مقالات

یکسال از خیزش توده ای آبا نماه ۹۸ گذشت اسماعیل ویسی

یکسال از خیزش توده ای آبانماه 1398 گذشت. خیزشی که بر اساس زمینه ای عمیقا اجتماعی علیه شرایط تحمیلی نهایت سرکوبگری و زیر پا نهادن شدن هر گونه حق و حقوق اساسی انسانی – اجتماعی و رشد روز افزون، گرانی مایحتاج اولیه زندگی، بیکاری، فقر، فلاکت و بزیر ” خط فقر ” رانده شدن 70 در صد، یارانه بگیر کردن 60 میلیون نفر در ایران و بنوعی عملا گرسنگی تحمیل شدن به یمن موجودیت حکومت اسلامی بر اکثریت مردم زحمتکش در سراسر ایران بود.
خیزشی که بطور ریشه ای، در تداوم ناگسستنی با اعتراضات دیماه 96 بود. که با بروز علنی شان، نقاط عطفی تاریخی- طبقاتی و اجتماعی، علیه کل موجودیت جمهوری اسلامی بودند. خیزشی توده ای، که عیلرغم محلی بودن، پراکندگی و عدم سازمانیافتگی و بویژه عدم سازمانیافتگی طبقه کارگر در تشکل های توده ای خود در محیط کار و زیست چون ستون فقرات اساسی هرگونه تحول مثبتی، و فاقد بودن هژمونی سیاسی- اجتماعی رهبری حزب سیاسی – اجتماعی در ابعاد سراسری اما، خیزشی عموما طبقاتی بود. پیام عملی و نتیجه بسیار روشن و قاطع آن، علیه شرایط موجود تحمیلی و در دستور قرار گرفتن سرنگونی حکومت اسلامی سرمایه داران در ایران بود و میباشد! پایه های اساسی این رژیم هار و فوق ارتجاعی را به لرزه درآورد. پیام عملی و ملموس آن را، سردمداران حکومت اسلامی و کل دارودسته اصلاح طلبان و مدافعین رنگا و رنگ حفظ و بقاء آن و همچنین کل جنبش راست و سنت پرو غربی نیز، گرفتند. برایشان ملموستر از گذشته گردید که اکثریت مردم ایران بدون اما و اگر، خواهان سرنگون شدنشان هستند. عیلرغم کشتار بیشتر از 1500 نفر و عملا، خون پاشیدن و زخمی کردن حدودا 7 هزار نفر توسط فاشستهای اسلامی به آن، دستگیری و زندانی کردن هزاران هزار نفر از مبارزین آزادیخواه، برای بشکست کشانیدن و خلاص شدن از شر آن، همچنان در جریان است. حکومت اسلامی را جدا از هر ادعائی که کرد و میکند، در موضع ” تدافعی ” قرار داده بود و دارد. کل نظام اسلامی سرمایه داران و بویژه ” علی خامنه ای، در راس آن ” گذشته از رجز خوانی هایش کاملن ترسیده بود. برای تقابل و بسیج اراذل و اوباش اسلامی، بمیدان آمد و در روز چهار شنبه 6 آذر 1398- 27 نوامبر 2019 در دیدار با فرماندهان بسیج و برخی اعضای بسیج – تاکید کرد” که اعتراضات اخیر که در پی افزایش سه ‌برابری قیمت بنزین رخ داد- عمیق، وسیع، بسیار گسترده و خطرناک بوده و … چنانکه بتوانند در یک بزنگاهی اجتماعی این حرکت را انجام دهند- لکن به شکلی جزیی شکست خورده است. در ادامه به نقش نیروهای امنیتی و انتظامی، بسیج و سپاه پاسداران در سرکوب اعتراضات اشاره کرد، و … بسیج را بعنوان بزرگ‌ترین شبکهٔ فرهنگی، اجتماعی و نظامی در دنیا اسم برد و گفت که تهدیدهای زیادی داریم که با ابتکار بسیج باید به فرصت تبدیل بشود. در ادامه خطاب به بسیجی‌ها گفت که در همه محله‌ها حضور داشته باشند و در همه محله‌های کشور در مقابل حوادث گوناگون راهبرد و تاکتیک آماده داشته باشند. و … به نیروهای بسیج توصیه کرد که ارتباطاتشان را با مسجدها تقویت کنند و اسیر پا بندهای رایج اداری نشوند. و … در تمامی امورات محله دخالت و کنترل کنند و … همزمان روحانی هم در تبریز تاکید کرد که، فکر می‌کردند کار نظام تمام است“ در 2 هفته گذشته نیز، محمد جواد باهنر، که یکی از مهره های اصلی و اساسی حکومت اسلامی است، بیان داشته بود – اگر بموقع نمی جنبیدیم ممکن بود اعتراضات آبانماه به ” انقلاب- سرنگونی ” منجر شود. و… با جرئت میتوان تاکید کرد که – اعدام های اخیر از فعالین دستگیر شده در سیاهچالهایشان، چون نوید افکاری و تحمیل زندان به فعالیت دستگیر شده در بهبهان بعنوان نمونه های تیپیک و احضار فعالین کارگری- اجتماعی و تحمیل زندانهای طولانی مدت. بر – سازماندهی گروهای ضربت اوباش اسلامی در محلات- برای بسیج و سازماندهی اراذل و اوباش اسلامی در محلات چون ضربه پیشگیرانه برای کنترل محلات، در زیر در گشت و گذار بودن شبح آبانماه گذشته و ترس و وحشت از بروز اجتماعی این سیل بنیان بر کن خیزش توده ای، که هر آن ممکن است و آبانماهی دیگر رخ بدهد، میباشد. زیرا میدانند اوضاع معیشتی و زیستی و اجتماعی مردم بسیار بدتر شده است. حتی جناح ها و تمامی نهادهای زرد کارگری وابسته به خودشان، اعتراف کرده اند، که دستمزد تحمیل شده کنونی ” 2 میلیون و 500 هزار- 700 هزار کارگران و تلاش برای دریافت آن در سراسر ایران، شاخص بسیار گویائیست. گسترش هر آن هم گرانتر شدن مایحتاج اولیه و فقر و فلاکت غیر قابل کنترل، هر آن ممکن است خیزش توده ای- اجتماعی به میدان بیاید. زیرا حکومت زیر بنا و سیستم اقتصادیش در هر حال فروپاشی است. توان بر آورده کردن هیچگونه بهبود معیشتی را ندارد. راه حلی در پیش پایش و جامعه بجزسرنگون شدنش، وجود ندارد. بر این امر آگاهند!
چنین وضعیتی ” جنبشهای چپ و راست را برای، کنترل و هدایت سیاسی خیزش در جریان و بدست آوردن هژمونی سایسی- اجتماعی، با ارائه آلترناتیو طبقاتی- اجتماعی شان در فردای سرنگونی حکومت اسلامی ” به میدان راند و به تکاپو انداخت و هم اکنون نیز همچنان در جریان و در تقابل هم قرار دارند. این مصاف و کشمکشی جدی طبقاتی و اجتماعی است!
آبانماهی دیگر در ایران ممکن است!
آنچه روشن است و غیر قابل انکار در جریان بودن اعتراضات کارگری – اجتماعی علیه جمهوری اسلامی بر اساس زمینه های عینی و واقعی و عدم ناتوانی حکومت اسلامی در جوابگوئی به مطالبات کارگری و توده های مردم است. که جامعه را دچار بحران لاینحل و آبستن تحول و تلاطم سیاسی- اجتماعی بنیادی کرده است. رژیمی که موجودیتش از ابتدا تاکنون و از این ببعد هم، وصله ناجوری بر پیکر جامعه ایران بوده و می باشد، عملا در بن بست کامل، اقتصادی – سیاسی – اجتماعی و فرهنگی قرار گرفته است. این رژیم برای ادامه بقاء و حیات ارتجاعی و استثمارگرانه اش، بر رشد و گسترش روزافزون اخنتاق سیاسی و سرکوبگری و بر عدم برسمیت شناختن هرگونه حق و حقوق ابتدائی آحاد مردم متکی بوده است و میباشد. دستگیری و زندانی کردن فعالین کارگری، فعالین سیاسی- اجتماعی ، دخالت در زندگی خصوصی مردم بویژه زنان و جوانان، اخراج، بیکار سازی، بسته شدن و تعدیل نیرو در مراکز اصلی صنعتی تولیدی- خدماتی، نا امنی شغلی، نبودن بیمه بیکاری و دیگر بیمه های اجتماعی و درمانی، سیر صعودی فقر و فلاکت و تعرض گسترده و افسار گسیخته به سطح زندگی و معیشت اکثریت شهروندان، رشد و گسترش پدیده های شوم کودکان کار و خیابانی، کارتون خوابی، فحشا و اعتیاد و رشد آن تا سطوح مدارس راهنمائی، پدیده نوزاد فروشی از دیگر مصائب اجتماعی در ابعاد چندین میلیونی، نا امیدی جوانان از آینده خود، مشخصه و حاصل حاکمیت سیاه بیشتر از 4 دهه این رژیم است. چنین وضعیتی شرایط ناهنجاری به وجود آورده است. این شرایط اگرچه مبنای اعتراضات وسیع اجتماعی است، در عین حال موانع زیادی را هم ایجاد کرده و پیچیدگی خاصی را در سیر و روند جنبش سرنگونی، قرار داده است.
در نتیجه، تمامی مؤلفه های سیاسی- اجتماعی در ایران، دلات بر – بروز علنی پیدا کردن، خیزش توده ای- اجتماعی، وسیع تر و عمیق تر از آبانماه 98 دارد. که کل حکومت اسلامی به این امر واقف میباشند. به همین خاطر است بر – سازماندهی گروهای ضربت اوباش اسلامی در محلات- و دیگر ترفندهای سرکوبگرانه برای جلوگیری از سر و سامان پیداکردن اعتراضات توده ای در محلات که اهمیت ویژه ای دارند، به چنین حربه ای متوسل شده است.
در چنین شرایطی اگر طبقه کارگر و رهبران و فعالین کارگری متشکل در شبکه محافل کارگری رهبران و در تشکلهای کارگری – توده ای سازمانیافته در این مبارزات چون ستون فقرات آن تحت رهبری و هدایت حزب سیاسی کمونیستی کارگری، شرکت نکنند، تصویر روشنی از سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی، نداشته باشند و ارائه نکنند، نگرانی از اینکه تحولات با زد و بند از بالا توسط اپوزیسیون راست پرو غربی و همراه شدن جنبش بورژوا ناسیونالیستی کرد که علنا به جست و خیز افتاده اند، تلاشهائی که بشیوه و ارائه طرحهای متفاوت، به جریان انداخته است. تا بتوانند با تحمیل آلترناتیو بورژوایی کنترل شود، وجود دارد. از موانع های اساسی است و طرح و برنامه سازمانیافته اجتماعی را میطلبد.
تاکید برچند نکته تجارب وعملی:
-برای کنترل و مهار و هدایت سیاسی- اجتماعی جنبش سرنگونی در جریان و بشیوه انقلابی متحقق کردن، حفظ و تامین منافع اکثریت مردم در ایران و خنثی کردن طرحهای جنبش راست. لازم است قطب کمونیستی و چپ جدا از متشکل شدن، بلکه رهبران عملی کارگری و اجتماعی، مشکلات تا کنونی را مورد نقد و بررسی قرار بدهند. تجارب عملی را با شناخت از نقاط ضعف تاکنونی، بکار ببندند تا موانعهای سر راه بر داشته شود و به نتایج مثبت درتوازن قوای طبقاتی- اجتماعی بکار بگیرند.
-خیزش توده ای آبانماه 98 و اعترتضات کارگری و تداوم آن که در جریان است، پیام روشن و قاطع آن عدم تحمل شرایط فلاکتبار معیشتی و اجتماعی و سرنگونی بی اما و اگر جمهوری اسلامی است، لازم است از ضد رژیمی گری و ضد استبدادی صرف پرهیز کرد، تجارب و درس لازم گرفته شود و خود را به این جنبه محدود نکند. زیرا شرایط بسیار پیچیده است.
-طبقه کارگر و طیف کارگرا ن رادیکال سوسیالیست و کمونیست، محافل رهبران عملی کارگری باید ایجاد تشکل های توده ای کارگری در محیط کار و زیست را براساس ایجاد شبکه وسیعی از محافل رهبران عملی کارگری در دستور بگذارند تا بتوان عملا جنبش کارگری را در سر بزنگاه در ابعاد سراسری به تحرک در آورد و با حضورفعال خود افق وسیعتری بر جنبش سرنگونی ناظر کنند. همزمان در مبارزه قاطع برای سرنگونی انقلابی حکومت اسلامی بطور هدفمند برای مادیت بخشیدن به چشم انداز برابری اقتصادی، سیاسی و رفاه اجتماعی در واقع زندگی ای بهتر که تامین کننده توقعات انسانی زندگی انسان امروزی باشد، بکوشند. طرح خود را پیش پای نهند!
– در جامعه کردستان نیز وضعیت از هر لحاظ اشاره شده است، شاید هم بدتر، مشابه ایران است. در این راستا لازم است” محافل رهبران عملی کارگری- فعالین و کارگران کمونیست، رادیکال سوسیالیست و رهبران عملی کارگری و توده ای ” برای سازماندهی و کنترل محلات زیست وایجاد سازمانهای توده ای علنی در مراکز کار در ابعاد سراسری با همیدگر تماس بگیرند محافل موجود را بهمدیگر ببافند و شبکه وسیعی از محافل رهبران عملی کارگری را بوجود بیاورند و پایه های اساسی تشکیل تشکل توده ای سراسری کارگران و بهم بافته شدن شبکه محافل در سراسر کردستان که ممکن است را، در دستور روز قرار بدهند. این امری بسیار ضروری است باید تلاش عملی نمود. در این روند و پروسه سرنگونی، سیاستها و برنامه و طرحهای ” جنبش ناسیونالیستی کرد- قومی- مذهبی ” را با برنامه ریز دقیق هدفمند و آمادگی از هم اکنون، در همبستگی اجتماعی خنثی نمود. و توازن قوا را به نفع اکثریت مردم زحمتکش در ایران و کردستان تغییر داد. این ضرورت تاریخی را باید مادیت بخشید!
-زیرا، راه چاره اساسی برای خلاص شدن از این وضعیت تحمیل شده به اکثریت توده مردم زحمتکش در جامعه ایران، سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی تحت رهبری حزب سیاسی کمونیستی- اجتماعی است. هچنین طرد و افشای جریانات ملون قومی- مذهبی بورژوائی و آلترناتیوسازی راست و اصلاح طلبان در سراسری ایران می باشد. باید اطمینان داشت که، حکومت اسلامی خود بخود و صرفا با اعتراضات خیابانی ذوب نخواهد شد، لازم است طبقه کارگر متشکل، آگاه و هدفمند با سازماندهی و در همبستگی اجتماعی تحت رهبری و سیاستهای حزب کمونیستی کارگری آنرا همراه با مدافعینش توسط سیل بنیاد برکن توده های سازمانیافته هدفمند،ذوب و بشیوه انقلابی سرنگون کند! در نتیجه، واضح است، عدم سازمانیافتگی سراسری طبقه کارگر چون ستون فقرات اعتراضات توده ای برای تحولات اجتماعی و عدم رهبری حزب سیاسی کمونیستی- اجتماعی برای هدایت این خیزش توده ای و تداوم آن، خلاء جدی بود و میباشد. باید برای پر کردن این خلاء تلاش نمود.
اسماعیل ویسی 8 آبان 1399- 30 اکتبر 2020