دفتر سیاسی به حزب حکمتیست وارد شد، گذشته از خراش عمیقی که بر پیکره حزب به جای گذاشت، خارج از حزب نیز استیصال و ناامیدی را لااقل برای دوره ای به کسانی که خود را با این حزب تداعی میکردند، انتقال داده است. و خوراک تبلیغی مناسبی در اختیار دشمنان کمونیسم قرار داده است. رویدادهای هفت سال قبل و بویژه این واقعه نشان داد که دیوار چینی بین سنن کمونیسم بورژوایی و روش و منش کمونیستی و کارگری در احزاب کمونیسم کارگری وجود ندارد. این سنت قوی است و هر روز باز تولید میشود و یکی از موانع مهم پیشروی و گسترش حزب است. بحث من این نیست که کنگره جای مناسبی برای چالش این سنت است، ولی این تاکیدات از نظر من در کنگره ضروری است، برای این که ما بعد از کنگره نیز گارد لازم را در مقابل آن داشته باشیم، و همچنین مهم است که کنگره با این تاکید، تمایز خود را با گرایشی که دست به این کار زد، رو به آن تعداد کمونیست ها و فعالین کارگری که این کنگره را دنبال میکنند نشان دهد.
ضروری است که بخشی دیگری از مباحثات کنگره پنج حزب حکمتیست به اوضاع جهانی، تحولاتی که در کشورهای عربی و شاخ افریقا که بر متن و بستر بحران سرمایه داری رخ داد و تاثیرات آن بر معادلات منطقه که در این راستا کاهش سریع وزن ایران در خاورمیانه را نیز موجب شد، اختصاص یابد. و هچنین پرداختن به مناقشات امریکا و غرب با ایران، تحریم های گسترده اقتصادی و فضای جنگی که جامعه ایران را تحت تاثیر خود قرار داده است نیز باید یکی از تم های بحث کنگره باشد.
این کنگره باید تلاش نماید که اشتیاق و خود باوری را در کادرها افزایش دهد و نیاز این دوره را جوابگو باشد. این کنگره باید تلاش کند این شرایط را که به حزب ما تحمیل شد، آگاهانه پشت سر بگذارد و زمینه دخالت مجدد در حیات سیاسی جامعه و فعل و انفعالات طبقه کارگر و مردمان فاقد سرمایه در بطن اوضاع جهانی و تحولات متاثر از آن در جامعه ایران را فراهم نماید و همچنین مهر یک کمونیسم پراتیک، کمونیسمی که با از سر گذراندن این دوره بغرنج، در ظرفیت جدیدش تلاش مجدانه ای را جهت پا گذاشتن به میدان یک مبارزه و پراتیک اجتماعی را آغاز نماید. و با تکاندن خود از بقایای سنت و منش غیر کمونیستی، آمادگی لازم جهت عبور از موانعی که در مسیر راه با آن روبر می شود، در خود ایجاد نماید و کادرهای حزب را برای نقد همه جانبه تر این سنن و منش غیر کمونیستی آماده نماید.
2012/ 02/19
منتشره در نشریه کنگره دوره پنجم شماره 4