مقالات

ترفند کهنه سرکوب بی اثر است! ملکه عزتی

 

در شرایطی که اکثریت جامعه درگیر فقر و فلاکت روزافزون، تورم افسار گسیخته و مرگ و میر ناشی از کرونا هستند، رژیم اسلامی با ايجاد رعب و وحشت در بین شهروندان با بازداشت بیش از ۱۰۰ فعال اجتماعی و کارگری در کردستان برگ دیگری از تاریخ سراپا جنایت خود را در کردستان به ثبت رساند.
رژیم ترور و کشتار اسلامی که اساس حاکمیتش از ابتدا تا به امروز بر پایه سرکوب و ترور و خفقان بنیاد نهاده شده طی دو هفته گذشته بیش از ۱۰۰ نفررا در شهرهای کردستان دستگیر و بازداشت کرده است. در بین این بازداشت شدگان طیفهای مختلفی از فعالین اجتماعی، دانشجویی، زیست محیطی و هنری دیده میشود. این نه اولین بار است و نه شاید آخرین بار. تا زمانی که رژیم برای حفظ قدرت از حربه سرکوب استفاده کند در بر همین پاشنه میچرخد! بر طبق روال معمول و سیرهمیشگی بازداشتها در جمهوری اسلامی خانواده های این دستگیر شده گان از وضعیت عزیزانشان هیچ اطلاعی ندارند. ترور روانی و فکری هم بخشی از متد شکنجه شهروندان خارج از چهاردیواری زندان است. حمله به کردستان و تقابل با سنگری که شهروندان آن جامعه در مقابل تعرض رژیم نو پای اسلامی ایجاد کردند از طرف این رژیم سابقه طولانی دارد. از سال ۵۸ و بهار خونینی که از زمین و هوا با توپ و تانک و هلی کوپتر مردم را زیر آتش حملات مرگبار قرار دادند تا تبعید و کوچ اجباری خانواده هایی که فرزندانشان فعالیت سیاسی داشتند یا اعدام شده بودند، فصلی از تاریخی است که با خون نوشته شده. کردستان در طول بیش از چهل سال کانون خشم و نفرت مردم محروم و معترضی بوده که سرکوب رژیم را با پوست و استخوان روزانه تجربه کرده است. علیرغم هردروغ و سناریویی که رژیم سرکوب و کشتار اسلامی برای توضیح این بازداشتها آماده کند در این واقعیت هیچ تغییری نمیدهد که این دستگیری ها همچون گذشته اقدامات پیشگیرانه برای تحرکات و اعتراضات آتی در سطح کل جامعه است.
جدال رودرروی اکثریت محروم جامعه با رژیم اسلامی تاریخی پرفراز و نشیب و صد البته خون آلود دارد. از سرکوب اعتراضات در ترکمن صحرا تا اعدامهای خلخالی در فرودگاه سنندج، از جلسات چند دقیقه ایی دادگاهی ها و صدور احکام کیلویی در اوین و قزل حصارو بقیه سیاه چالهای رژیم، از کشتار و اعدام روزانه زندانیان در دهه ۶۰ تا قتل عام کارگران درخاتون آباد و دانشجویان در دانشگاه، شلاق زدن بر تن رنجور کارگران و اسید پاشی بر صورت زنان پرونده سراپا جنایتی است که هر روز بر حجم و میزان ددمنشی رژیم افزوده میشود و در مقابل خشم و نفرت نهفته مردم هم بیشتر و بیشتر. تلاش رژیم برای به تسلیم کشاندن کارگردر مقابل استثمار قرون وسطایی در کارگاه و کارخانه، به تسلیم کشاندن زن در مقابل آپارتاید جنسی، به بند کشاندن هنر و تسلیم به تیغ سانسور و در هم شکستن اراده مردم محرومی که دیگر نمیخواهند شاهد تباهی زندگی خود و عزیرانشان باشند چهل سال است که پنهان و آشکار در جریان است.
اقدام به بازداشت، دستگیری و پرونده سازی های امنیتی معمول و همیشگی، عکس العمل و وحشت زدگی ناشی از ترس و هراس رژیم از این نوع اعتراضات است. امروز شهرهای کردستان را هدف قرار داده اند، فردا اصفهان و اهواز و تهران. در این سال ها ماشین کشتار رژیم حتی یک روز هم بیکار نبوده. جامعه پر تحول ایران بهمن ماه امسال را با خبر بازداشتهای فله ایی در شهرهای کردستان، اعدام دستکم ۱۵ زندانی در بلوچستان با اتهام‌های عمدتا سیاسی- امنیتی و روز شنبه این هفته را هم با خبر اعدام جاوید دهقان در بلوچستان آغاز کردند. این اخبار به خوراک روزانه مردمی تبدیل شده که هنوز بطور جمعی و کاملا سازمانیافته نبرد سرنوشت ساز با جمهوری اسلامی را شروع نکرده اند. با یک نگاه اجمالی میشود به خوبی دید که هدف از سرکوب و اعمال این درجه از توحش آشکارعلیه اعتراضات مردم محروم و کارگران به پا خواسته برای خاتمه دادن به ستم و استثمار و خفقان موجود در جامعه، ایجاد وحشت و درهم شکستن اراده شهروندان جامعه و واداشتن آنان به تسلیم درمقابل وضع موجود است. تمام فاکتورهای سیاسی نشانگر این است که جامعه در آستانه يك خیزش عظيم اجتماعی قراردارد و سران جمهوری اسلامی روزمره شاهد این تحول و دگرگونی اجتماعی هستند. سران رژیم و ارگانهای سرکوب این سیستم شاهد مشت های گره کرده مردم محروم و کارگرانی هستند که چیزی برای از دست دادن ندارند. کنترل این خشم فروخفته ۴۰ ساله با دستگیری و زندان میسر نیست.
امروز ازهفت تپه تا فولاد و پتروشیمی از خیابانهای تبریز و تهران تا سنندج شاهد اعتراض کارگران، بازنشستگان و مردم عاصی از فقر و بیکاری و بدون چشم اندازی روشن برای آینده خود و فرزندانشان هستیم که در چنبره فقر و فلاکت تحمیل شده از طرف بورژوازی افسار گسیخته و دولت حامی آن گرفتار شده اند و با فریاد معیشت، منزلت، سلامت، حق مسلم ماست خواهان تغییر اساسی در این وضعیت فلاکتبارهستند.
با جرات میتوان مدعی شد سران رژیم پیام روشن مشت های گره کرده معترضین علیه وضع موجود و فقر و فلاکت حاکم بر جامعه را دریافته اند. این جنایتکاران بر این واقفند که در نهایت هیچ درجه از توحش و سرکوب نمیتواند سدی همیشگی در مقابل قیام گرسنگان و بردگان مزدی که چهار دهه متمادی بطور سیستماتیک تحت انقیاد و محروم از رفاه و سلامت و سعادت بوده اند، ایجاد کند. اما حتی آگاهی از این واقعیت مانع از آن نخواهد شد که برای حفظ قدرت و حاکمیت ننگین خود دست به هر جنایتی نزنند. امروز و در این شرایط بحرانی بازداشت فعالین و آزار خانواده های رنجدیده آنان در کردستان یا هر جای دیگر آن جامعه سهل است، بلکه دخیل بستن به ساخت و پاخت پنهان و آشکار با نمایندگان ویژه جو بایدن ودمیدن نفس مسیحایی در جنازه نیمه جان برجام هم کمکی به موقعیت متزلزل و نابسامان جمهوری اسلامی نخواهد کرد. جامعه آبستن تحولات بزرگتر از توان سرکوب شماست. مردم مبارز کردستان سالها برای دفاع و حمایت از فرزاندانشان متحمل هر سختی و محرومیتی شده اند . از تبعید اجباری و مصادره اموال و زندان و حبس های طولانی تا دوری و جدایی چندین ساله از عزیزانشان. تنفر از جمهوری اسلامی و جنایات این رژیم سرکوبگر در همه این سالها عامل اصلی این همه از خود گذشتگی و فداکاری بوده. بی تردید این بار هم این مردم آزادیخواه در دفاع از عزیزانی که توسط جانیان رژیم اسلامی به بند کشیده اند تمام تلاش خود را خواهند کرد. حربه سرکوب رژیم این بار هم با سد دفاع مردم و نیروهای پیشرو و مبارزین آزادی و برابری روبرو خواهد شد. برای آزادی دستگیرشدگان از هیچ تلاشی دریغ نکنیم.
۱۱ بهمن ۹۹