مقالات

حمله نظامی سپاه به کرونا؟! سیاوش دانشور

جامعه ایران درگیر دو واقعیت هولناک است: اول وضعیت معیشتی وخیم و فقر و فلاکت و گرانی، و دوم پاندمی کرونا که به شکل وحشتناکی بویژه از مردم کارگر و محرومان قربانی می گیرد. تا امروز جمعه شانزدهم آبان بجز استان‌های هرمزگان، فارس، گلستان و سیستان و بلوچستان که در وضعیت نارنجی و زرد قرار دارند، بقیه استان‌های کشور در وضعیت قرمز قرار دارند. وضعیت در برخی از شهرها و استان‌های قرمز به روایت برخی از مقامات بهداشتی “غیر قابل کنترل” است و تداوم این وضعیت در ماه آذر میتواند به “سونامی کرونا” بدل شود. این در شرایطی است که اکثریت عظیمی بدلیل موقعیت پائین اقتصادی به دارو و درمان و بهداشت مناسب دسترسی ندارند. حکومت اسلامی که مسبب این سطح از تلفات انسانی و مسئول مستقیم تشدید اشاعه بیماری کرونا است، از سوئی وحشت کرده و از سوی دیگر، سوار بر موج کرونا از اعلام حکومت نظامی سخن می گوید. آنچه سپاه تحت هدایت و فرمان خامنه ای به بهانه “مقابله با کرونا” انجام میدهد، تنها میتواند توجیهی برای نظامی کردن رسمی اوضاع باشد.

موج جدید کرونا فی الحال یک واقعیت وحشتناک و تلخ در ابعاد عظیم است. دولت و قدرت فائقه در قبال آن مسئول است. پول و قدرت و امکانات در دست آنهاست. موظفند که بیدرنگ شهرها و مناطق بحرانی را قرنطینه کنند و تامین نیازهای اقتصادی، بهداشتی و درمانی، تدارکاتی و خدماتی ویژه قرنطینه را تضمین کنند. حکومت تاکنون کمترین جوابی به این نیازها نداده و جامعه را بحال خود در چنگال مشتی محتکر و سودجوی حکومتی رها کرده تا روی درد و رنج و مرگ مردم مال اندوزی کنند. اما اعمال این سیاست دامنه ای دارد و آنرا بطور ارادی نمیتوان ادامه داد، چون عواقب شدید اجتماعی دارد. واقعیت تلخ و زشت دیگر، اسارت اکثریت جامعه در چنگال خونین فقر و فلاکت، بیماری و بیکاری، سرکوب و استبداد است. این مردم همان آبانماهی ها هستند که سال قبل علیه حکومت فقر و فلاکت و گرانی و بیکاری خروشیدند و قهرمانی های فردی و جمعی آفریدند. سرکوب خونین آبانماه و بعد پاندمی کرونا و محدودیتهای ناشی از آن، تنها وقفه ای در برآمدهای جدید توده ای و کارگری در مقیاس وسیعتر ایجاد کرده است اما دینامیزم آن قویا پابرجاست. حال جمهوری اسلامی با این تناقض روبرو است که نمیخواهد مسئولیت نیازهای جامعه را بعهده بگیرد و نمی تواند وضعیت را به حال خود رها کند. بویژه در سالروز خیزش آبان و وحشت از تکرار اعتراضات، از ماههای قبل طرح استقرار و گشت نیروی نظامی در محلات را جلو کشید. اکنون به بهانه کرونا و مقابله با آن از حمله نظامی خانه به خانه و نوعی حکومت نظامی سخن میگوید.

سلامی فرمانده سپاه از طرح “حمله به نقاط کرونا” توسط ٥٤٠٠٠ پایگاه بسیج محلات رونمائی کرد که از روز ٢٠ آبان آغاز خواهد شد. این اقدام بدنبال دستور خامنه ای برای ایجاد قرارگاههای عملیاتی برای اجرای تصمیمات “ستاد ملی مبارزه با کرونا” صورت گرفته است. شهرهای بالای جمعیت دویست هزار نفر در اولویت قرار گرفته اند. خود این عدد و مسئله کنترل جامعه در زمان اعتراضات سرنخی بدست میدهد. تعطیلی موقت یک هفته ای و دوهفته ای برخی شهرها، نوبتی شدن کارهای اداری، آنلاین شدن آموزش که درجا حدود چهار میلیون دانش آموز روستائی و مناطق محروم را بدلیل عدم دسترسی به امکانات آموزش آنلاین از درس خواندن محروم کرده است، اعمال جریمه برای عدم استفاده از ماسک، اینکه “دولت باید بسته های حمایتی هم در نظر بگیرد”، از نکات دیگر تصمیمات ستاد است. اما محور اصلی در این طرح سپاه و نیروهای نظامی هستند. قرار است ۵۴٠٠٠ پایگاه بسیج محلات به “پایگاه حافظان سلامت” متحول ‌شوند، خانه به خانه دنبال مبتلایان بگردند و آنها را به بیمارستانهای سپاه و ارتش منتقل کنند. معلوم نیست این بیمارستانهای مجهز و امکاناتی که سپاهیان و نظامیان ادعا می کنند از آن برخوردارند، چرا طی اینمدت در اختیار بیماران نبوده و حالا واحد بسیج محله با چه دانش و امکاناتی قراره به خانه های مردم برای پیدا کردن کرونا حمله نظامی کنند؟ مردم با شناختی که از این جنایتکاران دارند، چطور باید اطمینان حاصل کنند که به بهانه کرونا به دستگیری و ربودن مخالفین سیاسی رو نمی آورند؟ این روزها سپاه مرتبا از تشکیل قرارگاه های جدید برای حل مشکلات مردم میکند. قرارگاه های “مقابله با گرانی” را نیز تاسیس کرده اند. یعنی در دو مسئله اصلی جامعه؛ سلامت و معیشت، که بانی آن همین حکومت و از جمله سپاه است، قرار است ادای “ناجی” را دربیاورند.

ادعای اینکه سپاه علیه فقر و گرانی و کرونا بمیدان آمده زیادی مسخره است. قبول اینکه خامنه ای حتی از ترس شورش مردم دستور داده که امکانات دولت و ارتش و سپاه برای رفع نیازهای معیشتی و مقابله با بیماری صرف شود، زیادی ساده لوحانه است. سالروز اعتراضات آبان و دی است، حکومت می خواهد با علم به شرایط عمومی فقر و بیماری و پتانسیل اعتراضی موجود، وضعیت را کنترل کند. راهی جز لشکرکشی و تشدید سرکوب ندارند. درعین حال جرات ندارند همین را بگویند. حتی برای تقابل با یک تجمع اعتراضی ساده کارگری در هفت تپه، شبانه روز یگان ویژه و پلیس ضد شورش در کارخانه مستقر کردند. حتما سپاه و بسیج مقداری اقدام نمایشی در دستور می گذارند تا چهره “ناجی” از نقش سپاه در اقدامات “ستاده ملی مبارزه با کرونا” بسازند. اما به بعد از کرونا و البته از سر گذراندن سالروز آبان و دی نظر دارند. امری که به احتمال زیاد دستکم تا بهمن ماه و مناسکهای حکومتی ادامه خواهد یافت. مقابله با کرونا “حمله نظامی” و “حکومت نظامی” نمیخواهد، دارو و دکتر و بیمارستان و امکانات رفاهی و بهداشتی نیاز دارد. سپاه و حکومت هدف دیگری دنبال می کنند.

جمهوری اسلامی در متن تناقضات خویش برای بقا با استفاده از موقعیت موج سوم کرونا، عملا سپاه و بسیج و قوانین حکومت نظامی را همه جا مستقر میکند. چنین اقدامی در شرایط عادی حتی در صفوف خود حکومت میتوانست یک “کودتای نظامی” تلقی شود، اما پاندمی کرونا توجیه حضور نظامیان برای “حمله خانه به خانه” در محلات شده است. امکان تنش و اعتراض به واحدهای سپاه و بسیج در روزهای آتی کم نیست. اینها اگر قرار بود کمکی هرچند جزئی به مردم محروم و درگیر فقر و بیماری بکنند، وسائل بهداشتی و دارو و کالاها را احتکار نمی کردند و هر روز به مردم محروم حمله ور نمی شدند. هدف اینها بقای حکومت و تقویت موقعیت خودشان است. آیا جامعه چنین امکانی به حکومت میدهد که نسخه بیشتر نظامی و کمتر آخوندی را در جنگ بقا بجلو براند؟ آیا این مقدمات یک تغییر در بالای حکومت و تغییر آرایش حکومتی است؟ آیا بعد از کرونا دست و پایشان را جمع می کنند یا حضور نظامیان به شکل کمابیش جدید بقای حکومت بدل می شود؟ اینها در تحولات پرشتاب سیاست ایران سوالات بازی هستند و موفقیت و عدم موفقیت آنها رابطه مستقیمی با واکنش جامعه و جنبشهای سیاسی و طبقاتی دارد. اما تردید نباید داشت که قانون بقای حکومت و محدودیتهای رژیم اسلامی، رفتن به سمت قدرت نظامیان و اعمال حکومت نظامی را الزامی کرده است. کرونا صرفا موقعیت مساعدی برای ایجاد دوفاکتوی آن با مهر و امضای خامنه ای فراهم کرده است.

سردبیر.
٦ نوامبر ٢٠٢٠