مقالات

خامنه اى و رژیم اسلامی صلاحيت ورود به بحث آزادى بيان را ندارد! جمال کمانگر

ذهن کنجکاو انسان و تلاش برای فتح دنیای ناشناخته دور و برش بسیاری از مرزها را تاکنون درهم شکسته است و همچنان رو به جلو در حال حرکت است. برخلاف سطحی نگری بعضی ها آزادی بیان و عقیده اختراع دنیای سرمایه داری نیست، بلکه مفهومی است که به شش قرن قبل از میلاد مسیح در یونان برمیگردد! مفهوم آزادی بیان قدمت ۲۶۰۰ ساله دارد. هر چند در يونان آنزمان برده ها و زنان و كسانیكه “خون يونانى” نداشتند حق آزادى بيان نداشتند. اینکه در دنیای مدرن سرمایه داری امروز چه استفاده ای از آن میشود بحث دیگری است، ربطی به دفاع مشروط از آن تاريخ ندارد. یکی از تبعات انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ به رسمیت شناختن آزادی بیان به معنی گسترده آن به عنوان حق تخطی ناپذیر جامعه بود.

بحث آزادی بی قید و شرط بیان بعد از سربريدن “ساموئل پتى” معلم تاريخ توسط يك تروريست اسلامى با وجود بحران پاندمى كرونا، بار ديگر چنان در مرکز توجه مردم فرانسه و جهان قرار گرفته است كه چهره هاى ضد آزادى هاى ابتدائى مردم هم ميدان را براى ابراز وجود مناسب ديده اند. فضای عاطفی بعد از این حادثه هنوز كم رنگ نشده بود كه در كليسايى در شهر “نيس” فرانسه سه نفر ديگر روز چهارشنبه ٢٩ اكتبر ٢٠٢٠ توسط يك چاقو كش اسلامى به قتل رسيده اند.

اين سئوال دوباره مطرح شده است كه: “حدود آزادی بیان کجاست؟” آیا اصلا خط قرمزی وجود دارد؟ چه کسانی آن خط را تعیین میکنند؟ آیا تمسخر مقدسات ملی و مذهبی افراد مجاز است؟ آیا جوک کردن مقدسات دینی، ملی، زبانی و غیره توهین به افراد است؟ تلاش برای جواب دادن به این سئوالات به راس اکثر خبرگزاریها رانده شده است. دهها میزگرد و مناظره تهیه شده است و کماکان ادامه دارد.

تا جایی که به دولتها، احزاب و شخصیتهای سیاسی و مذهبی برمیگردد برخلاف مسابقه ای که امروزه بر سر دفاع از “آزادى بيان” به راه انداخته اند، آزادی بیان نزد آنها “با قید و شرط” و دفاع امروزشان ریاکارانه و با “قید وشرط” است. طنز تلخ این است کسانی امروزدر صف اول دفاع از آزادى بيان حضور بهم رسانده اند که خود از بانیان اصلی سرکوب آزادی بیان و عقیده در جهان هستند. در کنار ماکرون و ترامپ و جانسون و سران مرتجع عربستان سعودی، خامنه ای و اردوغان هم فضا را مناسب دیده اند که ابراز وجود کنند.

خامنه اى هنوز دستان خونینش از کشتار صدها نفر از جوانان در آبان ماه ۹۸ خشک نشده است در پيام كوتاهى ظاهرا خطاب به جوانان فرانسه اى از دوگانگی برخورد دولت فرانسه به کاریکاتورهای محمد در مجله “شارلی هبدو” و انکار کنندگان هولوکاست پرداخته و آزادی بیان را یادآور شده است. مخاطب خامنه ای آن بخش فاشيست و ضد يهود و خارجی سیتز جامعه فرانسه است كه با وجود تمام اسناد و شواهد حاضر نيستند جنايت و اردوگاه آدم سوزى توسط نازيها و تعقيب و اذيت و آزار يهوديان را برسميت بشناسند. خامنه اى رياكارانه بحث انكار هولوكاست را هم تراز كشيدن يك كاريكاتور از محمد ميداند. فاشیسم اسلامی با فاشیسم رایج در غرب پشت و روی یک سکه هستند و هر دو ضد آزادی بیان و بشدت محافظه کار هستند. نه خامنه ای و نه رژیم اسلامی که در چهار دهه اخیر جواب هر اعتراض و مخالفی را با گلوله و زندان و شکنجه داده اند، نه تنها صلاحیت ورود به بحث آزادی بیان را ندارند بلکه خود جزو متهمین اصلی نقض آن هستند و باید محاکمه شوند.

پاپ فرانسیس “رهبر کاتولیکهای جهان” قبلا اعلام كرده بود كه “اگر کسی به مادر شما حرفی بزند من اولین کسی هستم که توی دهنش میزنم و آزادی بیان نباید حوزه مذهب را مورد نقد قرار دهد چون باعث توهین به افراد منتسب به آن مذاهب است.”

مفهوم آزادی بیان در میان بخش اعظم الیت سیاسی ایرانی هم دست کمی از برخورد سران حکومتها و پاپ و خامنه اى ندارند! همه برای اینکه مچشان گرفته نشود که آزادی بیان را با قید و شرط قبول دارند، ابتدا سربريدن معلم تاريخ و سه نفرى كه روز ٥ شنبه در كليسايى در جنوب فرانسه وحشيانه توسط يك اسلامگرا به قتل رسيده اند، را محکوم میکنند. اما در ادامه با یک “ولی” و “اما” کشیدن کاریکاتورهای “موهن” توسط روزنامه نگاران “شارلی هبدو” که باعث “جریحه دار شدن مسلمان” شده است را دلیل این وحشیگری میدانند.

۲۲ اردیبهشت ماه سال ۱۳۸۵ در ایران برسر کاریکاتوری با دو واژه “سنه نه” و “نه منه” که در بخش کودکان هفته نامه “ایران جمعه” منتشر شد، تظاهراتهای گسترده ای در تبریز و سایر شهرهای ایران به راه افتاد که خواهان محاکمه “مانا نیستانی” کارتونیست خوش ذوق! و سردبیر روزنامه ایران شدند. در پی این اعتراضات روزنامه ایران تعطیل و حکم بازداشت مانا نیستانی و سردبیر روزنامه ایران صادر شد! همان زمان ما خواهان آزادی فوری و بی قید شرط آنها بودیم. اما از طرف بعضی از کسانی که امروز برای “شارلی هبدو” و معلم تاريخى كه در كلاس درس اش كاريكاتور محمد را نشان شاگردانش را داده بود سینه چاک میکنند، مورد حمله قرار گرفتیم که از “آزادی بیان جمهوری اسلامی” طرفداری میکنیم! مورد بعدی، پخش سریالی از تلویزیون دولتی جمهوری اسلامی که گویا به کلنل اسعد شیرازی گفته شده “جاسوس انگلیس”، این برش تاریخی از زندگی “سردار” به ایل و تبار بختیاریها برخورده بود. عده ای هم در اپوزیسیون جریحه دار شدند. مجاهدتهای برادران رضایی در داخل و اپوزیسیون در خارج باعث تعطیلی سریال و عذرخواهی کارگردان آن شد. دو نمونه بالا نشان داد که آزادی بیان نزد آنها میتواند قربانی انتخابهای سیاسی شان قرار گیرد.

برای ما آزادى بى قید و شرط عقیده، بیان، اجتماعات، مطبوعات، تظاهرات، اعتصاب، تحزب و تشکل، تفسیر بردار نیست! ما خواهان “آزادى کامل و بى قید و شرط انتقاد و نقد، آزادى انتقاد به کلیه جوانب سیاسى، فرهنگى و اخلاقى و ایدئولوژیکى جامعه، لغو هر نوع ارجاع در قوانین به باصطلاح مقدسات ملى و میهنى و مذهبى و غیره بعنوان عامل محدود کننده آزادى نقد و اظهار نظر مردم، ممنوعیت هر نوع تحریکات و تهدیدات مذهبى و ملى و غیره علیه بیان آزادانه نظرات افراد” هستیم.

(برنامه یک دنیای بهتر)
***