دریای مدیترانە در ماەهای اخیر اشتهای سیری ناپذیری را در بلعیدن پناهجویان آفریقایی از خود بنمایش گذاشت. ضجە مادر آفریقایی نجات یافتە کە فریاد میزد بچەام، بچەام، دیگر از یافتن بچە مایوس شدند. سرنوشت آرتین ١٥ ماهە در دریان مدیترانە مجددا برای کودکان افریقایی رقم خورد. روزهای ١١ تا ١٣ نوامبر در چهار حادثە دلخراش واژگون شدن قایقهای پناهجویان آفریقایی دستکم ١٢٠ پناهجو در چند فقرە جان جانشان را از دست دادند. تنها در یک قایق ٧٤ نفر جانباختە در نزدیکی سواحل لیبی. در دریای مدیترانە در سال جاری بە گفتە نهادهای بین المللی حدود ٩٠٠ نفر جانشان را از دست داد. این سرنوشت غم انگیز فراریان جهنم اسلامی ایران، عراق، افغانستان، لیبی، سوریە و کشورهای آفریقایی کە در زیر منگنە حکومتهای فاسد و دیکتاتور قرار گرفتە و نان و آزادی و امنیت را از آنان سلب میکنند و بناچار علیرغم عواقب غم انگیزی کە برایشان بعضا محرز است، باز خود را به آب و آتش میزنند.
١٨ اکتبر ٢٠٢٠ قایق حامل ٥٥ پناهجوی ایرانی و کردستان عراق از ترکیە بە سمت ایتالیا در آبهای مدیترانە در حرکت بود کە روز ٢١ اکتبر در اثر از کار افتادن موتور قایق و بعدها شکستن بادبان آن، قایق بطور کامل از کار افتاد و در میان امواج وحشی دریای مدیترانە دو روز بدون هیچ امدادرسانی و تغذیە کافی دوام آوردند تا با خطر غرق شدن روبرو شدند و ناچار بە تماس با پلیس شدە و نزدیکترین نجات دهندە کشتی نیروی دریایی مصر بودە و آنها را بە مصر انتقال دادەاند.
از آنموقع تاکنون این پناهجویان مدتی در قرنطینە بودە و بعدها بە مرکز پلیس الخلیفە واقع در قاهرە مستقر و دو بار برای “امورات اداری” بە دفتر حافظ منافع ایران در خاورمیانە انتقال دادە شدەند تا آنان را با توهین و تحقیر تشویق بە بازگشت “داوطلبانە” بکنند. با تلاش و کمک گرفتن از رفقای عراق موفق بە یافتن وکیل مدافع شدە و خوشبختانە وارد دیالوگ با کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان UNHCR شدە و آنان نیز از وزارت خارجە کسب تکلیف نمودە تا هیئتی را جهت دیدار بازداشت شدگان بە محل نگهداری پناهجویان بفرستند. در این چند روز بار دیگر آنها را بە دفتر حافظ منافع ایران در مصر انتقال دادە و مجددا تلاش کردەاند این پناهجویان اسنادی را بە زور امضا کنند کە بدلیل ابهامات زیاد و شکاکیت پناهجویان و ندانستن زبان عربی هنوزمشخص نیست کە چە اوراقی امضا شدەاند.
سعید خطیب زادە بعد از رسانەای شدن ماجرا از تلویزیونهای ایران اینترنشنال و بی بی سی فارسی بە خود آمدە و طی کنفرانس مطبوعاتی جدا از تعارفات دیپلماسی و چگونگی قرنطینە و پروسە اداری احتمالی این ماجرا بە پذیرایی دفتر حافظ منافع ایران در قاهرە بە پناهجویان، اشارە نمودە کە اگر کسی رژیم فاشیست اسلامی را نشناسد در اولین نگاە تصور میکند فرش قرمز را پهن کردەاند و سە وعدە غذای گرم را برای آنان سفارش دادەاند و بە مکانی امن انتقال دادە شدەاند.
سعید خطیب زادە بهتر از هر کس میداند کە این پناهجویان چرا از ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی می گریزند. چرا این همە خطرات را بجان می خرند و با جان خود بازی میکنند. سعید خطیب زادە سخنگویی وزارت توجیە جنایات رژیم اسلامی در خارج از کشور است و طی سالیان متمادی چشم بر این حقیقت عیان پوشیدە اند کە چە عواملی خانوادە ایران نژاد را بە این سرنوشت تراژیک دچار کرد؟! کدامین وزیر و وکیل و آخوند و “آقا زادەای” در دریای اژە و مدیترانە و دریاچە وان غرق شدەاند؟ این چە رسمی است کە دریاها هم از ضعیف ترین و سیە روز ترین طبقات اجتماعی را بە قعر خود میبلعد و برای همیشە داغ سنگینی را بر قلب عزیزانشان حک میکند؟
وزارت خارجە جمهوری اسلامی کور است و نمی بیند کە میلیونها جوان ایرانی فارغ التحصیل از نبود کار رنج می برند و بە سوی پدر و مادر کم درآمدشان دست دراز میکنند و روزنەای برای تحقق رویاهایشان در ایران نمی بینند. سهم مردم زحمتکش ایران از این کشور سرشار از منابع طبیعی و زیر زمینی و نیروی کار چرا باید آوارگی و سرگردانی در دریای اژە و مرزهای بلغارستان و آلبانی و یونان و دریای مدیترانە و غرق شدن در آبهای اژە و مدیترانە و کانال مانش باشد؟ در همین کشور کە سخنگوی وزارت خارجەاش در اوج وقاحت صحبت میکند و دلیل فرار موج موج انسانها را اغماض میکند، تروریستهای القاعدە و حزب اللە لبنان و هیئت های طالبان و غیرە در خیابانهای تهران پرسە می زنند و با ماشینهای لوکس در تردد اند. هنگامیکە موساد مسئولیت کشتە شدن فرد دوم القاعدە در تهران را در هماهنگی با آمریکا برعهدە میگیرد، جهان بیشتر متوجە می شود کە سر این مار و حامی تروریسم اسلامی دولتیست کە نان و امنیت مردم را گرو گرفتە تا بە اهداف شوم سیاسی خود برسد. دولتی کە اعتراضات بحق تودەای زحمتکشان و جوانان پر شور را در اوج شقاوت بە خون میکشد، تنها در چند روز ١٥٠٠ نفر را بقتل رساندە، هزاران معترض آبانماە را بە بند کشیدە و شبانە روز نیروهای اوباش و مسلحش دست بە ماشە و در کمین نشستەاند.
هنگامیکە رژیم اسلامی میلیاردها دلار را صرف ادوات جنگی و ارتزاق جریانات تروریستی و ساخت مراکز جهل و خرافە در منطقه و جهان میکنند، معلوم است کە کولبر و انسان محروم یا در مرزهای ایران کشتە می شود یا در دریاها غرق می شوند و یا بە اسارت پلیس وحشی مصر در میایند. سخنگوی وزارت خارجە رژیم ایران از خود نمی پرسد کە چە کسی دوست دارد عزیزان زندگیش را جا بگذارد و توشە سفری نامشخص بر دوش نحیف خود حمل کند؟! و باز هم از خود نمی پرسد کە صدها هزار فارغ التحصیل دانشگاە در این کشور کە بختک اسلامی سرمایە بر آن چنگ انداختە چرا باید بیکار باشند و تا کی بیکار بمانند؟ چرا کارگران بە خاطر عدم پرداخت دستمزدهایشان اقدام بە خودسوزی و خودکشی بکنند و کودکان ١١ و ١٣ سالە از فرط نداری خودکشی کنند؟ جناب سخنگوی وزارت کشور جلادان اسلامی، مردم از سر خوشی فرار نمیکنند. زندگی را بە جهنم تبدیل کردەاید و امامان جماعت تان مردم را از جهنم دیگری میترسانند.
و اما سخنی با جوانان:
جوانان عزیز! تردیدی در این نیست کە یکایک شما از وجود رژیمی کە هیچ سنخیتی با امیال و آرزوهای شما ندارد، بە تنگ آمدە و خواهان خلاصی از این اوضاع ناهنجار هستید. شما خوب بر این حقیقت واقف هستید کە اقلیتی انگل کل قدرت در ایران را در دست خود گرفتە و اقتصاد این کشور ٨٠ میلیونی را در انقیاد خود گذاشتە است. گریز از این حقیقت تلخ راە بە جایی نمی برد. شما کە عمدتا فرزند زحمتکشان جامعە هستید و برای ادامە تحصیل در کشوری پیشرفتە تر تلاش می کنید و یا برای تامین زندگی خود و والدین تان در جستجوی یافتن کاری در یکی از کشورهای اروپایی هستید؛ اما متاسفانە در ورای این تصورات مسیر پر خطری از بدو حرکت تا مقصد آغاز خواهید کرد. در نوردیدن دریاهای مواج با قایقهای خطرناک و ناامن، عبور از جنگلها و بازداشت توسط مامورین مرزی و یا ماندن در اردوگاەهای پناهندگی فاقد هرگونە استاندارد انسانی از یونان تا قلب اروپا. جنگل کالاس زبانزد خاص و عام است. تاکنون بالغ بر ١٠ هزار انسان در دریاها جان باختەاند.
سوال این است آیا ماندن و مبارزە کردن از بە جان خریدن این همە ریسک بهتر نیست؟ آیا غیر ممکن است در محلات خود بە شیوە سازمانیافتە بە مبارزە علیە رژیم فاسد و جنایتکار اسلامی برخیزید؟ مگر آبان ٩٨ را چە کسانی سازمان دادند و جمهوری اسلامی را بە لرزە در آوردند؟ دشمن بە خوبی بە نیروی عظیم دەها میلیونی شما سازندگان فردا واقف است، کافیست متحد باشیم و سازمانیافتە عمل کنیم. حزب حکمتیست ابزار جنگ طبقاتی شما علیە رژیم هار اسلامی سرمایە است.
تردیدی نیست این حق هر کسی است که نخواهد در آن جامعه بماند و جای دیگری را برای ادامه زندگی برگزیند. تردیدی نیست که ایران جامعه ای ناامن است. با فرض اینها، انتخاب ماندن یا طی این مسیر ناهموار با شماست. آنچە از دست ما در خارج کشور ساختە باشد از شما دریغ نخواهیم کرد.
جمعە ٢٠ نوامبر ٢٠٢٠