مقالات

بازیهای دیپلماسیِ گریز از بحران مشکل مردم فقر، فلاکت، معیشت و سلامت است! سعید یگانه

حسن روحانی در جلسه دولت گفته است که کسی بخواهد توافق بین دولت و آژانس بین المللی انرژی اتمی را مخدوش کند در زمین دشمن بازی کرده است. مجلس اسلامی با شکایت از دولت خواستار ابطال “توافق سه ماهه” دولت و آژانس بین المللی انرژی اتمی شد. ساعتی بعد، علی خامنه ای گفت مجلس و دولت اختلاف نظر امروزشان را حل کنند که این نشان دهنده دو صدایی است. سرانجام روز سه شنبه گذشته مجلس ایران در مقابل سخنان خامنه ای سرتعظیم فرود آورد، فتیله ضد آمریکایی را پائین کشید و برای تعامل با دولت و حل اختلاف یک کمسیون حل اختلاف تشکیل داد. رئیس مجلس قالی باف گفته است که این اقدام در راستای اوامر رهبر صورت گرفته است.

چه ترامپ و چه بایدن به صراحت گفته اند که قصد آمریکا سرنگونی جمهوری اسلامی نیست. رام کردن جمهوری اسلامی مطابق تمایل آمریکا وغرب آنهم در رابطه با رفتار جمهوری اسلامی در منطقه اهداف همه آنها را تشکل می دهد. مسئله وضعیت حقوق بشر در ایران اینجا نقشی بازی نمیکند و طرح مسائل حقوق بشری برای غرب فقط چاشنی معامله و فشار بیشتر بر رژیم اسلامی است. دولت بایدن زودتر از آنچه پیش بینی می شد به تمایل کشورهای غربی برای مذاکره با جمهوری اسلامی چراغ سبزنشان داد.

از نظرما و مردم، اما اصل ماجرا و این بازی های دیپلماسی معنای دیگری دارد. جمهوری اسلامی امروز بیشتر از هر زمانی در بحران مزمن اقتصادی و در منگنه نارضایتی عمیق مردم قراردارد و راه خروج از این بحران و بن بست و بقای حکومت را سازش با آمریکا و غرب و سرکوب نارضایتی در داخل می داند. هدف اصلی نظام همین است و حاضر است برای آن هزینه بپردازد. بازی های دولت و مجلس و هردو جناح برسر همین است. هر دو جناح برای رسیدن به این هدف پای همدیگر را لگد می کنند و هر کدام به تنهایی می خواهند مبتکر کوتاه آمدن و سازش با غرب و اساسا امریکا باشند. یکی نرمتر، یکی تندتر. دولت روحانی ۴ سال منتظر بود به امید اینکه ترامپ برود و گشایشی در روابط ایران و آمریکا حاصل شود. هواداران خامنه ای و مجلس دست به سینه نیز می خواهند روند مذاکرات و کوتاه آمدن با امریکا را تا انتخابات ۱۴۰۰ کش دهند و خود مبتکر و مجری این سازش باشند. به هر حال دراین بازی دیپلماسی هر دو جناح می خواهند مردم را به بازی بگیرند، بازار گرمی کنند، به مضحکه انتخابات رونق بدهند و برای خود وقت بخرند. کرونا تنفسی به جمهور اسلامی داد. الان بازی دیپلماسی با غرب قرار است تنفس دوم برای جمهوری برای برونرفت از تنگناهای سیاسی و اقتصادی و گریز از نارضایتی عمیق مردم برای جمهوری اسلامی باشد. جمهوری اسلامی می خواهد جام زهر دیگری بنوشد، “نرمش قهرمانانه” دیگری در راه است .

اما داستان برای اکثریت مردمی که امروز در کمین جمهوری اسلامی نشسته اند و فقر و نداری و زندگیشان را سیاه کرده، مسئله معنی دیگری دارد. این نکته باید روشن باشد که ما مخالف تحریم اقتصادی به هر شیوه، بخصوص آنجایی که به معیشت و زندگی مردم مربوط است و ضرر و زیان آن به مردم می رسد، هستیم. اما این بازی ها به منفعت مردم بی ربط است. مردم خوب می دانند و به یاد دارند که در جریان توافق برجام و رفع تحریمها و سرازیرشدن دلار به خزانه دولت چیزی عاید مردم نشد و آن زمان نیز همانند امروز گرانی و تورم و بیکاری بیداد می کرد و گرهی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم باز نشد. امروز اوضاع بسیار بدتر است و بعد از این همه بدبختی که جمهوری اسلامی روی سر مردم آوار کرده است، شانس چندانی برای بازی دادن جامعه باقی نمانده است.

با این وصف سرنوشت رژیم اسلامی را نه غرب که جنبش طبقه کارگر و مردم انقلابی در آینده تعیین خواهند کرد و امروز تمام جدال برسر همین است. جمهوری اسلامی فرصتهای زیادی را از دست داده است. پلهای پشت سر را یکی بعد از دیگری خراب کرده است. اکثریت مردم از کارگر و بازنشسته و معلم و پرستار تا خیل عظیمی از مردم به فقر مطلق سوق داده شده اند. هیچ دلیلی نه اقتصادی، نه سیاسی و نه فرهنگی برای کوتاه آمدن مردم در مقابل رژیم هار سرمایه و سازش با آن باقی نمانده است. طاقت مردم ته کشیده و امیدی به بهبود در نظام جمهوری اسلامی از نظر اکثریتی عظیم دیده نمی شود. جمهوری اسلامی از درون پوسیده است و فقط ظاهری زمخت و خشن از آن بر جای مانده است.

سراوان، جنگ برای نان و زندگی
روز دوشنبه چهارم اسفند مردم زحمتکش سوخت بر سراوان توسط مرزبانان مزدور اسلامی به خاک و خون کشیده شدند و اعتراض به این جنایت باز با سرکوب و جنایت بیشتر و دستگیری پاسخ گرفت. کشتن سوختبران و کولبران زحمتکش، فقر و نداری و بیکاری، اختناق و سرکوب و کشتار و اعدام زندگی مردم را سیاه کرده است. اینها درد واقعی قریب به اتفاق مردم کارگر و زحمتکش و گرسنه، از کردستان تا سیستان و بلوچستان و همه شهرهای ایران است و همین درد و رنجهاست که مردم را به یک رویارویی دائمی با جمهوری اسلامی برسر نان، معیشت، سلامت و علیه فقر و فلاکت کشانده است. اعتراضات کارگران از هفت تپه تا هپکو، از شرکت نفت تا معادن، از بازنشسته تا معلم و پرستار، از کولبر در کردستان تا سوختبر در بلوچستان، جنگ اصلی مردم زحمتکش با جمهوری اسلامی برسر این رنجهاست که پایانی برای آن متصور نیست.

خودشان می گویند وضعیت طوری است که نسبت به آینده اقتصاد ایران هیچ گونه اطمینان و پیش بینی وجود ندارد. در ایران نظام جمهوری اسلامی خود بزرگترین مشکل سیاست و اقتصاد و فرهنگ و همه جوانب زندگی اجتماعی است. این بحران عمیق تنها توسط طبقه کارگر میتواند حل شود. سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی شرط لازم این راه حل است. برجام مُرد، صورت مسئله غلط است، سوال اصلی سرنگونی رژیم منحوس اسلامی است.

٢٤ فوریه ٢٠٢١