به نقل از ایران وایر
گروهی از تندروهای جهادی در چند روز گذشته به بهانه «کفرگویی» تعدادی از جوانان محله «دارسیران» مریوان، با شمشیر، قمه و چاقو و با سردادن شعار «اللهاکبر» به آنها حمله کردهاند. آنها در حال بریدن سر یکی از این جوانان بودهاند که زنان و مردان محله به کمک او شتافته و جانش را نجات دادهاند.
شاهدان عینی حال این شهروند مریوانی را وخیم اعلام کردهاند.
این در حالی است که تندروهای جهادی علاوه بر تهدید ساکنان محله، حین ترک محل حادثه، از بازگشت دوباره خود و برخورد «قاطعانهتر» خبر دادهاند.
حمله تندروهای جهادی مریوان غیر از بازتاب گسترده و انفجاری آن در شبکههای مجازی، واکنشهای وسیع مردم این شهر را به دنبال داشته است. به گفته شاهدان عینی، نیروی انتظامی و امنیتی مریوان با وجود احراز هویت ضاربان، تا لحظه تنظیم این گزارش آنها را بازداشت نکردهاند و مردم از بیم حمله دوباره آنها، سه شبانه روز است که با چوب، چماق و تبر برای مقابله آمادهاند.
«ایرانوایر» در همین رابطه با «صالح سرداری»، فعال سیاسی ساکن آلمان که اهل مریوان هم هست، گفتوگو کرده و غیر از برشمردن دلایل عدم دخالت نیروهای انتظامی و امنیتی مریوان، به وضعیت تندروهای جهادی در مریوان پرداخته است.
***
ساعات پایانی١١ اردیبهشت١٤٠٠، هشت نفر از تندروهای جهادی مریوان در محله دارسیران این شهر از دو خودروی «پژو» پیاده شده و با سردادن شعار اللهاکبر و در دست داشتن شمشیر، قمه و چاقو، به بهانه کفرگویی تعدادی از جوانان و ساکنان این محله به آنها حمله کردهاند. آنها پس از درگیری و گلاویزشدن، یکی از این جوانان را گرفته بودند که حین بریدن گردنش، زنان و مردان محله به کمک او شتافته، جانش را نجات داده و به بیمارستان مریوان انتقال دادهاند.
شاهدان عینی به «ایرانوایر» گفتهاند یکی از جهادیها در اوج دیرگیری، با صدای بلند فریاد میزده است: «نترسید، گردنش را بزنید! کشتن کافر فرض است. اگر کشته شود، دستهایمان سبز خواهند شد.»
این شاهدان همچنین افزودهاند که جهادیها پس از درگیری و زمانی که در حال ترک محل حادثه بوده، با صدای بلند فریاد زدهاند: «دوباره باز خواهیم گشت.»
هویت شخصی که تندروها قصد گرفتن جانش را داشتهاند، «جمال فیضی» (مینه عهله)، ٣٢ ساله و اهل شهرستان مریوان گزارش شده است. یکی از بستگان او به «ایرانوایر» گفت: «حال جمال وخیم است و علاوه بر آسیب شدید از ناحیه سر، گردنش بریده شده و هنوز در بیمارستان بستری است.»
به گفته یکی از شاهدان عینی، پس از وقوع حادثه و بازتاب سریع خبر در سطح شهر، بسیاری از ساکنان محله دارسیران و دیگر محلات مریوان، بهویژه جوانان، به نشانه اعتراض در «میدان دارایی» محله دارسیران تجمع و خود را برای حمله تلافیجویانه آماده کردند: «اما نیروهای انتظامی و امنیتی بلافاصله وارد عمل شدند و با وعده بازداشت ضاربان، مردم را متفرق و پراکنده کردند.»
این شهروند مریوانی با اشاره به رفتار نامسوولانه نیروهای انتظامی و امنیتی مریوان، به «ایرانوایر» گفت پس از گذشت سه روز از حادثه و علیرغم اطلاع آنها از حمله احتمالی و تهدید صریح تندروهای جهادی، هنوز هیچکدام از ضاربان بازداشت نشدهاند و هر لحظه ممکن است که دوباره حمله کنند و اینبار فاجعهای رخ دهد.
او اضافه کرد: «بسیاری از اهالی مریوان، بهویژه ساکنان محله دارسیران با علم به خودداری تعمدی و آگاهانه نیروهای انتظامی و امنیتی نبست به بازداشت ضاربان، پس از شناسایی آنها، خانههایشان را میپایند و منتظر اقدام بعدی آنها هستند. اهالی تصمیم دارند مستقیم و مستقل علیه آنها وارد عمل شوند چون یقین دارند که خودداری نیروی انتظامی و امنیتی از بازداشت این افراد جز رضایت ضمنی و تایید حمله آنها نیست. در نتیجه، ناچاریم که دست بهکار شویم و به طریق گوناگون از خودمان محافظت کنیم.»
صالح سرداری، فعال سیاسی ساکن آلمان که اهل مریوان است، حمله تندروهای جهادی به جوانان و مردم مریوان را رویدادی تازه نمیداند.
او به «ایرانوایر» میگوید سال گذشته نیز در موردی مشابه، چند نفر از همین تندروهای جهادی یک کارگر مریوانی که در مرز «باشماق» کار میکرد را به بهانه کفرگویی تا حد مرگ کتک زدند: «حتی چند روز قبل از حمله اخیر به دارسیران، یک خانم جهادی با یک مغازهدار در بازار مریوان به خاطر کشیدن سیگار در ماه رمضان درگیر شد و پس از یک ساعت، اینبار به همراه چند نفر از همفکرانش به سراغ مغازهدار رفته و حسابی او را کتک زدند.»
صالح سرداری با اشاره به روابط منظم و فعالیتهای درهمتنیده، سازمانیافته و شبکهای تندروهای جهادی، از کرمانشاه و سنندج و مریوان گرفته تا سقز و بوکان و بانه، احتمال حمله دوباره به دارسیران را قریبالوقوع میداند.
او قویا باور دارد که سکوت جمهوری اسلامی در قبال آزار و اذیتی که طی چند سال گذشته ازسوی این گروه متوجه شهروندان مریوانی بوده، هم مصداق عینی این این ادعا است و هم این رویه عملا دست آنها را برای تعرض به حقوق و حریم شخصی آنها باز گذاشته است تا در کوچه، بازار و حتی در پارکها و تفرجگاههای مریوان راه شهروندان را سد کنند و آنها را مورد آزار کلامی، توهین و در بعضی موارد تهدید به مرگ و ضرب و شتم قرار دهند.
یکی از شهروندان دارسیرانی نیز با اشاره به ایجاد یک شبکه اطلاعرسانی مردمی در میان خودشان به منظور پایش و رصد تحرکات اخیر تندروهای شناخته شده مریوان، نظری مشابه صالح سرداری دارد و معتقد است که تندروهای جهادی در حال حاضر مخفی هستند اما این بدان معنی نیست که آنها تهدید خود را عملی نخواهند کرد.
او از قول چند شهروند مریوانی دیگر به «ایرانوایر» گفت تندروهای جهادی پس از ترک محله حادثه، از هممسلکان خود در روستاهای اطراف مریوان خواستهاند که به کمک آنها بشتابند: «شماری از تندروهای جهادی از روستاهای منطقه “چهمشامیان”، بهویژه روستای “دوروه” برای حمله دوباره به مریوان آمدهاند. حتی دیروز چند نفر از این افراد به منزل یکی از سرکردههای شناخته شده جهادیها در محله “کونهدی” مریوان رفته اند و فعلا معلوم نیست چه طرح و برنامهای در سر دارند.»
صالح سرداری اما در ادامه گفتوگو ضمن تاکید بر بازگذاشتن دست تندروهای جهادی در مریوان به عنوان یک شهر حساس مرزی از سوی جمهوری اسلامی، معتقد است که عملا این شهر و روستاهای اطراف آن به محل جولان و فعالیتهای این گروههای تندرو جهادی تبدیل شده است: «لازم است بدانید که چند نفر از سازماندهندگان اصلی تندروهای جهادی در مریوان، در اصل اهل کردستان عراق هستند اما به دلایل امنیتی، پس از فروپاشی حکومت “صدام حسین” در عراق، در دورههای مختلف، از جمله پس از حمله تروریستی ١١ سپتامبر در امریکا، به ایران گریختند و در شهرهای کردستان ایران، به ویژه در مریوان مستقر و در درازمدت هم به بخشی از سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شدند.»
به گفته صالح سرداری، بسیاری از تندروهای جهادی مریوان و شهرهای دیگر کردستان علاوه بر رابطه منظم و مخفی با تندروهای جهادی اقلیم کردستان عراق، پس از اعلام موجودیت رسمی «داعش»، با رهبر این گروه جهادی بیعت کرده و عملا بخشی از بدنه مخفی این گروه ضدبشری محسوب میشوند.
او گفت: «بسیاری از این افراد یا خودشان، یا فرزندانشان و یا افرادی که به جبهههای جنگ سوریه و عراق فرستادهاند، در نقاط مختلف این دو کشور کشته شدهاند: «تعدادی از رهبران تندروهای جهادی که در محله “چوارباخ” مریوان زندگی میکنند. آنها مدتها است که با رهبران “القاعده” و داعش بیعت کرده و به عنوان سازماندهندگان اصلی و مسوولان ارشد شبکه القاعده و داعش در مریوان و روستاهای اطراف آن، بدون ممانعت و مزاحمت آشکار جمهوری اسلامی ایران، آزادانه مشغول تبلیغ، تهییج، سازماندهی و فرستادن جوانان منطقه به میان این گروههای جهادی در سوریه، عراق و افغانستان هستند.»