مقالات

ظریف در بغداد و اربیل نفس های آخر دولت روحانی همایون گدازگر

هدف سفر وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی به عراق برخلاف ادعاهای بلندگوهای رژیم، ربطی به تقویت روابط بین دو کشور و اشتراکات فرهنگی و مناسبات تجاری وغیره ندارد. این سفر در شرایط پرتحول کنونی و بن بست های عدیده ای که جمهوری اسلامی در آن گرفتار آمده است، تلاشی برای نجات پروژهای شکست خورده و روحیه دادن به وابستگان مرتجع و تروریست جمهوری اسلامی در منطقه و درانتظار نگهداشتن آنها است. حتی اظهارات و افاضات ظریف و همراهانش در باب رایزنی با مقامات عراقی در مورد مسایل امنیتی و بازگرداندن امنیت به عراق و یکدست شدن قدرت و غیره، تنها پوششی ظاهری بر اهداف واقعی این سفر است.

جمهوری اسلامی با چالش های خرد کننده ای در درون خود و با جامعه روبروست. بازسازی و بازتعریف و یکدست کردن حاکمیت برای رژیمی که بیش از ۴۰ سال با سرکوب و زور سرپا مانده است امروز اجتناب ناپذیر بنظر میرسد. از طرفی فریب اصلاح طلبی و عمر خریدن برای جمهوری اسلامی دیگر کارآیی خود را از دست داده است و از طرف دیگر کل حاکمیت جمهوری اسلامی از تمام جهات زیر سوال رفته است. بهم ریختگی و چند دستگی در بالای حکومت و بی اتوریته ای دولت و افلاس اقتصادی در کنار انزوای منطقه ای و بین المللی، دست جمهوری اسلامی را در دخالت در کشورهای منطقه و هزینه کردن برای گروه های مرتجع اسلامی و تروریستی با محدویتهای جدی روبرو کرده است.

اما چالش اصلی که موجودیت جمهوری اسلامی را تهدید می کند، تنفر مردم از آن و رویارویی میلیونی در مقابل آن است. تهدیدی که امروز دیگر حتی دست اندرکاران و معماران اولیه جمهوری اسلامی آن را پنهان نمی کنند. ترس از این سونامی مرگ آور جمهوری اسلامی و رهبران آن را مجبور به نوشیدن جام زهر و مذاکره و بند و بست با آمریکا و غرب و محتاط در دخالتگریهای منطقه ای کرده است. با اینحال هنوز جمهوری اسلامی می خواهد با به رخ کشیدن نفوذ خود در عراق و به صف کردن دوباره حامیان مرتجع خود در منطقه روی مذاکرات برجام تاثیر بگذارد و نفوذ خود را برای آرام و نا آرام کردن منطقه بعنوان کارتی در این مذاکرات به رخ بکشد. همچنین هدف ظریف از سفر به عراق روحیه دادن به نیروهای سرکوبگر و جنایتکار وابسته به جمهوری اسلامی در عراق و انتظار گشایش مادی و مالی به آنهاست. نیروهایی که مانند خود جمهوری اسلامی از جانب مردم زحمتکش در عراق مورد تنفر و بانی ناامنی در جامعه به حساب می آیند. انتخابات پیش روی ریاست جمهوری و نفرت بی سابقه مردم از کل حاکمیت، سران رژیم را بفکر معماری کردن فضایی کرده است که بتوانند از این برزخ هم سالم عبور کنند. ادامه مذاکره با غرب تا گفتگو با عربستان و سرکشی کردن به نیروهای وابسته در عراق توسط وزیر امور خارجه، همگی در خدمت رفع خطری است که از طرف جامعه ایران موجودیت رژیم هار اسلامی را تهدید می کند .

بحث در مورد امنیت عراق که گویا وزیر امور خارجه ایران در مورد آن با مسئولین مربوطه عراقی به رایزنی پرداخته است، فقط می تواند مورد تمسخر مردم عراق قرار بگیرد. امروز در جامعه عراق نزد هر شهروندی نقش مخرب جمهوری اسلامی در ناامن کردن محیط کار و زندگی جامعه جای هیچ شکی باقی نگذاشته است. دسته های حشد شعبی و باندهای تروریستی دیگر که جمهوری اسلامی آنها را بجان مردم انداخته است، خود یکی از صحنه گردانان تحمیل زندگی جهنمی به جامعه عراق هستند. ترور‌، کشتار و فشار باندهای سیاه مسلح حامیان جمهوری اسلامی از عاملین مهم ناامنی در عراق اند. اما در مقابل، صف مردم معترض و مخالفین حاکمیت قومی و مذهبی عراق، همواره مشت محکمی هم به دهان نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی کوبیده اند. فراتر از آن در مبارزات سال‌های اخیر خود مستقیما به مصاف جمهوری اسلامی و دخالتگریهای ویرانگر آن رفته اند. سوزاندن پرچم و بنر و عکس رهبران جمهوری اسلامی و شعار علیه حضور رژیم جنایتکار اسلامی در عراق یک پای ثابت مبارزات توده ای در سال‌های اخیر در شهرهای عراق بوده است. سوزاندن کنسولگری جمهوری اسلامی در بصره و مقرات آنها در نجف و چند جای دیگر نشانه تنفر عمیق از جمهوری اسلامی و عملکردش در عراق است. در نتیجه رایزنی و گفتگوی مورد ادعای وزیر امورخارجه رژیم اسلامی در مورد امنیت عراق، پوچ و برای پرده پوشی توطئە ھای پشت پرده مشترک با باندهای جنایتکار وابسته به جمهوری اسلامی در عراق مطرح می شوند.

وزیر امور خارجه رژیم اسلامی در اربیل
این یکی از اولی کمدی تر است. حاکمانی که سالهاست مثل عروسک در دست جمهوری اسلامی به اصطلاح سیاست می کنند، گویا در یک رایزنی دیپلوماتیک با ارباب خود رابطه متقابل بعنوان دو همسایه برقرار کرده و “مذاکره“ کرده اند. کسانیکه اندک آشنایی با وضعیت کردستان عراق ‌و حکومت اقلیم آن داشته باشند، بخوبی می دانند که رابطه این حاکمیت با جمهوری اسلامی هیچ ربطی به حسن همجواری و رابطه در چهارچوب دو کشور همسایه ندارد. حکومت اقلیم کردستان اساسا بخاطر ناتوانی و بی لیاقتی و فساد نهادینه شده و بی توجهی به نیازهای ابتدایی مردم، علیرغم وجود سال‌های متمادی سرکوبگری ملی از طرف حکومت فاشیستی عراق، نتوانسته است در جامعه کردستان عراق ریشه بدواند. امروز پس از دو دهه حکومت، در برابر نارضایتی عمومی مردم زحمتکش کردستان عراق قرار دارند. این وضعیت موجب شده است که حاکمان حکومت اقلیم همواره با جواب سربالای حکومت قومی – مذهبی عراق روبرو شده و در منطقه بدنبال پشتیبان و تکیه گاهی باشند. رژیم‌های ایران و ترکیه با بهره گیری از این وضعیت طی نزدیک به سه دهه گذشته از حاکمیت احزاب کرد کردستان عراق که اختلافات مزمن بین آنها هم مزید برعلت شده است، از دولت اقلیم بعنوان پاره سنگ موازنه و تعادل قوا در رابطه با دسته بندیهای درون حکومت بغداد و یا کنترل اپوزیسیون خود در خاک کردستان عراق استفاده کرده اند.

مقامات اقلیم کردستان با وزیر امور خارجه کشوری در مورد امنیت و آسایش کردستان عراق صحبت می کنند که جای موشکهای نیابتی شلیک شده بوسیله همپیمانان جمهوری اسلامی در عراق به فرودگاه اربیل هنوز پاکسازی نشده است. با نمایندگان کشور همسایه ای در مورد امنیت مردم صحبت می کند که مکررا جاسوس و تروریست و خبرچین بسویشان روانه می کند. لشکر کشی جمهوری اسلامی و پیشروی چند ده کیلومتری در خاک کردستان عراق با هدف سرکوبی حاکمان امروز، هنوز در خاطره مردم کردستان عراق زنده است. به لیست طولانی این سرکوبگریها باید به ترور صدها نفر از فعالین اپوزیسیون جمهوری اسلامی با همکاری احزاب امروز در قدرت هم اشاره بشود. خلاصه هژمونی سیاسی و همه جانبه جمهوری اسلامی بر احزاب حاکم در کردستان عراق چنان سابقه روشنی دارد که قابل کتمان کردن نیست و در این رابطه می توان به لیست طولانی ای در مقاطع مختلف حیات حکومت اقلیم کردستان پرداخت که با فریب “رابطه دوستانه دوکشور همسایه“ نمی توان آن را به خلایق فروخت.

و بالاخره در مقابل این دست درازی همه جانبه جمهوری اسلامی، احزاب حاکم در کردستان عراق و حکومت آنها رفتار دیگری در برابر این “همسایه مهم“ خود داشته اند. کردستان عراق در این سالها عرصه تاخت و تاز جمهوری اسلامی بوده است. از محدود کردن اپوزیسیون جمهوری اسلامی و سکوت در مقابل توپ باران و موشک باران کردن آنها تا تحویل دادن زندانی اعدامی فراری از زندان جمهوری اسلامی، از برگزاری و شرکت در مراسمهای ارتجاعی از قبیل سالروز مرگ خمینی و اربعین و سینه زنی تا برگزاری مراسم روسری برسر کردن دختران، همگی از باز بودن دست جمهوری اسلامی در کردستان عراق حکایت دارد.

درخاتمه باید یاد آور شد طی دهه های گذشته که جمهوری اسلامی باتمام قدرت سرگرم سرکوب بیرحمانه جوانان و مردم کردستان ایران بوده است، حاکمان مدعی دفاع از حقوق مردم کردستان در اقلیم کردستان عراق در “رایزنی های دوستانه“ بیشماری که با مقامات جمهوری اسلامی داشته اند، حتی یکبار به دستگیری، شکنجه و به دارآویختن جوانان در کردستان ایران، اعتراض که هیچ، حتی اشاره ای هم نکرده اند و نشان داده اند که وابستگی شان به رژیم سرکوبگر اسلامی مرزی نمی شناسد. در حالیکه اعتراض به جنایت کشتار کولبران از مرز کردستان و ایران هم گذشته است، این “دلسوزان“ دروغین مردم کردستان در این مورد هم بنفعشان بوده است که سکوت اختیار کنند.

۲۹ آوریل ۲۰۲۱- ۹ اردیبهشت ۱۴۰۰